* ارکان و اجزای جمله
ارکان: بخشهای اصلی جمله را گویند؛ که وجود آنها در جمله کاملاً ضروری است؛ یعنی مفهوم اصلی جمله بدون آنها فهمیده نمیشود.
اجزای جمله: به بخشهایی که در کنار ارکان جمله قرار میگیرند و حضورشان ضروری نیست گویند؛ آنها فقط معنایی را به معنای اصلی جمله اضافه میکنند.
به مثال زیر توجه کنید که مصداق این دو تعریف است:
سرانجام بهار، سرما را به گوشهی فراموشی برد.
(قید + فاعل + مفعول + متمّم + فعل متعدی معلوم)
در این جمله قید «سرانجام» و مفعول با واسطه یا متمِّم «گوشهی فراموشی» اجزای جمله هستند، نه ارکان.
** دو نکتهی قابل ذکر!
نکتهی اول: در صورتی که قید مربوط به مفهوم کل جمله باشد، معمولاً قید در آغاز جمله قرار میگیرد؛ در غیر این صورت، هرقیدی پیش از قسمتی که از لحاظ مفهومی به آن مربوط است، میآید.
به عنوان نمونه؛ قید فعل قبل از فعل میآید.
مثال: پیامبر برای نجات مردم بسیار رنج برد.
نکتهی دوم: متمِّم در کنار قسمتی ظاهر میشود که درباره آن توضیح میدهد.
مثل همین جملهی پیامبر که متمّم درمورد فعل توضیح میدهد؛ برای همین در کنار فعل هم آمده است.
در بالا از چینش طبیعی و مستقیم حرف زدیم و اینجا به تعریفشان میپردازیم.
جملهی مستقیم: جملهای که با چینش طبیعی تنظیم گردد. البته گاهی برای آهنگین و زیباتر شدن جمله، رعایتنکردن آن مجاز است.
مثال: شگفت است که باید برای کندگامان و نه برای کندذهنان، دل بسوزانی.
جملهی غیرمستقیم: تنها نویسندگان خوشذوق و صاحبان سَبک میتوانند به خوبی از جملههای غیرمستقیم استفاده کنند.
بهعنوان مثال به جملهی زیر توجه کنید:
شگفت است که باید دل بسوزانی، برای کندگامان و نه برای کندذهنان!
ضربآهنگ نوشته در این جمله، اقتضا میکند که از چینش غیرمستقیم استفاده کنیم.
* نثر معیار: مقصود سبکی از نگارش است که با اصول و معیارهای نگارش و ویرایش سازگار و برای فهم عموم مخاطبان زبان فارسی در یک دوره زمانی، مناسب باشد. مقالات علمی دارای نثر معیار هستند. در انواع نوشتهها مانند داستان، خاطره، سفرنامه، و قطعات ادبی، گاهی با آگاهی و ظرافت و مهارت، تا اندازهای از برخی اصول نثر معیار عدول میشود؛ مثلاً به فراخور آهنگ جمله، چینش طبیعی و دستوری آن دستخوش تغییر میگردد.
6. از جملههای دبستانی پرهیز کنیم.
قرار بر این شد که از جملههای بلند و چندسطری و پرپیچوخم پرهیز کنیم؛ اما قرار هم نیست که از جملات بریدهبریده و کوتاهِ پیاپی استفاده کنیم.
اینگونه جملهها که اصطلاحاً «دبستانی» نامیده میشوند، نوشته را سست و سبُک جلوه میدهند.
مثال: قرآن راهنمای بشر است. نور قرآن بر همه عالم میتابد. اگر قرآن نبود، جهان تیره میشد.
قرآن راهنمای بشر و نورگسترِ جهان است که اگر نبود، جهان تیره میشد.
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان