Lunika✧
مدیریت کل سایت+مدیر تالار رمان+مدیر تالار کپی
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
حفاظت انجمن
نویسنده حرفهای
نویسنده انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
اگر شبی از شبهای زمستان مسافری - ایتالو کالوینو
یکی از شخصیت های این داستان عجیب که «کتابخوان» نامیده می شود، کتابی جدید و زیبا را می خرد که این گونه آغاز می گردد: «آرام باش. تمرکز کن. همه ی افکار دیگر را دور بریز. بگذار دنیای پیرامونت محو شود.» متأسفانه، بعد از حدود سی صفحه، او درمی یابد که کتابش مشکل دارد و جز همان بخش اول که دائما در سراسر کتاب تکرار شده، چیزی در آن نیست. او به کتابفروشی بازمی گردد و می فهمد که این کتاب، که فکر می کرد توسط کالوینو نوشته شده، در واقع اثر نویسنده ای لهستانی به نام بازاکبال است. او کتابی از این نویسنده ی لهستانی انتخاب می کند اما دوباره معلوم می شود که این نسخه نیز، اثر نویسنده ی دیگری است، و همینطور نسخه ی بعدی، و بعدی.
یکی از شخصیت های این داستان عجیب که «کتابخوان» نامیده می شود، کتابی جدید و زیبا را می خرد که این گونه آغاز می گردد: «آرام باش. تمرکز کن. همه ی افکار دیگر را دور بریز. بگذار دنیای پیرامونت محو شود.» متأسفانه، بعد از حدود سی صفحه، او درمی یابد که کتابش مشکل دارد و جز همان بخش اول که دائما در سراسر کتاب تکرار شده، چیزی در آن نیست. او به کتابفروشی بازمی گردد و می فهمد که این کتاب، که فکر می کرد توسط کالوینو نوشته شده، در واقع اثر نویسنده ای لهستانی به نام بازاکبال است. او کتابی از این نویسنده ی لهستانی انتخاب می کند اما دوباره معلوم می شود که این نسخه نیز، اثر نویسنده ی دیگری است، و همینطور نسخه ی بعدی، و بعدی.