منم همیشه دوس داشتم یبار لباس پف پفیای بچگونه رو بپوشم بهش میگفتم لباس عروس ولی نه اینکه بزرگ بشم لباس عروس بپوشم
همون تو بچگی بتونم یه لباس پف پفی داشته باشم. خیلی براش گریه کردم اخرشم برام نخریدن
یبار زن عموم یه لباس پفی برام دوخت ولی خب اونی نبود که من دلم میخواست ناشیانه دوخته شده بود ولی باز بهتر از هیچی بود
الانم حسرت اون لباس پف پفیارو دارم
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان