کتاب در حال تایپ کتاب وقتشه ساکت شی| اثر سال بلو

  • نویسنده موضوع Aedan
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 8
  • بازدیدها 60
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

کتاب های درخواستی در حال تایپ

Aedan

مدیر تالار روانشناسی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
تایپیست انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-23
نوشته‌ها
466
لایک‌ها
578
امتیازها
63
محل سکونت
سیاره تاریکی
کیف پول من
19,523
Points
663
بسم الله الرحمن الرحیم
نام کتاب: وقتشه ساکت شی
نام نویسنده: سال بلو
مترجم: بنفشه جعفر
تایپیست: Aedan

مقدمه:

گرچه ما دوستان خوبی برای هم بودیم، اما در آخر او قصد کرد تا نقش یک دشمن مهلک را در برابر من بازی کند. تمام مدتی که نقش یک همراه و دوست صمیمی و ارزشمند را برایم بازی میکرد در اصل خیال داشت تا مرا هم چون پرنده یی در قفس قربه کند تا زمان مناسب برای خوردن اش فرا برسد.

سال بلو

(۱۰) ژوئن ۱۹۱۵ ۵ آوریل (۲۰۰۵)
کد:
بسم الله الرحمن الرحیم

نام کتاب: وقتشه ساکت شی

نام نویسنده: سال بلو

مترجم: بنفشه جعفر

تایپیست: @Aedan



مقدمه:



گرچه ما دوستان خوبی برای هم بودیم، اما در آخر او قصد کرد تا نقش یک دشمن مهلک را در برابر من بازی کند. تمام مدتی که نقش یک همراه و دوست صمیمی و ارزشمند را برایم بازی میکرد در اصل خیال داشت تا مرا هم چون پرنده یی در قفس قربه کند تا زمان مناسب برای خوردن اش فرا برسد.
                 سال بلو

(۱۰) ژوئن ۱۹۱۵ ۵ آوریل (۲۰۰۵)

#وقتشه_ساکت_شی
#سال_بلو
#آرین_اسدی
#بنفشه_جعفر
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

امضا : Aedan

Aedan

مدیر تالار روانشناسی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
تایپیست انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-23
نوشته‌ها
466
لایک‌ها
578
امتیازها
63
محل سکونت
سیاره تاریکی
کیف پول من
19,523
Points
663
درباره ی نویسنده

سال بلو داستان نویس کانادایی و برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات در سال ۱۹۷۶ در دهم ژوئن ۱۹۱۵ از پدر و مادری یهودی و روس در کشور کانادا به دنیا آمد اما در جوانی با خانواده اش به شیکاگو، شهری که محل وقوع بیش تر آثارش است نقل مکان کردند. در هفده سالگی پدرش «آبراهام» را از دست داد مادرش تمایل داشت تا پسرش پژوهشگر دین یهود شود چون سال قبل از ورود به کودکستان می توانست عبری بخواند، اما بلوی جوان همیشه می دانست که میخواهد نویسنده شود. در بسیاری از گزارشهای زندگی اش آورده اند وقتی برای اولین بار رمان کلبه ی عمو تم» اثر «هریت بیچر استو» را خوانده است تصمیم میگیرد که نویسنده شود. حتی وی در سال ۱۹۹۷ در مورد علاقه اش به نویسندگی به روزنامه ی انگلیسی گاردین گفت: از نخستین روزهای زندگی ام اعتقاد داشتم که برای نوشتن چیزهای خاصی به دنیا آمده ام به همین دلیل از سیزده سالگی به کار در این زمینه پرداختم.»
کد:
درباره ی نویسنده

سال بلو داستان نویس کانادایی و برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات در سال ۱۹۷۶ در دهم ژوئن ۱۹۱۵ از پدر و مادری یهودی و روس در کشور کانادا به دنیا آمد اما در جوانی با خانواده اش به شیکاگو، شهری که محل وقوع بیش تر آثارش است نقل مکان کردند. در هفده سالگی پدرش «آبراهام» را از دست داد مادرش تمایل داشت تا پسرش پژوهشگر دین یهود شود چون سال قبل از ورود به کودکستان می توانست عبری بخواند، اما بلوی جوان همیشه می دانست که میخواهد نویسنده شود. در بسیاری از گزارشهای زندگی اش آورده اند وقتی برای اولین بار رمان کلبه ی عمو تم» اثر «هریت بیچر استو» را خوانده است تصمیم میگیرد که نویسنده شود. حتی وی در سال ۱۹۹۷ در مورد علاقه اش به نویسندگی به روزنامه ی انگلیسی گاردین گفت: از نخستین روزهای زندگی ام اعتقاد داشتم که برای نوشتن چیزهای خاصی به دنیا آمده ام به همین دلیل از سیزده سالگی به کار در این زمینه پرداختم.»
#وقتشه_ساکت_شی
#سال_بلو
#آرین_اسدی
#بنفشه_جعفر
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Aedan

Aedan

مدیر تالار روانشناسی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
تایپیست انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-23
نوشته‌ها
466
لایک‌ها
578
امتیازها
63
محل سکونت
سیاره تاریکی
کیف پول من
19,523
Points
663
شاید انتخاب عبارت پیچیدگی برای سبک نگارش «بلو» در این داستان و اغلب آثارش دور از واقعیت نباشد، اما با نگاهی ژرف در شیوه ی نگارش او در می یابیم این پیچیدگی از آنجایی نشأت می گیرد که نویسنده دو طرح را هم زمان دنبال مینماید نخست طرح داستانی که از ملزومات نگارش داستان است سپس طرحی درونی و ذهنی که نویسنده را در بیان حرفهایی که انبوهی از آن را می توان در کتاب هایش یافت همراهی مینماید این در هم آمیختگی و عدم مرزبندی بین طرح داستانی و طرح ذهنی داستان را در قسمت هایی به شدت اسیر پیچیدگی می نماید. آثار بلو به طور کلی در بساره ی جوهر وجود انسان تجربه‌ی مهاجران و یهودیان و تحرک طبقاتی و اجتماعی در آمریکای قرن بیستم است. او در نوشته هایش به فردیت و هویت نوع بشر بیش از هر چیز بها میدهد و به یاری قلم اش میکوشد چیزی را از میان بردارد که خود از آن به عنوان کم رنگ شدن ارزشهای اجتماعی یاد میکند. بلو را یکی از ممتازترین راویان اوضاع اجتماعی ایالات متحده در دوران پس از جنگ میدانند اگر او را نویسنده یی صرف بدانیم، قطعا اشتباه نموده ایم. او دارای مطالعاتی وسیع در علوم روان شناسی جامعه شناسی، مردم شناسی تاریخ ادبیات و مهم تر از همه تجربیات بسیار ارزنده و شخصی است که او را برای نوشتن تدریس سخنرانی صدور انواع بیانیه های سیاسی - اجتماعی و مسائلی از این دست فردی مقتدر و چیره دست معرفی مینماید در کل در هم آمیختگی رفتار شناسی و روان شناسی او را در مسیری بی دردسر قرار می دهد تا خیلی از عقایدش را در لفافه یی از عبارات چندلایه بیان نماید بدون این که از مسیر اصلی خود یعنی داستان نویسی خارج شود.
کد:
شاید انتخاب عبارت پیچیدگی برای سبک نگارش «بلو» در این داستان و اغلب آثارش دور از واقعیت نباشد، اما با نگاهی ژرف در شیوه ی نگارش او در می یابیم این پیچیدگی از آنجایی نشأت می گیرد که نویسنده دو طرح را هم زمان دنبال مینماید نخست طرح داستانی که از ملزومات نگارش داستان است سپس طرحی درونی و ذهنی که نویسنده را در بیان حرفهایی که انبوهی از آن را می توان در کتاب هایش یافت همراهی مینماید این در هم آمیختگی و عدم مرزبندی بین طرح داستانی و طرح ذهنی داستان را در قسمت هایی به شدت

اسیر پیچیدگی می نماید. آثار بلو به طور کلی در بساره ی جوهر وجود انسان تجربه ی

مهاجران و یهودیان و تحرک طبقاتی و اجتماعی در آمریکای قرن بیستم است. او در نوشته هایش به فردیت و هویت نوع بشر بیش از هر چیز بها میدهد و به یاری قلم اش میکوشد چیزی را از میان بردارد که

خود از آن به عنوان کم رنگ شدن ارزشهای اجتماعی یاد میکند. بلو را یکی از ممتازترین راویان اوضاع اجتماعی ایالات متحده در

دوران پس از جنگ میدانند اگر او را نویسنده یی صرف بدانیم، قطعا اشتباه نموده ایم. او دارای مطالعاتی وسیع در علوم روان شناسی جامعه شناسی، مردم شناسی تاریخ ادبیات و مهم تر از همه تجربیات بسیار ارزنده و شخصی است که او را برای نوشتن تدریس سخنرانی صدور انواع بیانیه های سیاسی - اجتماعی و مسائلی از این دست فردی

مقتدر و چیره دست معرفی مینماید در کل در هم آمیختگی رفتار شناسی

و روان شناسی او را در مسیری بی دردسر قرار می دهد تا خیلی از

عقایدش را در لفافه یی از عبارات چندلایه بیان نماید بدون این که از

مسیر اصلی خود یعنی داستان نویسی خارج شود.
#وقتشه_ساکت_شی
#سال_بلو
#آرین_اسدی
#بنفشه_جعفر
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Aedan

Aedan

مدیر تالار روانشناسی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
تایپیست انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-23
نوشته‌ها
466
لایک‌ها
578
امتیازها
63
محل سکونت
سیاره تاریکی
کیف پول من
19,523
Points
663
سرکار خانم رز عزیز

یا بهتر است بگویم فرزند عزیزم زیرا در حقیقت کاری که سی و پنج سال پیش در حق شما انجام دادم ما را چنان به یکدیگر ارتباط میدهد که گویی فرزندان یکدیگر هستیم. لحظه به لحظه به یاد دارم که چه طور شما را مورد تمسخر قرار دادم و سعی کردم تا شما را در نظر دیگران هم چون یک احمق جلوه دهم هنوز بابت آن جریان احساس خیلی بدی دارم. اخیرا وقتی به آن روز فکر میکنم، متوجه میشوم حرفهایی که به شما زده ام به شدت شرورانه، نکبت بار شرم آور توهین آمیز وحشیانه و سنگ دلانه بوده است؛ چنان که بعید میدانم حتی با گذشت هزار سال هم بتوانید آن ماجرا را فراموش کنید. اکنون دیگر متوجه ی آسیبی که در زندگیتان به شما زده ام هستم. آگاه ام که بابت رفتار خشونت بارم نسبت به شما سزاوار سرزنش ام، زیرا وقتشه ساکت شی .
دلیلی برای چنین رفتاری وجود نداشت و کاملا بی خود و بی جهت بود. اکنون واضح است شخصی که در نامه اش مرا به بی رحمی نسبت به شما متهم کرده است در اصل در حق من پیش داوری کرده است. او قصدی جز انتقام گرفتن و به دردسر انداختن من ندارد. در هر صورت از زمانی که اتهاماتی را که در نامه اش به من نسبت داده بود، خوانده ام درون ام غوغایی به پا شده است. باید بدانید که من هم مثل هر پیرمردی برای سرپا ماندن قرص های مختلفی میخورم قرصهای ایندرال و کونینیدین را برای فشار خون و ناراحتی قلبی مصرف میکنم و از سوی دیگر به دلایل مختلف روان شناختی دچار اضطراب شدید هستم و یک آدم کاملا بی دفاع شده‌ام. شاید در میان گذاشتن موضوع آشنایی ام در این چند ماه اخیر بسا خانم مسنی که کتابهای سوید نبرگ و تألیفات دیگری در زمینه ی علوم اسرار آمیز را مطالعه میکند با شما بر انگیزه و اشتیاق ام بسرای نوشتن این نامه قدرت بیشتری ببخشد. او اعتقاد دارد که برای هر انسانی زندگی دوباره یی وجود دارد میگوید اگر باور نداری صبر کن تا خودت یک روز ببینی. البته آدمی مثل من که دهه ی هفتم زندگی اش را می گذراند، نمی تواند به راحتی چشماش را روی چنین مسائلی ببندد.
کد:
سرکار خانم رز عزیز

یا بهتر است بگویم فرزند عزیزم زیرا در حقیقت کاری که سی و پنج سال پیش در حق شما انجام دادم ما را چنان به یکدیگر ارتباط میدهد که گویی فرزندان یکدیگر هستیم. لحظه به لحظه به یاد دارم که چه طور شما را مورد تمسخر قرار دادم و سعی کردم تا شما را در نظر دیگران هم چون یک احمق جلوه دهم هنوز بابت آن جریان احساس خیلی بدی دارم. اخیرا وقتی به آن روز فکر میکنم، متوجه میشوم حرفهایی که به شما زده ام به شدت شرورانه، نکبت بار شرم آور توهین آمیز وحشیانه و سنگ دلانه بوده است؛ چنان که بعید میدانم حتی با گذشت هزار سال هم بتوانید آن ماجرا را فراموش کنید. اکنون دیگر متوجه ی آسیبی که در زندگیتان به شما زده ام هستم. آگاه ام که بابت رفتار خشونت بارم نسبت به شما سزاوار سرزنش ام، زیرا

وقتشه ساکت شی .

