Usage for hash tag: علی_خسروشاهی

در خیابان ها قدم میزنم در این خیابان ها من تنهام صدای دعوا ها ، صدای داد ها ، صدای ماشین ها در این خیابان ها به گوش می‌رسد موسیقی گوش میکنم تا آرامش پیدا کنم صدایی جز صدای موسیقی را نمیخواهم بشنوم #علی_خسروشاهی #صبر #انجمن_تک_رمان

آشفته حالیم همه انگار در خوابیم همه انگار تنهائیم همه انگار دل تنگیم همه انگار از همه بیزاریم همه انگار دست و پا میزنیم همه انگار دل میشکنیم همه انگار صبر ایوب میخواهیم همه! #علی_خسروشاهی #انجمن_تک_رمان #صبر

...ام فکر کردم صدای باران می آید و من همچنان در انتظارم در کوچه‌های دلتنگی دلم می‌خواهد که دوباره باران را در زندگی ام حس کنم دلم می‌خواهد که از ته دل به کوچه‌های تنهایی قدم بگذارم با این حال دلم می‌خواهد که از پنجره نگاه‌ام به کوچه‌های بی کسی نگاه کنم شاید ببینمت ! #علی_خسروشاهی #صبر...

عشق را در چشمان تو دیدم آتش کشیدی عشق را با فندکی همچون رنگ موهایت چه کنم باز خاکستر جمع کنم ؟! نه! سیگارم را با این آتش روشن میکنم !! #علی_خسروشاهی #انجمن_تک_رمان #صبر

عشقمان سوزانده شد ولی من خاکستر های این عشق را جمع کردم تا از یادم نروند اما دورم از لحظه ها لحظه های خوش با تو بودن عشق جان خاکستر های عشقت را هم ربودند.! #انجمن_تک‌_رمان #علی_خسروشاهی #صبر

پاکت پاکت خالی میشود سیگار منم یک آدم خسته و بیمار به دنبال یه دوست خوب میگردم در این دنیای پر از تکرار نمیدونم این دنیا یک آدم خوب میشناسد یا نه! شاید هم یک نفر از راه برسد و به من گوید ببین این دنیا پر از آدم بی وفاس! #انجمن_تک_رمان #علی_خسروشاهی #صبر

باران می بارد هم قشنگ است هم تلخ تلخ برای تنها عاشقانه برای عاشق و معشوق ها من هم در این هوای بارانی می نویسم برای این دل تنها … #انجمن_تک_رمان #علی_خسروشاهی #صبر

وقتی تو نیستی آسمان ابریه انگار با من اشک میریزه وقتی تو نیستی دریا بی رحمه انگار موج های اشک منو همراهش داره وقتی تو نیستی من غریبم یه غریبه که هیچ آشنایی نداره ! #علی_خسروشاهی #انجمن_تک_رمان #صبر

باران میبارد ابر ها گریه میکنن تو میای و باران میبارد تو میری و باران میبارد پیش تر گفتم دلم را به آسمان سپردم .! #انجمن_تک_رمان #صبر #علی_خسروشاهی

عشق ، جان و دلم غمگین است دل تنگم ، دلم پر از غم و درد است غم است ، همه حال و روزم این است در این روز‌ها ، دلم را ، به آسمان سپرده‌ام به آسمان ، آسمان ، آسمان ... #انجمن_تک_رمان #علی_خسروشاهی #صبر