تخلص
تخلص به معنی آوردن نام واقعی یا مستعار شاعر در بیت آخر غزل (و به ندرت بیت یکی مانده به آخر) است
فراق یارکه پیش تو کاه برگی نیست / بیا و بر دل من بین که کوه الوند است
ز ضعف طاقت آهم نماند و ترسم خلق / گمان برندکه «سعدی» ز دوست خرسند است
«حافظ» به زیر خرقه قدح تا به کی کشی / در بزم خواجه پرده ز کارت برافکنم
تو را نشد خجسته که در من یزید فضل / شد منت مواهب او طوق گردنم
تداعی معانی
تداعی معانی به معنای پی بردن از معنایی به معنای دیگر و از مفهومی به مفهوم دیگر است. تداعی معانی و مفاهیم، نزد اشخاص مختلف به دلیل تجربیات، خاطرات و ادراکات ناهمگون، متفاوت است. دیدن قرص ماه برای کسی میتواند یادآور تجربهی خاصی بشود که او در یک شب مهتابی مثلن وقتی کوره راهی کوهستانی را برای رفتن به بالین مادر در حال مرگش در دهکده طی میکرده است، باشد. چنانچه او در آن حال صدای جیرجیرکها، عوعوی سگی از آبادی دوردست یا صدای حرکت خزندهای را هم به روی زمین شنیده باشد، بعدها به محض دیدن قرص ماه، تمامی آن خاطرات و حوادث به صورت زنجیرهای یا همزمان در خاطرش جان میگیرند. بدین ترتیب قرص ماه تمامی معانی و مفاهیم پیوسته با تجربهی آن شب ِ بهخصوص را به ذهن شخص تداعی میکند.