Usage for hash tag: پارت77

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    کامل شده رمان مستعمره | امـیر والا؏ کاربر انجمن تک رمان

    #پارت77 بلاخره تنوع غذایی به وجود امد و امروز صبحانه، به جای تخم مرغ اب‌پز، کرفس و سبزیجات داریم. با چهره ی چندش شده، نیم نگاهی به بشقاب می‌اندازم. کمی صندلی را عقب می‌کشم و می‌خواهم بروم که تازه چشمم به زنجیری که به پای من و امیر بسته شده می‌افتد. دوباره می‌نشینم. دم و باز دم عمیقی برای کنترل...
  2. .zeynab.

    کامل شده رمان موقعیت صفر | زینب گرگین کاربر انجمن تک رمان

    #پارت77 صبح مان منور به ماهیچه های او شده و حالا هم که مانند این پسر های بیست ساله نامزدی، ان طرف میز صبحانه نشسته و برای من لقمه می گیرد. پنیر و گردو و هرچه دستش می رسد می گذارد و به طرف من می‌گیرد : - بخور جوون بگیری باید قوت داشته باشی. متعجب تک خندی می زنم و حینی که لقمه را از دستش می گیرم...
  3. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    #ناشناس انگشتر نگین فیروزه ای رو میون انگشتام به چرخش در اوردم و به نقطه ای نامعلوم خیره شدم.نقطه ضعف این خان هوس باز رو به خوبی می دونستم ‌،از پا در اوردنش کار سختی نبود. فقط باید تا پایان این مهلکه صبر می کردم. وجود رضا یعنی خطر بر‌اے سایه من، اگه امشب کارش رو تموم نکردن ، خودم دست به کار می...
بالا