با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترینها را تجربه کنید.☆
دلتنگت هستم!
میدانی؟ ندیده؛ نشنیده؛ نگفته دوستت دارم!
دوستت دارم "مادرم"!
شاید کسی مادرش را از دست نداده!
من به او میگویم: "قدرش را بدان! تا وقتی هست؛ از خودت نران. همینکه برود میفهمی چه اشتباهی کردی! "
دلتنگت هستم و تو... نیستی!
آرزو دارم شبی بهخوابم بیایی؛
ولی در این سالها، یکبارم نشده!
از خواب هراس دارم؛
میترسم بخوابم و دوباره کابوسهایم شروع شود.
میترسم و نمیخوابم!
میترسم و نمیگویم!
میترسم!
سخت است نداشتنت و کنار آمدن!
سخت است دلکندن!
سخت است که کابوس ببینی و بهجای خالی مادرت بنگری؛ همان جای خالی آرامت میکند؟!
نه!
سخت است؛ در خود بریزی و دم نزنی.
سخت است روزهایی برای اینکه بغضت فروکش کند آب بخوری... آنقدر بخوری تا برود!