• خرید مجموعه داستان های درماندگان ژانر تراژدی و اجتماعی به قلم احمد آذربخش برای خرید کلیک کنید
  • دیو، دیو است؛ انسان، انسان. هاله‌های خاکستری از میان می‌روند؛ این‌جا یا فرشته‌ای و یا شیطان. رمان دیوهای بیگانه اثر آیناز تابش کلیک کنید
  • رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید

دلتنگی‌ها و عاشقانه‌ها✏

  • نویسنده موضوع Aseman♡
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 21
  • بازدیدها 850
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

Aseman♡

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-30
نوشته‌ها
2,756
لایک‌ها
16,680
امتیازها
114
محل سکونت
میان یه عالمه رویا
کیف پول من
1,806
Points
10
بغض دارم، درون شعر خودم
این غزل هم مرا نمی‌فهمد
می‌روی، می‌رسم به آخر خط
گریه‌ام را خدا نمی‌فهمد
.
عكس‌ها را دوباره می‌چینیم
از خودم انتقام می‌گیرم
این نفس‌های رو به آخر را
یك‌نفر آشنا نمی‌فهمد
.
بعد یك عمر در به در بودن
با خیال تو تن به تن بودن
به خودم مرگ را بدهكارم
زندگی درد را نمی‌فهمد

مثل تاریخِ ارگ ویرانم
از صدای بَمم نمی‌فهمی؟
حس تلخ فرو نشستن را
لرزشِ سخت شانه می‌فهمد

رفته‌ای سال‌ها و من شده‌ام
شاعر روزهای بعد از تو
بغض دارم درون شعر خودم
این غزل هم مرا نمی‌فهمد

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Aseman♡

Aseman♡

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-30
نوشته‌ها
2,756
لایک‌ها
16,680
امتیازها
114
محل سکونت
میان یه عالمه رویا
کیف پول من
1,806
Points
10
امضا : Aseman♡

Aseman♡

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-30
نوشته‌ها
2,756
لایک‌ها
16,680
امتیازها
114
محل سکونت
میان یه عالمه رویا
کیف پول من
1,806
Points
10
هزار تا حرفِ قشنگ بلدم بزنم كه دست يه نفرو از باتلاق بگيره بكشه بيرون اما خودم تو همون باتلاق در حال غرق شدنم.
هزار راه بلدم كه حال كسي رو خوب كنه اما حال ِ خودم انگار سر جاش نيست. انگار تو هر جمعي ميتونم با همه بجوشم اما تنهاي تنهاي تنها باشم.
انگار غريق نجاتي م كه تو دريا غرق ميشه. اينا ترسناكه. اينا زورم نرسيدنه.
مشكل من دنيا و اتفاقات مزخرفش نيستن، مشكل من خودمم كه زورم به خودم نميرسه.
اعتمادي كه از خودم به بقيه نشون دادم، خودم به خودم ندارم.
انگار همه جوابا رو بلدم اما همه رو غلط مينويسم.
انگار كه آدرس درست رو ميدونم اما از كوچه اشتباه ميرم. به بن بست ميرم. ميرم كه ته خيابون گريه م بگيره، شاكي باشم.
انگار همه چشمه ها براي خودم خشكيده و راهي براي رفع اين تشنگي نميشناسم.
انگار اتفاق ِ خوبي ميتونم باشم، اما نه براي خودم، نه براي زندگي خودم.

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Aseman♡

Aseman♡

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-30
نوشته‌ها
2,756
لایک‌ها
16,680
امتیازها
114
محل سکونت
میان یه عالمه رویا
کیف پول من
1,806
Points
10
امضا : Aseman♡

Aseman♡

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-30
نوشته‌ها
2,756
لایک‌ها
16,680
امتیازها
114
محل سکونت
میان یه عالمه رویا
کیف پول من
1,806
Points
10
برایم از ر*اب*طه ای میگفت که
بین دو آدمَش فاصله بود،
از ر*اب*طه ای که برای دیدنَش،
برای به آ*غ*و*ش کشیدنش
ماه ها،
سال ها حتی صبر میکنی،
میگفت،
آدم هایی مثلِ ما،
همه ی جوهر احساسمان را میریزیم توی انگشتانمان،
و تایپ میکنیم و تایپ،
مینویسیم و هر چه قرار است خرج هم کنیم
میشود پشتِ همین صفحه های لعنتیِ مصنوعی؛
ما
دلتنگ میشویم هر روز،
برای آ*غ*و*ش های نکشیده،
برای دست های نگرفته،
برای گونه های نبوسیده،
دلتنگ که میشویم
آغوشمان را توی این همه فاصله برای هم باز میکنیم و،
لمسِ دستانمان خلاصه میشود توی کلمات؛
شب را حسرت میخوریم برای چشم هایی که
باید خرجِ نگاهِ به هم میشد و،
برای این فاصله ی لعنتی،
مجبوریم به تماشای تصویرِ هم!
حسرت میخوریم هر روز را که جای نشستن توی کافه های شهر و خندیدنِ کنار هم،
برای این دوریِ منحوس،
مجبوریم به تحملِ تصورِ خیالیِ حضور هم؛
محکومیم به ساختنِ با قلبی که
ساعت ها دور از جسممان
درگیرِ احساسِ قشنگِ کسی شده؛
نمیبینیم و میبینیم،
نمیبوسیم و میبوسیم،
به آ*غ*و*ش نمیکشیم و توی آ*غ*و*ش همیم،
و به همین تلخی و شیرینی،
سال هاست که به امید دیدنِ هم،
به امیدِ دیدنِ دوباره ی هم،
تقویمِ زندگی را ورق میزنیم!
ما
هر چه باشیم اما

"صبورِ صبورِ صبوریم!"
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Aseman♡

Aseman♡

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-30
نوشته‌ها
2,756
لایک‌ها
16,680
امتیازها
114
محل سکونت
میان یه عالمه رویا
کیف پول من
1,806
Points
10
تو را گریه کردم درون خودم
تو را گریه کردم درون سکوت
به عمر سیاهی که بی‌تو گذشت
تو را گریه کردم زمان سقوط

نه راهی به آ*غ*و*ش تو باز شد
نه با سرنوشت خودم ساختم
جهنم در آ*غ*و*ش من قد کشید
همان روز اول تو ‌را باختم

برای منِ تا ابد نا امید
به جز چشم‌هایت پناهی نبود
تو را گریه کردم که وقت وداع
به جز شانه‌ات تکیه‌گاهی نبود

تنم آرزوهای سر خورده از
جنونی که بعد از تو پایان گرفت
خدا از تماشای من گریه کرد
زمین خورده بودم که باران گرفت

زمان سرنوشت مرا سر برید
که سهم من از زندگی درد شد
غمت توی رگ‌های من رخنه کرد
که نشکفته تا ریشه‌ام زرد شد

کویرم، پر از آرزوی محال
پر از هق‌هق وُ غصه وُ بغض و درد
تو را سرنوشتی که از من گرفت
مرا گریه‌هایی که خالی نکرد
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Aseman♡

Aseman♡

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-30
نوشته‌ها
2,756
لایک‌ها
16,680
امتیازها
114
محل سکونت
میان یه عالمه رویا
کیف پول من
1,806
Points
10
امضا : Aseman♡

Aseman♡

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-11-30
نوشته‌ها
2,756
لایک‌ها
16,680
امتیازها
114
محل سکونت
میان یه عالمه رویا
کیف پول من
1,806
Points
10
روی تختم نشسته‌ام باید،
اين نفسهای آخرم باشد
وقتی از دست می‌روم شاید
نامه ای لای دفترم باشد

ناخوشم، مثل شعرهای خودم
تلخم از بغضهای تكراری
خاطراتی كه روز و شب شده‌اند
قرص هايی برای بيداری

تو كه گرمی به زندگی خودت
گريه های مرا نمی‌فهمی
به حضورت هنوز معتادم
تو ولی بی‌بهانه بی‌رحمی

من كه يک عمر در خودم بودم
سينه‌ام را به عشق آلودی
رفتنت رفته رفته پيرم كرد
كاش از اول نيامده بودی

فكر كن! پشت هم دعا بكنی
تا سرت روی شانه‌اش باشد
می‌رود تا تمام خاطره‌ات
دو سه خط، عاشقانه‌اش باشد

فكر كن! آخرين نفس‌هايت
زير باران شبی رقم بخورد
عشق يعنی كه رفته باشد و بعد
حالت از زندگی به‌هم بخورد

فكر كن! در شلوغی تهران
عصر پاييز در به در باشی
شهر را با خودت قدم بزنی
غرقِ رويای يک نفر باشی

می‌نويسم، اگرچه چشمانم
تا ابد از نگاه تو م*ست‌اند
تو برو تا هميشه راحت باش
خاطراتت مراقبم هستند
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Aseman♡
بالا