دلیلی برای چنین رفتاری وجود نداشت و کاملا بی خود و بی جهت بود. اکنون واضح است شخصی که در نامه اش مرا به بی رحمی نسبت به شما متهم کرده است در اصل در حق من پیش داوری کرده است. او قصدی جز انتقام گرفتن و به دردسر انداختن من ندارد. در هر صورت از زمانی که اتهاماتی را که در نامه اش به من نسبت داده بود، خوانده ام درون ام غوغایی به پا شده است.

باید بدانید که من هم مثل هر پیرمردی برای سرپا ماندن قرص های مختلفی میخورم قرصهای ایندرال و کونینیدین را برای فشار خون و ناراحتی قلبی مصرف میکنم و از سوی دیگر به دلایل مختلف روان شناختی دچار اضطراب شدید هستم و یک آدم کاملا بی دفاع شده

ام.

شاید در میان گذاشتن موضوع آشنایی ام در این چند ماه اخیر بسا خانم مسنی که کتابهای سوید نبرگ و تألیفات دیگری در زمینه ی علوم اسرار آمیز را مطالعه میکند با شما بر انگیزه و اشتیاق ام بسرای نوشتن این نامه قدرت بیشتری ببخشد. او اعتقاد دارد که برای هر انسانی زندگی دوباره یی وجود دارد میگوید اگر باور نداری صبر کن تا خودت یک روز ببینی. البته آدمی مثل من که دهه ی هفتم زندگی اش را می گذراند، نمی تواند به راحتی چشماش را روی چنین مسائلی ببندد.
#وقتشه_ساکت_شی
#سال_بلو
#آرین_اسدی
#بنفشه_جعفر
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Aedan

Aedan

مدیر تالار روانشناسی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
تایپیست انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-23
نوشته‌ها
466
لایک‌ها
578
امتیازها
63
محل سکونت
سیاره تاریکی
کیف پول من
19,523
Points
663
و از آن بگذرد. او میگوید که در آن زندگی دوباره ما درد و رنج هایی که خودمان عامل تحمیل شدن آن به دیگران بوده ایم را تجربه خواهیم کرد. بعد از مرگ تمام تجربیاتمان در زندگی معکوس می شود. یعنی در این زندگی جدید رنجهایی را متحمل میشویم که زمانی آن را بر دیگران تحمیل کرده ایم و بالعکس آنها هم در جایگاه ما قرار می گیرند و صاحب روحی مشابه ما میشوند تا بتوانند از درون حس و حال ما را درک کنند و این بار از جایگاه ما در موردمان قضاوت کنند. به گفته ی او تنها شانس جبران مان که این خانم کانادایی خودش نیز از آن به درستی استفاده میکند این است که اکنون سعی کنیم تا در همین زندگی کارها و رفتارهای بدمان را جبران کنیم درست است که من سعی نکردم شما را به قتل برسانم و یا چنین جرم هایی وحشتناکی در حق شما مرتکب نشده ام اما با این وجود توهین ام به شما کاملا واضح و غیر قابل گذشت بود و در حقیقت آسیب وارد شده از آن به شما دست کمی از صدمات این گونه جرم ها نداشت. خب بهتر است تمام حرفهایم را در این نامه برای خانم رز بنویسم و سپس آن را پاک نویس کنم و تنها قسمت های مناسب اش را برای او ارسال کنم. تنها زمانی که فرصتی برای اصلاح شدن وجود دارد، فاصله ی بین تولد و مرگ است. نمیدانم که آیا شما اصلا هنوز مرا به یاد دارید؟ البته نه فقط به عنوان مردی که شما را آزرده است. من همان مرد بلند قامت با سبیلهای نه چندان پرپشت و از لحاظ جسمی با اندامی غیر معمول و قوزی که او را تا حدی شبیه به یک شتر کرده بود، هستم. اگر توانستید آقای شامونت را در آن روزها به یاد بیاورید، پس حتما اکنون در سنین پیری باید او را ببینید که به چه وضعی در آمده است.
کد:
و از آن بگذرد. او میگوید که در آن زندگی دوباره ما درد و رنج هایی که خودمان عامل تحمیل شدن آن به دیگران بوده ایم را تجربه خواهیم کرد. بعد از مرگ تمام تجربیاتمان در زندگی معکوس می شود. یعنی در این زندگی جدید رنجهایی را متحمل میشویم که زمانی آن را بر دیگران تحمیل کرده ایم و بالعکس آنها هم در جایگاه ما قرار می گیرند و صاحب روحی مشابه ما میشوند تا بتوانند از درون حس و حال ما را درک کنند و این بار از جایگاه ما در موردمان قضاوت کنند. به گفته ی او تنها شانس جبران مان که این خانم کانادایی خودش نیز از آن به درستی استفاده میکند این است که اکنون سعی کنیم تا در همین زندگی کارها و رفتارهای بدمان را جبران کنیم درست است که من سعی نکردم شما را به قتل برسانم و یا چنین جرم هایی وحشتناکی در حق شما مرتکب نشده ام اما با این وجود توهین ام به شما کاملا واضح و غیر قابل گذشت بود و در حقیقت آسیب وارد شده از آن به شما دست کمی از صدمات این گونه جرم ها نداشت.

خب بهتر است تمام حرفهایم را در این نامه برای خانم رز بنویسم و سپس آن را پاک نویس کنم و تنها قسمت های مناسب اش را

برای او ارسال کنم.

تنها زمانی که فرصتی برای اصلاح شدن وجود دارد، فاصله ی بین

تولد و مرگ است. نمیدانم که آیا شما اصلا هنوز مرا به یاد دارید؟ البته نه فقط به عنوان مردی که شما را آزرده است. من همان مرد بلند قامت با سبیلهای نه چندان پرپشت و از لحاظ جسمی با اندامی غیر معمول و قوزی که او را تا حدی شبیه به یک شتر کرده بود، هستم. اگر توانستید آقای شامونت را در آن روزها به یاد بیاورید، پس حتما اکنون در سنین پیری باید او را ببینید که به چه وضعی در آمده است
#وقتشه_ساکت_شی
#سال_بلو
#آرین_اسدی
#بنفشه_جعفر
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Aedan

Aedan

مدیر تالار روانشناسی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
تایپیست انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-23
نوشته‌ها
466
لایک‌ها
578
امتیازها
63
محل سکونت
سیاره تاریکی
کیف پول من
19,523
Points
663
پیری و فلاکتهایش» نامی است که فرانسیس گویا روی یکی از تابلوهای سیاه قلم اش گذاشته است که در آن پیرمردی را که برای برخاستن از روی لگن دستشویی تقلا میکند به تصویر میکشد. در آن نقاشی پیرمرد آن قدر خمیده شده است که صورت اش نزدیک زانوهایش شده است؛ آن چنان که حس میکنید گویی نفس هایش به قوزک پایش میخورد. در جایی دیگر هم هملت در کمال شرارت به پلوتونیوس نصیحت میکند تا نسبت به افراد مسن بی رحم باشد. خانم رز، باید بدانید که پیری این گونه است به کسالت های قبلی ام باید دندانهایی با ریشه های آسیب دیده و شکسته را هم اضافه کنم باید برای امراض لثه ام آنتی بیوتیک مصرف کنم که وضعیت معده ام را به هم می ریزد و همین باعث شده است تا دچار بواسیری به اندازه ی یک گردو شوم و البته باید آرتروز پیشرونده ی دستهایم را هم متذکر شوم. خب اجازه دهید از مشکل دیگرم با شما صحبت کنم. بیش تر روزهای زمستان در بریتیش کلمبیا مرطوب و آفتابی است و هنگامی که من یک روز صبح در این سرزمین که اجبارا خودم را به آن تبعید کرده بودم و قرار بود از آن بازگردانده شوم از خواب بیدار شدم، متوجه شدم که انگشت میانی ام مشکلی پیدا کرده است و به درستی عمل نمی کند. احتمالا مفصل آن از کار افتاده بود و به همین دلیل مثل حلزون پیچ خورده بود. این هم شکنجه ی دردناک دیگری در زندگی من بود.
کد:
پیری و فلاکتهایش» نامی است که فرانسیس گویا روی یکی از تابلوهای سیاه قلم اش گذاشته است که در آن پیرمردی را که برای برخاستن از روی لگن دستشویی تقلا میکند به تصویر میکشد. در آن نقاشی پیرمرد آن قدر خمیده شده است که صورت اش نزدیک زانوهایش شده است؛ آن چنان که حس میکنید گویی نفس هایش به قوزک پایش میخورد. در جایی دیگر هم هملت در کمال شرارت به پلوتونیوس نصیحت میکند تا نسبت به افراد مسن بی رحم باشد. خانم رز، باید بدانید که پیری این گونه است به کسالت های قبلی ام باید دندانهایی با ریشه های آسیب دیده و شکسته را هم اضافه کنم باید برای امراض لثه ام آنتی بیوتیک مصرف کنم که وضعیت معده ام را به هم می ریزد و همین باعث شده است تا دچار بواسیری به اندازه ی یک گردو شوم و البته باید آرتروز پیشرونده ی دستهایم را هم متذکر شوم. خب اجازه دهید از مشکل دیگرم با شما صحبت کنم. بیش تر روزهای زمستان در بریتیش کلمبیا مرطوب و آفتابی است و هنگامی که من یک روز صبح در این سرزمین که اجبارا خودم را به آن تبعید کرده بودم و قرار بود از آن بازگردانده شوم از خواب بیدار شدم، متوجه شدم که انگشت میانی ام مشکلی پیدا کرده است و به درستی عمل نمی کند. احتمالا مفصل آن از کار افتاده بود و به همین دلیل مثل حلزون

پیچ خورده بود. این هم شکنجه ی دردناک دیگری در زندگی من بود.
#وقتشه_ساکت_شی
#سال_بلو
#آرین_اسدی
#بنفشه_جعفر
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Aedan

Aedan

مدیر تالار روانشناسی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
تایپیست انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-23
نوشته‌ها
466
لایک‌ها
578
امتیازها
63
محل سکونت
سیاره تاریکی
کیف پول من
19,523
Points
663
کاملا مسخره شده ام. این یک بزهکارستانی تمام عیار بود. من اینجا با کلی کاغذ زندانی شده ام به هر حال حداقل میتوانم برای کاستن از درد و رنجی که باید در زندگی بعدی ام متحمل شوم تلاشی کنم. شاید پیش خود گمان کنید که سروکله ام بعد از سی و پنج سال با کلی داستان از بدبختیها و بدشانسی هایم پیدا شده است، اما بعدا خودتان متوجه خواهید شد که موضوع اصلی اصلا چنین مسائلی نیست.
باید بگویم که برای یافتن آدرس شما از خانم داسوسا در دانشکده ی رایبر که در اواخر دهه ی چهل همگی باهم در آن همکار بودیم کمک گرفتم او هنوز همان جا در شهر ماساچوست، جایی که آثار زیادی از قرن نوزدهم را در خود جای داده است، مانده است و هنگامی که مشکل احمقانه و شرمنده کننده ام را در نامه برایش بازگو کردم سریعا به نامه ی من پاسخ داد. او زنی ،مهربان باهوش و بسیار خودشیفته است. اگرچه نمیدانم گفتن این حرف به شما درست است یا نه او هرگز ازدواج نکرده است.
از او در مورد شما و محل زندگیتان سؤال کردم و او کاملا محترمانه پاسخ سؤالات مرا داد گفت که شما از شغل تان در
کتاب خانه ی دانشگاه بازنشسته شده اید و اکنون در شهر اورلندو در ایالت فلوریدا زندگی میکنید.
هیچ گاه فکر نمی کردم که روزی به بازنشسته ها حسودی کنم، اما این فکر برای زمانی بود که بازنشستگی برایم امری اختیاری بود، اما اکنون دیگر چنین حق انتخابی برایم وجود ندارد مرگ برادرم مرا در مخمصه ی مالی بزرگی قرار داد دیگر بیش از این شما را با شرح این مسأله آزرده خاطر نمیکنم.
کد:
کاملا مسخره شده ام. این یک بزهکارستانی تمام عیار بود. من اینجا با کلی کاغذ زندانی شده ام به هر حال حداقل میتوانم برای کاستن از درد و رنجی که باید در زندگی بعدی ام متحمل شوم تلاشی کنم. شاید پیش خود گمان کنید که سروکله ام بعد از سی و پنج سال با کلی داستان از بدبختیها و بدشانسی هایم پیدا شده است، اما بعدا خودتان متوجه خواهید شد که موضوع اصلی اصلا چنین مسائلی نیست.

باید بگویم که برای یافتن آدرس شما از خانم داسوسا در دانشکده ی رایبر که در اواخر دهه ی چهل همگی باهم در آن همکار بودیم کمک گرفتم او هنوز همان جا در شهر ماساچوست، جایی که آثار زیادی از قرن نوزدهم را در خود جای داده است، مانده است و هنگامی که مشکل احمقانه و شرمنده کننده ام را در نامه برایش بازگو کردم سریعا به نامه ی من پاسخ داد. او زنی ،مهربان باهوش و بسیار خودشیفته است. اگرچه نمیدانم گفتن این حرف به شما درست است یا نه او هرگز ازدواج نکرده است.

از او در مورد شما و محل زندگیتان سؤال کردم و او کاملا محترمانه پاسخ سؤالات مرا داد گفت که شما از شغل تان در

کتاب خانه ی دانشگاه بازنشسته شده اید و اکنون در شهر اورلندو در ایالت فلوریدا زندگی میکنید.

