چهره : ندانم =/ من نه شبیه مامانمم نه بابام. ولی بر گفدهء دگران جذاب و با نمکم [ دگران راست میگویند. حالا من گفدم زیاد توضیح ندن تا ریا نشه )
حرکات : اون عمه بزرگم ک ازش بدم میاد /=
دوستام : مامانم معتقده منو دوستام اکیپ گوسفند زبلیم =| . البته منو نگین رابطمون از نوعه باب اسفنجی و پاتریکه.
هوش و خلاقیتم که من میدونم ب هیشکی نرفتم و خودم ذاتا خاصم ولی بازم همه میگن مث عموتی =/
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان