Lunika✧
مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
حفاظت انجمن
نویسنده حرفهای
نویسنده انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
- تاریخ ثبتنام
- 2023-07-07
- نوشتهها
- 3,958
- لایکها
- 11,736
- امتیازها
- 113
- محل سکونت
- "درون پورتال آتش"
- کیف پول من
- 305,190
- Points
- 70,000,279
- سطح
-
- حرفهای
آیا تا به حال تفاوت بین یک لبخند واقعی و ساختگی را حس کردهاید؟ تفاوت واضحی بین لبخند واقعی و تصنعی وجود دارد.
یک لبخند واقعی دو گروه از عضلات صورت را درگیر میکند، گوشهای از د*ه*ان را به سمت بالا میبرد و ناحیه دور چشمها را تحت تأثیر قرار میدهد.
در یک لبخند واقعی، در حالی که گوشههای کناری د*ه*ان بالا میروند وسط ابروها پایین میآید. در یک لبخند ساختگی، فقط عضلات دور د*ه*ان (زیگوماتیکهای اصلی) استفاده میشوند.
این لبخند، لبخند واقعی نیست و مردم میتوانند تفاوت آنها را تشخیص دهند.
«به همین دلیل چیزی که در ذهنتان است دربدنتان دیده میشود. چون مردم کوچکترین تغییرات را میتوانند ببینند، برای کاریزماتیک بودن باید از درون ذهن شروع کنید. اگر درون شما مخالف کاریزما باشد، هیچ تلاشی برای تحقق آن فایدهای نخواهد داشت. دیر یا زود برخی از افکار و احساسات شما از طریق آن نشان داده میشود. »
از سوی دیگر اگر درون شما کاریزماتیک باشد، زبان ب*دن مناسب به راحتی جریان مییابد. بنابراین، اولین گام در یادگیری کاریزما و آنچه در قسمت اول کتاب درباره آن صحبت شده بود ایجاد حالتهای مختلف روانی است که مربوط به زبان ب*دن و رفتار کاریزماتیک در درون است. ما با به دست آوردن برخی از بینشها با حالتهای ذهنی کاریزماتیک شروع خواهیم کرد، این که چگونه به بهترین نحو به آنها دسترسی پیدا کنیم، چطور آنها را درون خودمان بپذیریم تا بتوانیم آنها را به راحتی انجام دهیم.
یادگیری این مهارتها در جهت معکوس میتواند منجر به نتایج زیان باری شود. تصور کنید که شما به خوبی با استفاده از ابزارهای مناسب و جدیدی که آموختهاید این کار را انجام میدهید و بسیار کاریزماتیک هستید و سپس به طور ناگهانی کسی چیزی میگوید و تمرکز ذهنی شما را از بین میبرد و احساس اعتماد به نفسی را که پیدا کردهاید ت*ح*ریک میکند، شما فریب میخورید و مانند این است که تمام مهارتهایی را که تازه به دست آوردهاید از بین میبرید.
«تلاش برای بدست آوردن مهارتهای خارقالعاده خارجی بدون یادگیری کنترل دنیای درونی، مانند اضافه کردن یک بالکن زیبا به یک خانه سست است. این حرکت زیبا است؛ اما در اولین زلزله همه چیز از بین میرود. »
اگر حالتهای درونی شما در معرض آشفتگی باشد به سختی میتوانید مهارتهای جدید را بیاد بیاورید چه برسد از آنها استفاده کنید.
مهارتهای درونی کاریزماتیک به شما کمک میکند تا حالتهای درونیتان را مدیریت کنید، بنیان لازم را برای ایجاد مهارتهای خارجی کاریزماتیک خود فراهم کنید.
هنگامی که شرکتها مرا استخدام میکنند تا در بهبود عملکرد مدیرانشان و افزایش مهارتهای مدیران در متقاعد کنندهتر بودن، تأثیرگذاری بیشتر و الهام بخشتر بودن آنها به ایشان کمک کنم اغلب به من میگویند که آن افراد دارای مهارتهای تکنیکی خوبی هستند. مهارتهای فنی یک دانش ذهنی خام است مانند آنچه که ما برای درک دستورالعملهای مونتاژ مبلمان استفاده میکنیم، آنها میگویند که این مهارتهای اجتماعی این مدیران کم است و کسانی که در این کلاسها شرکت میکنند انتظار دارند درسهای سطحی در مهارتهای اجتماعی و ادبیات شغلی یاد بگیرند؛ اما این مدیران در درجه اول به مهارتهای درونی و شخصی نیاز دارند.
«افراد با مهارتهای درونی از آنچه که دقیقاً درون آنها اتفاق میافتد آگاه هستند و میدانند چگونه با آن رفتار کنند. آنها میتوانند تشخیص دهند چه موقع اعتماد به نفسشان ضربه خورده و دارای ابزار لازم برای بازگشت به سطح اعتماد به نفس هستند و به همین دلیل زبان بدنشان در حالت کاریزماتیک باقی میماند. »
یک لبخند واقعی دو گروه از عضلات صورت را درگیر میکند، گوشهای از د*ه*ان را به سمت بالا میبرد و ناحیه دور چشمها را تحت تأثیر قرار میدهد.
در یک لبخند واقعی، در حالی که گوشههای کناری د*ه*ان بالا میروند وسط ابروها پایین میآید. در یک لبخند ساختگی، فقط عضلات دور د*ه*ان (زیگوماتیکهای اصلی) استفاده میشوند.
این لبخند، لبخند واقعی نیست و مردم میتوانند تفاوت آنها را تشخیص دهند.
«به همین دلیل چیزی که در ذهنتان است دربدنتان دیده میشود. چون مردم کوچکترین تغییرات را میتوانند ببینند، برای کاریزماتیک بودن باید از درون ذهن شروع کنید. اگر درون شما مخالف کاریزما باشد، هیچ تلاشی برای تحقق آن فایدهای نخواهد داشت. دیر یا زود برخی از افکار و احساسات شما از طریق آن نشان داده میشود. »
از سوی دیگر اگر درون شما کاریزماتیک باشد، زبان ب*دن مناسب به راحتی جریان مییابد. بنابراین، اولین گام در یادگیری کاریزما و آنچه در قسمت اول کتاب درباره آن صحبت شده بود ایجاد حالتهای مختلف روانی است که مربوط به زبان ب*دن و رفتار کاریزماتیک در درون است. ما با به دست آوردن برخی از بینشها با حالتهای ذهنی کاریزماتیک شروع خواهیم کرد، این که چگونه به بهترین نحو به آنها دسترسی پیدا کنیم، چطور آنها را درون خودمان بپذیریم تا بتوانیم آنها را به راحتی انجام دهیم.
یادگیری این مهارتها در جهت معکوس میتواند منجر به نتایج زیان باری شود. تصور کنید که شما به خوبی با استفاده از ابزارهای مناسب و جدیدی که آموختهاید این کار را انجام میدهید و بسیار کاریزماتیک هستید و سپس به طور ناگهانی کسی چیزی میگوید و تمرکز ذهنی شما را از بین میبرد و احساس اعتماد به نفسی را که پیدا کردهاید ت*ح*ریک میکند، شما فریب میخورید و مانند این است که تمام مهارتهایی را که تازه به دست آوردهاید از بین میبرید.
«تلاش برای بدست آوردن مهارتهای خارقالعاده خارجی بدون یادگیری کنترل دنیای درونی، مانند اضافه کردن یک بالکن زیبا به یک خانه سست است. این حرکت زیبا است؛ اما در اولین زلزله همه چیز از بین میرود. »
اگر حالتهای درونی شما در معرض آشفتگی باشد به سختی میتوانید مهارتهای جدید را بیاد بیاورید چه برسد از آنها استفاده کنید.
مهارتهای درونی کاریزماتیک به شما کمک میکند تا حالتهای درونیتان را مدیریت کنید، بنیان لازم را برای ایجاد مهارتهای خارجی کاریزماتیک خود فراهم کنید.
هنگامی که شرکتها مرا استخدام میکنند تا در بهبود عملکرد مدیرانشان و افزایش مهارتهای مدیران در متقاعد کنندهتر بودن، تأثیرگذاری بیشتر و الهام بخشتر بودن آنها به ایشان کمک کنم اغلب به من میگویند که آن افراد دارای مهارتهای تکنیکی خوبی هستند. مهارتهای فنی یک دانش ذهنی خام است مانند آنچه که ما برای درک دستورالعملهای مونتاژ مبلمان استفاده میکنیم، آنها میگویند که این مهارتهای اجتماعی این مدیران کم است و کسانی که در این کلاسها شرکت میکنند انتظار دارند درسهای سطحی در مهارتهای اجتماعی و ادبیات شغلی یاد بگیرند؛ اما این مدیران در درجه اول به مهارتهای درونی و شخصی نیاز دارند.
«افراد با مهارتهای درونی از آنچه که دقیقاً درون آنها اتفاق میافتد آگاه هستند و میدانند چگونه با آن رفتار کنند. آنها میتوانند تشخیص دهند چه موقع اعتماد به نفسشان ضربه خورده و دارای ابزار لازم برای بازگشت به سطح اعتماد به نفس هستند و به همین دلیل زبان بدنشان در حالت کاریزماتیک باقی میماند. »
کد:
آیا تا به حال تفاوت بین یک لبخند واقعی و ساختگی را حس کردهاید؟ تفاوت واضحی بین لبخند واقعی و تصنعی وجود دارد.
یک لبخند واقعی دو گروه از عضلات صورت را درگیر میکند، گوشهای از د*ه*ان را به سمت بالا میبرد و ناحیه دور چشمها را تحت تأثیر قرار میدهد.
در یک لبخند واقعی، در حالی که گوشههای کناری د*ه*ان بالا میروند وسط ابروها پایین میآید. در یک لبخند ساختگی، فقط عضلات دور د*ه*ان (زیگوماتیکهای اصلی) استفاده میشوند.
این لبخند، لبخند واقعی نیست و مردم میتوانند تفاوت آنها را تشخیص دهند.
«به همین دلیل چیزی که در ذهنتان است دربدنتان دیده میشود. چون مردم کوچکترین تغییرات را میتوانند ببینند، برای کاریزماتیک بودن باید از درون ذهن شروع کنید. اگر درون شما مخالف کاریزما باشد، هیچ تلاشی برای تحقق آن فایدهای نخواهد داشت. دیر یا زود برخی از افکار و احساسات شما از طریق آن نشان داده میشود. »
از سوی دیگر اگر درون شما کاریزماتیک باشد، زبان ب*دن مناسب به راحتی جریان مییابد. بنابراین، اولین گام در یادگیری کاریزما و آنچه در قسمت اول کتاب درباره آن صحبت شده بود ایجاد حالتهای مختلف روانی است که مربوط به زبان ب*دن و رفتار کاریزماتیک در درون است. ما با به دست آوردن برخی از بینشها با حالتهای ذهنی کاریزماتیک شروع خواهیم کرد، این که چگونه به بهترین نحو به آنها دسترسی پیدا کنیم، چطور آنها را درون خودمان بپذیریم تا بتوانیم آنها را به راحتی انجام دهیم.
یادگیری این مهارتها در جهت معکوس میتواند منجر به نتایج زیان باری شود. تصور کنید که شما به خوبی با استفاده از ابزارهای مناسب و جدیدی که آموختهاید این کار را انجام میدهید و بسیار کاریزماتیک هستید و سپس به طور ناگهانی کسی چیزی میگوید و تمرکز ذهنی شما را از بین میبرد و احساس اعتماد به نفسی را که پیدا کردهاید ت*ح*ریک میکند، شما فریب میخورید و مانند این است که تمام مهارتهایی را که تازه به دست آوردهاید از بین میبرید.
«تلاش برای بدست آوردن مهارتهای خارقالعاده خارجی بدون یادگیری کنترل دنیای درونی، مانند اضافه کردن یک بالکن زیبا به یک خانه سست است. این حرکت زیبا است؛ اما در اولین زلزله همه چیز از بین میرود. »
اگر حالتهای درونی شما در معرض آشفتگی باشد به سختی میتوانید مهارتهای جدید را بیاد بیاورید چه برسد از آنها استفاده کنید.
مهارتهای درونی کاریزماتیک به شما کمک میکند تا حالتهای درونیتان را مدیریت کنید، بنیان لازم را برای ایجاد مهارتهای خارجی کاریزماتیک خود فراهم کنید.
هنگامی که شرکتها مرا استخدام میکنند تا در بهبود عملکرد مدیرانشان و افزایش مهارتهای مدیران در متقاعد کنندهتر بودن، تأثیرگذاری بیشتر و الهام بخشتر بودن آنها به ایشان کمک کنم اغلب به من میگویند که آن افراد دارای مهارتهای تکنیکی خوبی هستند. مهارتهای فنی یک دانش ذهنی خام است مانند آنچه که ما برای درک دستورالعملهای مونتاژ مبلمان استفاده میکنیم، آنها میگویند که این مهارتهای اجتماعی این مدیران کم است و کسانی که در این کلاسها شرکت میکنند انتظار دارند درسهای سطحی در مهارتهای اجتماعی و ادبیات شغلی یاد بگیرند؛ اما این مدیران در درجه اول به مهارتهای درونی و شخصی نیاز دارند.
«افراد با مهارتهای درونی از آنچه که دقیقاً درون آنها اتفاق میافتد آگاه هستند و میدانند چگونه با آن رفتار کنند. آنها میتوانند تشخیص دهند چه موقع اعتماد به نفسشان ضربه خورده و دارای ابزار لازم برای بازگشت به سطح اعتماد به نفس هستند و به همین دلیل زبان بدنشان در حالت کاریزماتیک باقی میماند. »