نقد کتاب گربه سیاه.
نقد اسم: اسم کتاب تشکیل شده از دو بخش و کنجکاوکنندس، خواننده برای فهمیدن دلیل انتخاب اسم مسلماً کنجکاو میشه تا خوندن کتاب رو شروع کنه، اسم با محتوا هماهنگه.
ژانر:
ژانرها با محتوا هماهنگه
خلاصه:
خلاصه کتاب کنجکاو کننده نیست و همینطورم زیاد جذاب و مبهم نیست، فقط از شخصی به نام راوی حرف زده شده که علاقهی خاصی به حیوانات داره و اشارههای کوتاهی به گربه شده که این موضوع با عنوان و محتوا هماهنگه ولی کل داستان رو لو میده، بهتر بود روی خلاصه بیشتر کار میشد و درجه کنجکاوکنندگیشو بالاتر میبردن.
جلد:
جلد یا پوسترکتاب، کاملا با موضوع هماهنگه و جذابیت زیادی داره، استفاده از گربه تک چشم و طنابدار کاملا خواننده رو جذب میکنه و همینطور رنگ قرمزی که به کار رفته نشان دهنده جنایی بودن کتابه
مقدمه:
فاقد مقدمه
شروع:
به شخصه شروع کتاب رو دوست نداشتم، شروعی خیلی ساده و به دور از جذابیت داره کتاب، یکم گیجکنندس و دقیقاً توی شروع به همون موضوع خلاصه اشاره شده و گرههای چندانی طرح نشده.
بدنه:
چون کلا چند پارت از کتاب تایپ شده متاسفانه نمیشه این مورد رو بررسی کرد.
ایده:
ایدهی جدید و نویی داره که به دور از کلیشهاس ولی متاسفانه سطح قلم سادهی کتاب ایده رو بهم ریخته نشون داده
قلم:
نویسندهی دارای قلمی ضعیف و به دور از توصیفاتِ.
توصیفات:
هیچ توصیفی نظیر شخصیت پردازی فضاسازی و یا زمان رو توی طول کتاب مشاهده نکردم، توجه زیادی هم به احساسات نشده و تند بودن رمان باعث شده تا متون باهم انسجام نداشته و از این شاخه به اون شاخه بپرن.
وجود توصیفات باعث بهتر شدن یه اثر میشه و خب متاسفانه نویسنده هیچ توجهی به این موضوع نداشتن.
علائم و اشتباهات نگارشی:
علائم نگارشی مشاهده نشد.
دیالوگ و مونولوگها:
کتاب دارای دیالوگهای خیلی خیلی کمی هست و نبود دیالوگ باعث خستگی خواننده میشد.
نتیجه:
نظر کلی منتقد:
عزیزدلم چون کتاب پارتای خیلی کمی ازش تایپ شده متاسفانه نتونستم نقد بهتری بهت ارائه بدم، بعد از اینکه پارتا به بالای ۶۰تا رسید باز میتونی درخواست نقد بدی
تا من بتونم بهتر نظرمو بیان کنم.
.Melina.