Lunika✧
مدیریت کل سایت+مدیر تالار رمان+مدیر تالار کپی
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
حفاظت انجمن
نویسنده حرفهای
نویسنده انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
فصل ۴
در این فصل شما ابزاری به دست خواهید آورد برای به کارگیری بینش درونی، موانع سرنوشت و کنترل موفقیت در هر ناراحتی درونی. مهم نیست که چه مشکلی سر راهتان قرار داشته باشد، عدم اعتماد به نفس احساس بیصبری، نگرانی و اضطراب، شما میتوانید از پس همه انها برآئید. کنترل ماهرانه هر تجربه مشکلی شامل یک فرایند سه مرحلهای است: احساس ناتوانی، خنثی کردن منفیگرایی و بازنویسی واقعیت. بیایید شروع کنیم:
مرحله1: رفع نگرانی
غلبه بر یک تجربه به معنی کاهش قدرت آن تجربه ناخوشایند است که صرفاً با درک این که این یک امر طبیعی و رایج است و موجب شرمندگی نیست، امکان پذیر است.
احساس ناراحتی درونی و نگرانی و منفی بودن بخش طبیعی زندگی است. هر شخصی آن را تجربه میکند. همگی ما طیفی از احساسات را تجربه میکنیم. مهم نیست ما چقدر خوب هستیم. حتی Thich Nhat Hanh که در تمام عمرش راهب بود هم این تجربه را داشته است. حتی Hanh هم به عنوان یک راهب که در تمام مدت عمر، آداب بودائیسم را تمرین میکرد و نماد صلح روشنفکرانه در جهان بود، یک بار که از دست کسی عصبانی شد و دلش میخواست او را با مشت بزند.
در فرهنگ ما به نوعی، هرگونه ناراحتی روحی یا فیزیکی را به عنوان نشانهای از چیزی که از دست رفته است میدانیم، شاید حتی نشانهای از وجود یک اشتباه در خودمان.
حتی در حوادث ناگوار، ما تا حد خاصی از نارحتی در اثر یک تغییر عمده شغلی، طلاق، مرگ یکی از عزیزان را قابل قبول میدانیم، اغلب محدودیت زمانی خاصی را برای پذیرش احساساتمان در نظر میگیریم و پس از طی آن دوره، ادامه دادن به این راه را نادرست میدانیم.
این ذهنیت یکی از دلایل اصلی است که به سختی میتوان افکار منفی، احساسات و تجربیات درونی را کنترل کرد. ما احساس میکنیم که "نباید" اتفاق بیافتد. بنابراین نه تنها احساس بدی میکنیم بلکه احساس بدی در مورد" احساس بد داشتن " پیدا میکنیم.
برای غلبه بر این حس، به خودتان یادآوری کنید، این ناراحتی درونی هرچه که باشد یک بخش عادی از تجربه بشری است و محصول یکی از مکانیسمهای بقای مغز ماست. آن کمک میکند که افراد دیگری هم همین تجربه را داشتهداند فکر کنید، به خصوص اگر میتوانید به کسی فکر کنید که شبیه شماست، اما شاید فقط یک یا دو قدم از شما جلوتر باشد. کسی که با او نسبتی دارید و برای شما قابل تحسین است.
به عنوان مثال اگر شما یک مشتری کلیدی را از دست دادهاید، به شخصی که شما میشناسید فکر کنید. به مربی که ارادت زیادی به او دارید یا همکاری که احترام زیادی برای او قائل هستید، کسانی که از شکست مشابهی رنج بردهاند. تصور کنید که آنها هم این تجربه را پشت سر گذاشتهاند.
غلبه بر موانع
بصیرت درونی درباره روش فیزیکی و ذهنی که معلول پتانسیل کاریزمای شماست.
بصیرت درونی درباره روش فیزیکی و ذهنی که معلول پتانسیل کاریزمای شماست.
در این فصل شما ابزاری به دست خواهید آورد برای به کارگیری بینش درونی، موانع سرنوشت و کنترل موفقیت در هر ناراحتی درونی. مهم نیست که چه مشکلی سر راهتان قرار داشته باشد، عدم اعتماد به نفس احساس بیصبری، نگرانی و اضطراب، شما میتوانید از پس همه انها برآئید. کنترل ماهرانه هر تجربه مشکلی شامل یک فرایند سه مرحلهای است: احساس ناتوانی، خنثی کردن منفیگرایی و بازنویسی واقعیت. بیایید شروع کنیم:
مرحله1: رفع نگرانی
غلبه بر یک تجربه به معنی کاهش قدرت آن تجربه ناخوشایند است که صرفاً با درک این که این یک امر طبیعی و رایج است و موجب شرمندگی نیست، امکان پذیر است.
احساس ناراحتی درونی و نگرانی و منفی بودن بخش طبیعی زندگی است. هر شخصی آن را تجربه میکند. همگی ما طیفی از احساسات را تجربه میکنیم. مهم نیست ما چقدر خوب هستیم. حتی Thich Nhat Hanh که در تمام عمرش راهب بود هم این تجربه را داشته است. حتی Hanh هم به عنوان یک راهب که در تمام مدت عمر، آداب بودائیسم را تمرین میکرد و نماد صلح روشنفکرانه در جهان بود، یک بار که از دست کسی عصبانی شد و دلش میخواست او را با مشت بزند.
