روزنامه کیهان در یادداشتی درباره انتقادات از نحوه عملکرد شورای نگهبان در موضوع احراز صلاحیتها نوشت: هجمهکنندگان به شورای نگهبان را میتوان نابالغان سیاسی نامید که درک ضعیفی از منافع ملی دارند و حاضرند برای آنکه هیزمی برای زیر دیگ خود تهیه کنند، ستون خیمه را اره کنند.
شاید خود را رند و زرنگ میپندارند اما در واقع بر شاخه نشسته و بن میبرند. کسی را که با رای همین شورا بارها در معرض انتخابهای گوناگون قرار گرفته و بهواسطه انتخابات به جایگاه و اسم و رسمی رسیده است و حالا با تکیه بر دروغهایی از آن دست که ذکر شد، همان سازوکار را زیر سؤال میبرد و به انتخابات برچسب انتصابات و تشریفات میزند و یا سلامت آن را زیر سؤال میبرد، چه باید نامید؟
مشکل این جماعت را باید در نوعی ریاکاری سیاسی جست. از سویی به ارکان نظام میتازند و آن را زیر سؤال میبرند و از سوی دیگر بر سر سفره قدرت نشسته و به هیچ طریقی حاضر به دل کندن از آن نیستند. مانند کسی که لقمه بزرگ در د*ه*ان دارد و در همان حال به سفره فحش میدهد! اگر به آنچه میگویید واقعاًً اعتقاد دارید پس چرا سفره را رها نمیکنید؟! آیا بهتر نیست یکبار و برای همیشه تکلیفتان را با خودتان و مردم روشن کنید؟
اگر نظام اهل مهندسی انتخابات بود، پس شما طی دورههای متعدد چگونه توانستید به کرسیهای مختلف سیاسی تکیه بزنید؟ چنین ادعاهایی از سوی کسانی که خود در مصادر امور مختلف هستند، مضحک و توهین به شعور مردم نیست؟
کسی که کارنامه مقبول و قابل دفاع دارد نیازی به حاشیهسازی و طرح مسائل جنجالی ندارد. از دستاوردهای خود میگوید و به آن افتخار میکند اما آنکه چیزی برای عرضه کردن ندارد و اهل مسئولیتپذیری هم نیست، آسمان و ریسمان را به هم میبافد تا ذهنها را از دستان خالی خود دور کند.
نتیجه چنین مواضع و رفتارهایی چیزی جز دلسرد کردن ملت نیست. ملتی که از سویی به اندازه کافی درگیر مشکلات روزمره و معیشتی خود است و از سوی دیگر تحت بمباران مداوم و شدید دشمن در حوزه ادراکی و شناختی است. مگر دشمن چیزی جز دلسردی مردم را میخواهد؟ مردم به شما رای دادند تا چرخ زندگیشان بچرخانید یا برایشان تئوریبافی و نظریهپردازی کنید؟
تصور کنید رئیسجمهور آمریکا دو گزینه مقابل خود داشته باشد و فقط اجازه انتخاب یکی از آنها را داشته باشد؛ گرفتن مردم از جمهوری اسلامی یا گرفتن موشکهای جمهوری اسلامی. بهنظر شما ترامپ کدام گزینه را انتخاب میکند؟ شاید ترامپ آدم ابلهی باشد اما نه آنقدر که گرفتن مردم از جمهوری اسلامی را انتخاب نکند. جمهوری اسلامی ایران بدون پشتوانه مردم، کشور و نظام ضعیف و بیخاصیتی میشود که کمترین تهدیدها و چالشها میتواند آن را از پای درآورد.
کسانی که با گفتار و رفتار خود مردم را دلسرد میکنند، همکاران بیجیره و مواجب ترامپند و از این بابت باید شرمنده و عذرخواه باشند. همانطور که رهبر انقلاب دیروز تأکید کردند؛ «از دشمن نمیشود گلایه کرد اما فلان نویسنده، مرتبطین با فضای مجازی، نماینده مجلس و فلان مسئول مهم دولتی باید مراقب باشند و اینجور نشود که بگوییم مردم شرکت کنید اما در عین حال، به غلط، جوری حرف بزنیم که مردم از حضور در انتخابات دلسرد شوند.»
تهیه خوراک برای دشمن هنر خاصی نیست. البته شاید هم اشکال از ماست که از این جماعت انتظار بینش افلاطونی و توبه از حمله به شورای نگهبان داریم.
شاید خود را رند و زرنگ میپندارند اما در واقع بر شاخه نشسته و بن میبرند. کسی را که با رای همین شورا بارها در معرض انتخابهای گوناگون قرار گرفته و بهواسطه انتخابات به جایگاه و اسم و رسمی رسیده است و حالا با تکیه بر دروغهایی از آن دست که ذکر شد، همان سازوکار را زیر سؤال میبرد و به انتخابات برچسب انتصابات و تشریفات میزند و یا سلامت آن را زیر سؤال میبرد، چه باید نامید؟
مشکل این جماعت را باید در نوعی ریاکاری سیاسی جست. از سویی به ارکان نظام میتازند و آن را زیر سؤال میبرند و از سوی دیگر بر سر سفره قدرت نشسته و به هیچ طریقی حاضر به دل کندن از آن نیستند. مانند کسی که لقمه بزرگ در د*ه*ان دارد و در همان حال به سفره فحش میدهد! اگر به آنچه میگویید واقعاًً اعتقاد دارید پس چرا سفره را رها نمیکنید؟! آیا بهتر نیست یکبار و برای همیشه تکلیفتان را با خودتان و مردم روشن کنید؟
اگر نظام اهل مهندسی انتخابات بود، پس شما طی دورههای متعدد چگونه توانستید به کرسیهای مختلف سیاسی تکیه بزنید؟ چنین ادعاهایی از سوی کسانی که خود در مصادر امور مختلف هستند، مضحک و توهین به شعور مردم نیست؟
کسی که کارنامه مقبول و قابل دفاع دارد نیازی به حاشیهسازی و طرح مسائل جنجالی ندارد. از دستاوردهای خود میگوید و به آن افتخار میکند اما آنکه چیزی برای عرضه کردن ندارد و اهل مسئولیتپذیری هم نیست، آسمان و ریسمان را به هم میبافد تا ذهنها را از دستان خالی خود دور کند.
نتیجه چنین مواضع و رفتارهایی چیزی جز دلسرد کردن ملت نیست. ملتی که از سویی به اندازه کافی درگیر مشکلات روزمره و معیشتی خود است و از سوی دیگر تحت بمباران مداوم و شدید دشمن در حوزه ادراکی و شناختی است. مگر دشمن چیزی جز دلسردی مردم را میخواهد؟ مردم به شما رای دادند تا چرخ زندگیشان بچرخانید یا برایشان تئوریبافی و نظریهپردازی کنید؟
تصور کنید رئیسجمهور آمریکا دو گزینه مقابل خود داشته باشد و فقط اجازه انتخاب یکی از آنها را داشته باشد؛ گرفتن مردم از جمهوری اسلامی یا گرفتن موشکهای جمهوری اسلامی. بهنظر شما ترامپ کدام گزینه را انتخاب میکند؟ شاید ترامپ آدم ابلهی باشد اما نه آنقدر که گرفتن مردم از جمهوری اسلامی را انتخاب نکند. جمهوری اسلامی ایران بدون پشتوانه مردم، کشور و نظام ضعیف و بیخاصیتی میشود که کمترین تهدیدها و چالشها میتواند آن را از پای درآورد.
کسانی که با گفتار و رفتار خود مردم را دلسرد میکنند، همکاران بیجیره و مواجب ترامپند و از این بابت باید شرمنده و عذرخواه باشند. همانطور که رهبر انقلاب دیروز تأکید کردند؛ «از دشمن نمیشود گلایه کرد اما فلان نویسنده، مرتبطین با فضای مجازی، نماینده مجلس و فلان مسئول مهم دولتی باید مراقب باشند و اینجور نشود که بگوییم مردم شرکت کنید اما در عین حال، به غلط، جوری حرف بزنیم که مردم از حضور در انتخابات دلسرد شوند.»
تهیه خوراک برای دشمن هنر خاصی نیست. البته شاید هم اشکال از ماست که از این جماعت انتظار بینش افلاطونی و توبه از حمله به شورای نگهبان داریم.