خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!
  • چاپ کتاب های رمان، شعر و دلنوشته به مدت محدود کلیک کنید

کامل شده دلنوشته من عاشق یک شیطان شدم | ستاره حقیقت جو نویسنده انجمن تک رمان

ساعت تک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

ستاره حقیقت جو

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-30
نوشته‌ها
213
کیف پول من
1,876
Points
131
می‌توانست آبی باشد به روی آتش قلبم؛
اما او‌...
می‌دانید چه‌کار کرد؟
قلبم را از س*ی*نه در آورد و وجودم را به آتش کشید.
به همین سادگی!​
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ستاره حقیقت جو

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-30
نوشته‌ها
213
کیف پول من
1,876
Points
131
نباید برای غم بعضی از آدم‌ها اشک ریخت و سوگواری کرد!
آنان او را فرشته می‌خوانند؟!
کسی که هزاران نفر را تکه‌تکه کرده است.
بیایید کمی واقع‌بین باشیم.
کسی که خون می‌ریزد، فرشته است یا شیطان؟
کسی که خون مردم را می‌مکد چطور؟​
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ستاره حقیقت جو

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-30
نوشته‌ها
213
کیف پول من
1,876
Points
131
دلم‌ می‌خواست در پایان این داستان تقریباً غمگین، شادی بزرگی پنهان شده باشد؛
اما...
می‌دانید؟ خوش‌حالی، درست مانند یک پروانه است. از شب آرزوی گرفتنش را در سر می‌پرورانم و در آخر
وقتی صبح روز بعد، از خواب بیدار می‌شوم، جغد شوم غم را در آغوشم‌ پیدا می‌کنم.​
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ستاره حقیقت جو

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-30
نوشته‌ها
213
کیف پول من
1,876
Points
131

مرا ساده فرض می‌کنی یا خودت را؟
نکند حرف‌هایم را به شوخی گرفته‌ای؟!
خوب گوش‌هایت را باز کن عزیزم! من همان کسی هستم که دیوانه‌‌وار شیطان را پرستیده‌ام و حالا علاف‌های پاپتی مثل تو، نمی‌توانند قلبم را به‌دست آورند.
من عاشق یک شیطان بودم؛ این را همیشه به یاد داشته باش!​
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ستاره حقیقت جو

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-30
نوشته‌ها
213
کیف پول من
1,876
Points
131

آرام صحبت می‌کرد.
می‌توانستم صدای نفس‌هایش را درست کنار گوشم حس کنم و حتی بشنوم.
صدایش همانند یک ملودی آرامش‌بخش در گوشم پیچ‌وتاب می‌خورد.
گویی شاهی دست در دست ملکه‌اش در گوشت می‌رقصد و صدای تق‌تق منظم و هماهنگ کفش‌هایشان است که می‌گوید:
- ما خوش‌بخت هستیم!
کاش می‌شد صدایش دریای عظیم و طوفانی شود و تمام وجودم را ببلعد!
یا طوفانی باشد که می‌آید و تمام زندگی‌ام را زیر و رو می‌کند.
کاش می‌شد صدایش را در آ*غ*و*ش بگیرم!
می‌دانید؟ تا قبل از شنیدنش نمی‌دانستم صدای شیطان نیز می‌تواند آرامش‌بخش باشد!​
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ستاره حقیقت جو

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-30
نوشته‌ها
213
کیف پول من
1,876
Points
131

می‌ایستم جلوی آیینه و به خودم نگاه می‌کنم.
تغییر کرده‌ام و این را هر انسان عاقل و دیوانه‌ای می‌تواند بفهمد.
اما شخصی که در آیینه می‌بینم، من نیستم! یعنی هستم؛
اما چشمانم...
مگر‌ قول نداده بودی بی‌سروصدا از کالبدم استفاده کنی؟
این قرار ما نبود!​
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ستاره حقیقت جو

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-30
نوشته‌ها
213
کیف پول من
1,876
Points
131

تو فقط لبخند بزن شیطان من!
حاضرم تو باشی و دنیا نباشد.
اصلاً می‌دانی؟ بگذار ساده بیانش کنم.
در این دستم تو هستی و در آن دستم دنیا؛
من این دستم را انتخاب می‌کنم.
همین و بس!​
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ستاره حقیقت جو

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-30
نوشته‌ها
213
کیف پول من
1,876
Points
131

آرام سرت را روی شانه‌ام گذاشتی و نفس عمیقی کشیدی، بو*س*ه‌ای گرم به گردنم زدی و زیر گوشم زمزمه کردی:
- تو فرشته‌ی منی؛ ولی می‌تونی بری به جهنم!

درهم شکستنم را باور می‌کنی یا باید دوباره بشکنم؟!
می‌خواهم توهین‌هایت فراموش کنم؛ اما این‌بار خاطره‌ها امان انجام این کار را نمی‌دهند.​
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ستاره حقیقت جو

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-30
نوشته‌ها
213
کیف پول من
1,876
Points
131

می‌دانم از کجا آمده‌ای و قصد رفتن به کجا را داری.
می‌دانم تو ماندنی نیستی و این را از همان اول راه فهمیدم.
اما تو! تویی که این‌همه ادعای دانستن می‌کنی، نمی‌دانی که من از همان اول باور کردم که عاشق یک شیطان شدم؟!
این سخت نیست؛ اما دردآور است!
راحت هم نیست؛ اما جنون برانگیز است!
نمی‌توانم انتظار راستی و محبت از او داشته باشم؛
اما حالا و در این‌لحظه، تمام تلاشم را برای بودنش و درواقع بودنت، می‌کنم.


۱۶ دی ماه ۱۳۹۸
پایان​
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Pegah.a

مدیر تالار ویرایش + مدرس زبان ترکی
پرسنل مدیریت
مدیریت تالار
مدرس انجمن
ویراستار انجمن
کاربر ویژه انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-08
نوشته‌ها
480
کیف پول من
86,558
Points
421
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا