تسخیر شده انابل

[.Melina.]

• داستان واقعی عروسک آنابل
#عروسک_آنابل
#تسخیر
عروسک آنابل عروسکی است که یک مادر در سال 1970 برای دختر دانشجویش دنا خرید درست همین جاست که رویداد های وحشتناکی درباره این عروسک شروع می‌شود دختر که نامش دنا بود عروسک را خیلی دوست داشت و در آپارتمان مشترک خود و دوستش آنجی نگهداری می‌کرد اما خیلی زود ماهیت عجیب عروسک برای آنها آشکار گردید و اتفاقات عجیبی برای آنها رخ داد عروسک آنابل در ابتدا کار های کوچکی مانند تکان دادن دست‌ هایش و افتادن از روی صندلی به زمین انجام می‌داد که دنا و آنجی می‌توانستند آن را توجیه کنند اما کم کم این حرکات افزایش یافت تا جایی که این عروسک کارهایی انجام داد که از توجیه به دور بود دیگر قضیه عروسک جدی شد و دختر ها از یک مدیوم احضار کننده روح کمک گرفتند مدیوم بعد از یک جلسه احضار روح به آنها گفت جسد دختری به نام آنابل هیگینز در زیر زمین آپارتمان آنها دفن است روح آنابل با دیدن عروسک با آن علاقمند شد و آن را به تسخیر نمود دختران با شنیدن داستان آنابل دلشان به حال دختر مرده سوخت و تصمیم گرفتند که عروسک را نگه دارند اما داستان وحشت انگیز تری برای آنها اتفاق افتاد که مجبور شدند دوباره از کسی کمک بگیرند هنگامی که او در اتاق آنجی بود صداهایی از اتاق دنا شنید در حالی که دنا اصلا در خانه نبود او فکر می‌کند کسی بی‌اجازه وارد خانه شده اما متوجه می‌شود صدا مربوط به آنابل بوده بار دیگر دختران به فکر چاره افتادند و این بار از یک کشیش به نام پدر هگان کمک گرفتن کشیش به آنها گفت این مربوط به ارواح است و قدرت بالاتری نیاز دارد سرانجام آنابل را به موزه انتقال دادند عروسک آنابل حالا در موزه اد و لورن وارن داخل یک جعبه شیشه‌ای با هشدار باز نکنید نگهداری می‌شود

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان