#گیلدا
گوشه امام زاده پاهام رو توی بغلم جمع کرده بودم. بدون هیچ حرفی همین جور که خودم رو تاب می دادم به صدای صوت آسید ممد¹گوش می دادم.با سوز داشت قران می خوند. به یه ایش که رسید کل بدنش یدفعه لرز افتاد نگران نگاهش کردم:
-اقا مگه معنی این ایه چیه که این جوری لرز می کنید!؟
اسید ممد وسط حال خوبش و...