هیچ گاه فکر نمی کردم که روزی به بازنشسته ها حسودی کنم، اما این فکر برای زمانی بود که بازنشستگی برایم امری اختیاری بود، اما اکنون دیگر چنین حق انتخابی برایم وجود ندارد مرگ برادرم مرا در مخمصه ی مالی بزرگی قرار داد دیگر بیش از این شما را با شرح این مسأله آزرده خاطر نمیکنم.
#وقتشه_ساکت_شی
#سال_بلو
#آرین_اسدی
#بنفشه_جعفر
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Aedan

Aedan

مدیر تالار روانشناسی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
تایپیست انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-23
نوشته‌ها
466
لایک‌ها
578
امتیازها
63
محل سکونت
سیاره تاریکی
کیف پول من
19,523
Points
663
اگر خودتان کمی در روزنامه ها بگردید متوجه ی تمام ماجرا خواهید شد. همین قدر کافی است که بدانید خیانت و شرارت برادرم و نیز اشتباه یا فساد خودم بود که باعث سقوط ام شد. به دلیل مشورتهای قضایی نادرست به کانادا مهاجرت کردم و چون این کارم اقدام به فرار به شمار می آید دادگاه در برابرم بسیار سرسختانه عمل خواهد کرد. شاید به زندان فرستاده نشوم اما مجبورم تمام عمرم را در یک اردوگاه مثل یک حیوان کار کنم تا این که افسار به دهن بمیرم. افساری غریب و لعنتی که باید با وجود آن سنگینی بارهای زندگی ام را تا ارتفاعات زیاد به دوش بکشم یکی از داستانهای مورد علاقه ی پدرم در مورد اسب نحیفی بود که صاحب اش با بی رحمی تمام تازیانه اش میزد روزی مردی که شاهد این ماجرا بود تصمیم گرفت تا در این جریان وساطت کند به همین دلیل نزدیک تر رفت و گفت: بارهای این حیوان خیلی سنگین است و این تپه هم به شدت سربالایی است بنابراین هر چه قدر هم که این حیوان بدبخت را شلاق بزنی فایده یی ندارد پس چرا باز هم این کار را تکرار میکنی؟
مرد درشکه چی جواب داد خودش خواسته اسب باشد، این دیگر مشکل من نیست.» همیشه در تمام عمرم در این خصلتهای مختص یهودیان و چنین شوخ طبعی هایی ضعیف بوده ام اگر چه ممکن است چنین مسائلی برای شما بیگانه به نظر برسد. نه فقط به این دلیل که شما یک زن اسکاتلندی - ایرلندی هستید البته این موضوع را از حرفهای خانم داسوسا متوجه شده ام بلکه برای این که شما به عنوان یک متصدی کتابدار بازنشسته همیشه در حوزهای متفاوت دیگری و در منطقه‌ای مملو از سکوت یعنی در کتابخانه یی که با سیستم طبقه بندی دیویی اداره میشد فعال بوده اید.
کد:
اگر خودتان کمی در روزنامه ها بگردید متوجه ی تمام ماجرا خواهید شد. همین قدر کافی است که بدانید خیانت و شرارت برادرم و نیز اشتباه یا فساد خودم بود که باعث سقوط ام شد. به دلیل مشورتهای قضایی نادرست به کانادا مهاجرت کردم و چون این کارم اقدام به فرار به شمار می آید دادگاه در برابرم بسیار سرسختانه عمل خواهد کرد. شاید به زندان فرستاده نشوم اما مجبورم تمام عمرم را در یک اردوگاه مثل یک حیوان کار کنم تا این که افسار به دهن بمیرم. افساری غریب و لعنتی که باید با وجود آن سنگینی بارهای زندگی ام را تا ارتفاعات زیاد به دوش بکشم یکی از داستانهای مورد علاقه ی پدرم در مورد اسب نحیفی بود که صاحب اش با بی رحمی تمام تازیانه اش میزد روزی مردی که شاهد این ماجرا بود تصمیم گرفت تا در این جریان وساطت کند به همین دلیل نزدیک تر رفت و گفت: بارهای این حیوان خیلی سنگین است و این تپه هم به شدت سربالایی است بنابراین هر چه قدر هم که این حیوان بدبخت را شلاق بزنی فایده یی ندارد پس چرا باز هم این کار را تکرار میکنی؟

مرد درشکه چی جواب داد خودش خواسته اسب باشد، این دیگر مشکل من نیست.» همیشه در تمام عمرم در این خصلتهای مختص یهودیان و چنین شوخ طبعی هایی ضعیف بوده ام اگر چه ممکن است چنین مسائلی برای شما بیگانه به نظر برسد. نه فقط به این دلیل که شما یک زن اسکاتلندی - ایرلندی هستید البته این موضوع را از حرفهای خانم داسوسا متوجه شده ام بلکه برای این که شما به عنوان یک متصدی کتابدار بازنشسته همیشه در حوزهای متفاوت دیگری و در منطقه‌ای مملو از سکوت یعنی در کتابخانه یی که با سیستم طبقه بندی دیویی اداره میشد فعال بوده اید.
#وقتشه_ساکت_شی
#سال_بلو
#آرین_اسدی
#بنفشه_جعفر
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Aedan

Aedan

مدیر تالار روانشناسی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
تایپیست انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-23
نوشته‌ها
466
لایک‌ها
578
امتیازها
63
محل سکونت
سیاره تاریکی
کیف پول من
19,523
Points
663
ممکن است شما نحوه ی زندگی یک راهبه یا واعظ کلیسا را که لغت کتابدار برای اولین بار از آنها برگرفته شده است دوست نداشته باشید و از این بابت که این مسأله موجب شده است تا شما از مسائل مختص به دنیای امروزی هم چون ش*ه*و*ت مواد مخدر، ماجراجویی و خطر کردن دور نگه داشته شوید، به شدت نسبت به آن احساس انزجار کنید شاید حتی از رواج دادن داستان یاغی گری و بی قانونی عده یی از طریق امانت دادن کتابهایی با مضمون شرارت نیز بیزار باشید. دوست دارم فرض را بر این بگیرم که شما آدم کهنه پرستی نیستید، اما اگر این طور نبودید هرگز امکان نداشت از رفتار من تا این حد آسیب ببینید. مسلما یک خانم امروزی چهل سال از عمرش را به یک کنایه ی احمقانه فکر نمیکند و در چنین موقعیتی پیش خودش میگوید برو به جهنم مردک دیوانه به راستی آن کسی که مرا متهم به رنجاندن شما کرده است کیست؟ خودم جواب سؤال ام را میگویم او ادی والیش است. فهمیده ام که مدیر برنامه ریزی دانشگاه مطالعات علوم انسانی میسوری شده است. مرد نابغه یی است و قطعا برای چنین مشاغلی فوق العاده است گرچه او اکنون در میسوری زندگی میکند اما به نظر می رسد که تمام فکر و ذهن اش مشغول آن روزهایی است که همگی کنار هم در دارند، نظم خاصی می بخشید.
ماساچوست زندگی میکردیم ظاهرا او نمیتواند شرارتی که من در حق شما مرتکب شده ام را فراموش کند.
کد:
ممکن است شما نحوه ی زندگی یک راهبه یا واعظ کلیسا را که لغت کتابدار برای اولین بار از آنها برگرفته شده است دوست نداشته باشید و از این بابت که این مسأله موجب شده است تا شما از مسائل مختص به دنیای امروزی هم چون ش*ه*و*ت مواد مخدر، ماجراجویی و خطر کردن دور نگه داشته شوید، به شدت نسبت به آن احساس انزجار کنید شاید حتی از رواج دادن داستان یاغی گری و بی قانونی عده یی از طریق امانت دادن کتابهایی با مضمون شرارت نیز بیزار باشید. دوست دارم فرض را بر این بگیرم که شما آدم کهنه پرستی نیستید، اما اگر این طور نبودید هرگز امکان نداشت از رفتار من تا این حد آسیب ببینید. مسلما یک خانم امروزی چهل سال از عمرش را به یک کنایه ی احمقانه فکر نمیکند و در چنین موقعیتی پیش خودش میگوید برو به جهنم مردک دیوانه به راستی آن کسی که مرا متهم به رنجاندن شما کرده است کیست؟ خودم جواب سؤال ام را میگویم او ادی والیش است. فهمیده ام که مدیر برنامه ریزی دانشگاه مطالعات علوم انسانی میسوری شده است. مرد نابغه یی است و قطعا برای چنین مشاغلی فوق العاده است گرچه او اکنون در میسوری زندگی میکند اما به نظر می رسد که تمام فکر و ذهن اش مشغول آن روزهایی است که همگی کنار هم در دارند، نظم خاصی می بخشید.

ماساچوست زندگی میکردیم ظاهرا او نمیتواند شرارتی که من در حق شما مرتکب شده ام را فراموش کند.
#وقتشه_ساکت_شی
#سال_بلو
#آرین_اسدی
#بنفشه_جعفر
#انجمن_تک_رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Aedan
بالا