Halcyon
مترجم + مدرس ادبیات
پرسنل مدیریت
مترجم انجمن
مدرس انجمن
داستاننویس
دلنویس انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
- تاریخ ثبتنام
- 2023-07-03
- نوشتهها
- 2,237
- لایکها
- 6,434
- امتیازها
- 113
- محل سکونت
- میلان
- وب سایت
- forums.taakroman.ir
- کیف پول من
- 182,528
- Points
- 3,582
• حرف های ترسناکی که بچه ها گفتن
دخترم وقتی 5 سالش بود گفت مامان تو بهترین مامانی هستی که تا به حال داشتم گفتم من تنها مادری هستی که داشتی گفت نه تو سومی هستی ولی بهترینی
***
یه شب زمانی که دخترم 4 سال داشت شنیدم داره صحبت میکنه بخاطر همین وارد اتاقش شدم و پرسیدم عزیزم با منی ؟! دخترم گفت نه داشتم با پسر بچه که تو گندم زندگی میکنه حرف میزدم اون مرده
***
دختر 5 ساله ام کابوس میدید و گاهی هم با جیغ از خواب میپرید یه شب بهش گفتم چیزی نیست عزیزم مامان اینجاست به پشت سرم نگاه کرد و جیغ کشید گفت مامان اونی که پشت سرته کیه
دخترم وقتی 5 سالش بود گفت مامان تو بهترین مامانی هستی که تا به حال داشتم گفتم من تنها مادری هستی که داشتی گفت نه تو سومی هستی ولی بهترینی
***
یه شب زمانی که دخترم 4 سال داشت شنیدم داره صحبت میکنه بخاطر همین وارد اتاقش شدم و پرسیدم عزیزم با منی ؟! دخترم گفت نه داشتم با پسر بچه که تو گندم زندگی میکنه حرف میزدم اون مرده
***
دختر 5 ساله ام کابوس میدید و گاهی هم با جیغ از خواب میپرید یه شب بهش گفتم چیزی نیست عزیزم مامان اینجاست به پشت سرم نگاه کرد و جیغ کشید گفت مامان اونی که پشت سرته کیه