در فرهنگ ما به نوعی، هرگونه ناراحتی روحی یا فیزیکی را به عنوان نشانهای از چیزی که از دست رفته است میدانیم، شاید حتی نشانهای از وجود یک اشتباه در خودمان.
حتی در حوادث ناگوار، ما تا حد خاصی از نارحتی در اثر یک تغییر عمده شغلی، طلاق، مرگ یکی از عزیزان را قابل قبول میدانیم، اغلب محدودیت زمانی خاصی را برای پذیرش احساساتمان در نظر میگیریم و پس از طی آن دوره، ادامه دادن به این راه را نادرست میدانیم.
این ذهنیت یکی از دلایل اصلی است که به سختی میتوان افکار منفی، احساسات و تجربیات درونی را کنترل کرد. ما احساس میکنیم که "نباید" اتفاق بیافتد. بنابراین نه تنها احساس بدی میکنیم بلکه احساس بدی در مورد" احساس بد داشتن " پیدا میکنیم.
برای غلبه بر این حس، به خودتان یادآوری کنید، این ناراحتی درونی هرچه که باشد یک بخش عادی از تجربه بشری است و محصول یکی از مکانیسمهای بقای مغز ماست. آن کمک میکند که افراد دیگری هم همین تجربه را داشتهداند فکر کنید، به خصوص اگر میتوانید به کسی فکر کنید که شبیه شماست، اما شاید فقط یک یا دو قدم از شما جلوتر باشد. کسی که با او نسبتی دارید و برای شما قابل تحسین است.
به عنوان مثال اگر شما یک مشتری کلیدی را از دست دادهاید، به شخصی که شما میشناسید فکر کنید. به مربی که ارادت زیادی به او دارید یا همکاری که احترام زیادی برای او قائل هستید، کسانی که از شکست مشابهی رنج بردهاند. تصور کنید که آنها هم این تجربه را پشت سر گذاشتهاند.
کد:
فصل ۴
غلبه بر موانع
بصیرت درونی درباره روش فیزیکی و ذهنی که معلول پتانسیل کاریزمای شماست.
در این فصل شما ابزاری به دست خواهید آورد برای به کارگیری بینش درونی، موانع سرنوشت و کنترل موفقیت در هر ناراحتی درونی. مهم نیست که چه مشکلی سر راهتان قرار داشته باشد، عدم اعتماد به نفس احساس بیصبری، نگرانی و اضطراب، شما میتوانید از پس همه انها برآئید. کنترل ماهرانه هر تجربه مشکلی شامل یک فرایند سه مرحلهای است: احساس ناتوانی، خنثی کردن منفیگرایی و بازنویسی واقعیت. بیایید شروع کنیم:
مرحله1: رفع نگرانی
غلبه بر یک تجربه به معنی کاهش قدرت آن تجربه ناخوشایند است که صرفاً با درک این که این یک امر طبیعی و رایج است و موجب شرمندگی نیست، امکان پذیر است.
احساس ناراحتی درونی و نگرانی و منفی بودن بخش طبیعی زندگی است. هر شخصی آن را تجربه میکند. همگی ما طیفی از احساسات را تجربه میکنیم. مهم نیست ما چقدر خوب هستیم. حتی Thich Nhat Hanh که در تمام عمرش راهب بود هم این تجربه را داشته است. حتی Hanh هم به عنوان یک راهب که در تمام مدت عمر، آداب بودائیسم را تمرین میکرد و نماد صلح روشنفکرانه در جهان بود، یک بار که از دست کسی عصبانی شد و دلش میخواست او را با مشت بزند.
در فرهنگ ما به نوعی، هرگونه ناراحتی روحی یا فیزیکی را به عنوان نشانهای از چیزی که از دست رفته است میدانیم، شاید حتی نشانهای از وجود یک اشتباه در خودمان.
حتی در حوادث ناگوار، ما تا حد خاصی از نارحتی در اثر یک تغییر عمده شغلی، طلاق، مرگ یکی از عزیزان را قابل قبول میدانیم، اغلب محدودیت زمانی خاصی را برای پذیرش احساساتمان در نظر میگیریم و پس از طی آن دوره، ادامه دادن به این راه را نادرست میدانیم.
این ذهنیت یکی از دلایل اصلی است که به سختی میتوان افکار منفی، احساسات و تجربیات درونی را کنترل کرد. ما احساس میکنیم که "نباید" اتفاق بیافتد. بنابراین نه تنها احساس بدی میکنیم بلکه احساس بدی در مورد" احساس بد داشتن " پیدا میکنیم.
برای غلبه بر این حس، به خودتان یادآوری کنید، این ناراحتی درونی هرچه که باشد یک بخش عادی از تجربه بشری است و محصول یکی از مکانیسمهای بقای مغز ماست. آن کمک میکند که افراد دیگری هم همین تجربه را داشتهداند فکر کنید، به خصوص اگر میتوانید به کسی فکر کنید که شبیه شماست، اما شاید فقط یک یا دو قدم از شما جلوتر باشد. کسی که با او نسبتی دارید و برای شما قابل تحسین است.
به عنوان مثال اگر شما یک مشتری کلیدی را از دست دادهاید، به شخصی که شما میشناسید فکر کنید. به مربی که ارادت زیادی به او دارید یا همکاری که احترام زیادی برای او قائل هستید، کسانی که از شکست مشابهی رنج بردهاند. تصور کنید که آنها هم این تجربه را پشت سر گذاشتهاند.