• مصاحبه اختصاصی رمان کاراکال میگل سانچز کلیک کنید

پرونده جنایی پرونده جنایی| کریستا پایک

  • نویسنده موضوع Halcyon
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 16
  • بازدیدها 228
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

Halcyon

مترجم + مدرس ادبیات
پرسنل مدیریت
مترجم انجمن
مدرس انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
2,237
لایک‌ها
6,454
امتیازها
113
محل سکونت
میلان
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
185,619
Points
3,582
کلا بنظر میاد که کریستا به کولین حسودی میکرده چون از لحاظ ظاهری یجورایی مخالف هم بودن، مثلا کولین قدبلندتره، لاغرتر از کریستاس، موهاش بلنده، چشماش رنگیه و احتمالش هست که احساس منفیه کریستا به کولین بخاطر همین تفاوت‌ها باشه.
خب، همه‌ی بچه‌های جاب کور توی خوابگاه زندگی میکردن یعنی نه تنها توی مدرسه کنارهم بودن بلکه توی خوابگاه هم کنار همن.
میرسیم به 11 ژانویه 1995، کریستا اون روز به دوستاش میگه اصلا مود خوبی نداره و به یکی از دوستاش به اسم کیم میگه من امروز میخوام کولین رو بکشم و این بخاطر اینه که امروز خیلی بدجنسم.
فردای اون روز ساعت 8شب کیم از توی پنجره‌ی خوابگاه کریستا،شپ و کولین رو میبینه که به همراه یکی دیگه از دانش آموزای مدرسه که یه دختر 18سالس به اسم شِدولا، دارن از خوابگاه به طرف جنگلِ نزدیک مدرسه میرن و بعد ساعت 10:15دقیقه، کریستا،شپ و شدولا رو میبینه که بدون کولین دارن از جنگل میان بیرون.
حالا شدولا کیه؟زیاد اطلاعاتی ازش دردسترس نیست اما میدونیم که 18سالشه و توی یه خانواده‌ی خیلی فقیر بزرگ شده و بخاطر همین هم توی جاب کور ثبت نام کرده و از هر لحاظ دانش‌آموز عادی‌ای بوده و از دراما و دعوا خوشش میومده یعنی مثلا هروقت دونفر دعوا میکردن شدولا برای تماشا میرفته.
بعد چهارنفری خوابگاه رو ترک میکنن و به سمت جنگل میرن، وقتی میرسن داخل جنگل کولین استرس میگیره چون میتونسته سنگینیه مود رو احساس کنه و برمیگرده میگه ما نیومدیم اینجا که مریجین بکشیم،مگه نه؟
و بعد از گفتن این حرف کریستا بهش حمله میکنه، شروع میکنه چک زدن مشت زدن و بعد سر کولین رو میگیره و میکوبه به زانوش و اینجاست که کولین میفته روی زمین
#پرونده_قتل
#پرونده_جنایی
#کریستا_پایک
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:

Halcyon

مترجم + مدرس ادبیات
پرسنل مدیریت
مترجم انجمن
مدرس انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
2,237
لایک‌ها
6,454
امتیازها
113
محل سکونت
میلان
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
185,619
Points
3,582
بعد از اینکه کولین میفته روی زمین کریستا از فرصت استفاده میکنه و شروع میکنه روی زمین به کولین لگد زدن، و همین حین که کریستا داشته کولین رو کتک میزده
کولین میگه چرا داری با من اینکارو میکنی؟
و کریستا در جواب میگه چون دلم میخواد
بعد از چنددقیقه کولین خیلی عصبی میشه و میگه تو 5ماهه داری منو عذاب میدی و بعد بدون هیچ دلیلی منو اوردی وسط جنگل و داری منو کتک میزنی، مشکلت چیه؟
و بعد بازم با عصبانیت میگه تو حق نداری با من اینکارو بکنی
ولی کریستا به کتک زدن کولین ادامه میده و این اینقدر ادامه پیدا میکنه که کولین شروع میکنه گریه کردن
بعد از چند دقیقه کولین فرصت اینو پیدا میکنه و از روی زمین بلند شه و شروع میکنه به دوییدن ولی شپ میدوعه دنبالش میگیرتش و بعد برش میگردونه پیش کریستا و شدولا
و شدولا این‌وسط فقط مراقب بوده که کسی نیاد.
وقتی شپ کولین رو برمیگردونه پیش کریستا،کریستا بهش میگه پیراهنت رو دربیار و این هم بخاطر این بوده که تحقیرش کنن هم فکر میکنن بعد از دراوردن لباساش دیگه سعی نمیکنه فرار کنه.
کریستا بازهم حمله‌های خودش رو شروع میکنه اما اینبار به جای مشت و لگد داشته از چاقو و تیغ استفاده میکرده و کلی بریدگی روی ب*دن کولین به وجود میاره و داشته پشت سرهم به ب*دن کولین چاقو میزده.
با نادیده گرفتن تمام اسیب‌هایی که کریستا به کولین زده، کولین باز هم موفق میشه از جاش بلند شه و یک بار دیگه تلاش میکنه فرار کنه، اینبار وقتی پشتش به کریستا بوده، کریستا با ساتور از بالا تا پایین کمر کولین رو میبره.
#پرونده_قتل
#پرونده_جنایی
#کریستا_پایک
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:

Halcyon

مترجم + مدرس ادبیات
پرسنل مدیریت
مترجم انجمن
مدرس انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
2,237
لایک‌ها
6,454
امتیازها
113
محل سکونت
میلان
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
185,619
Points
3,582
اینجاست که کولین شروع میکنه به التماس کردن و میگه بزارین من از اینجا برم قول میدم میدم یه راست برگردم فلوریدا و شما دیگه هیچوقت منو نمیبینین، ولی کریستا در جواب بهش میگه خفهشو، و توی اعترافش میگه اینکه کولین داشت سعی میکرد باهامون حرف بزنه بیشتر منو عصبی میکرده چون وقتی حرف میزد بهم یادآوری میشد که کولین یه انسانه و این کشتنش رو برام سخت میکرد.
بعد کریستا تلاش میکنه با کش سر خودش کولین رو خفه کنه تا کولین حرف نزنه و وقتی داشته سعی میکرده خفش کنه یه صدا از اونور جنگل میشنوه و بعد دست نگه میداره و میره نگاه میکنه ببینه کسی هست یا نه و بعد برمیگرده و به قتل کولین ادامه میده(این به این معنیه که کریستا میتونسته رفتارش رو کنترل کنه و کاملا هوشیار بوده)
بعد از اون کریستا تیغ رو برمیداره و شروع میکنه پشت سرهم گلوی کولین رو بریدن و داد میزده چرا این بچ نمیمیره.
چیز دردناک اینه که کولین هنوز زنده بوده حتی وقتی که داشتن گلوش رو میبریدن و یک بار دیگه هم سعی میکنه فرار کنه ولی دوسه قدم بیشتر نمیتونه بره و شپ و کریستا شروع میکنن از پشت سر سنگ زدن بهش.
بعد از اینکه کولین دوباره میفته روی زمین کریستا شروع میکنه با یه تیکه‌ی بزرگ آسفالت که از جنگل پیدا کرده بوده به سر کولین ضربه زدن و شپ برمیگرده میگه بسه دیگه ولی کریستا میگه نه، من میخوام مغزش رو ببینم.
و بعد از اینکه کریستا بارها و بارها به سر کولین ضربه میزنه کولین دیگه داشته نفسای اخرشو میکشیده، تیکه‌هایی از مغزش داشته بیرون ریخته میشده و بدنش داشته غیرارادی تکون میخورده(ب*دن داشته تلاش میکرده اکسیژن بده داخل)
و آخرین جمله‌ای که کولین قبل از مرگش میشنوه صدای کریستا بوده که داشته ازش میپرسیده کولین میدونی کی داره باهات اینکارو میکنه؟
#پرونده_قتل
#پرونده_جنایی
#کریستا_پایک
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:

Halcyon

مترجم + مدرس ادبیات
پرسنل مدیریت
مترجم انجمن
مدرس انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
2,237
لایک‌ها
6,454
امتیازها
113
محل سکونت
میلان
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
185,619
Points
3,582
و بعد یه ایده به ذهن شپ میرسه، تیغ رو برمیداره و یه پنتاگرام روی س*ی*نه‌ی‌ کولین حک میکنه‌.
در نهایت مرگ کولین بین 30 تا 45دقیقه طول میکشه و متاسفانه کولین کل این مدت زنده بوده.
توی کالبدشکافی دیدن که خون‌هایی که روی ب*دن کولین بوده قرمز بوده و این یعنی قلبش داشته میتپیده و خون پمپاژ میکرده. خانومی که داشته کالبدشکافیِ کولین رو انجام میداده وقتی به 300بریدگی میرسه تصمیم میگیره فقط بریدگی‌های اصلی رو بشماره و بعد گفته اگه من میخواستم همه‌ی بریدگی‌هارو بشمارم باید سه روز میموندم توی اتاق کالبدشکافی. بعد از قتل کولین این سه نفر لباس‌هاشو میندازن توی یه قسمت دور افتاده‌ی جنگل و بعد برمیگردن به خوابگاه‌.
کریستا در حین بازجویی میگه حین قتل شلوار لی تنم بود و الان توی اتاقمه و هنوز خون کولین روشه ولی من یکم گل مالیدم به شلوارم تا اون خونا گل بنظر برسن.
شپ هم خیلی راحت به قتل کولین اعتراف میکنه ولی میگه ما کولین رو قربانی شیطان نکردیم و اون چیزی که روی سینش کشیدم همون لحظه به ذهنم رسیده
بعد یه دکتری به اسم مارکس میاد جمجمه‌ی کولین رو بازسازی میکنه و قرار بوده دادستان از این جمجه توی دادگاه استفاده کنه ولی بعد یادشون میره که یه مدل از جمجمه‌ی کولین بازسازی کردن و توی دادگاه از جمجمه‌ی واقعیِ کولین استفاده میکنن.
وقتی جمجمه‌ی رو میارن توی دادگاه متوجه میشن که یه قسمت از جمجمه‌ی نیست و بعد دادستان اون تیکه که کریستا توی جیبش داشته رو و میزاره روی جمجمه‌ی کولین و جمجمه‌ی کامل میشه.(کریستا واقعا یه تیکه از جمجمه‌ رو برداشته بوده
#پرونده_قتل
#پرونده_جنایی
#کریستا_پایک
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:

Halcyon

مترجم + مدرس ادبیات
پرسنل مدیریت
مترجم انجمن
مدرس انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
2,237
لایک‌ها
6,454
امتیازها
113
محل سکونت
میلان
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
185,619
Points
3,582
همه مطمعنن که کریستا لیدر این قتل بوده یعنی نه تنها بیشترین آسیب رو زده بلکه لیدر هم بوده ولی از اونور شدولا میگه قتل کولین زیر سر شپ بوده چون شپ کریستارو ت*ح*ریک میکرده برای کشتن کولین.
در نهایت در مارچ 1996 دادگاه به این نتیجه میرسن که کریستا گناهکاره، و چون زمان قتل چندماه از تولد 18سالگیش گذشته بوده دادگاه بهش اعدام میده.
چندروز بعد از حکم، کریستا یه نامه برای شپ مینویسه و میگه "،دلم برات تنگ شده لطفا برام نامه بنویس، و به وکيلت بگو اگه لازمه من میتونم توی دادگاهت حاضر بشم و برات شهادت بدم، تا آخر عمرم دوست دارم"
شپ در هنگام قتل فقط 17سالش بوده برای همین نمیتونن بهش اعدام ب*دن و برای قتل درجه‌ی یک بهش حبس ابد میدن و شپ سال 2028 میتونه درخواست آزادی بده.
از اونور شدولا توی دادگاه بر علیه این دوتا شهادت میده و در نهایت شدولا اصلا زندان نمیره.
بعد از دریافت حکم کریستا، چندتا روانپزشک آنالیزش میکنن و میفهمن هم ایکیوی بالایی داره و هم متوجه میشن مشکل خاصی نداره.
کریستا بعد از چندوقت تو زندان با یکی به اسم ناتاشا دست به یکی میکنن تا یه زندایی دیگه رو به اسم پاتریشیا به قتل برسونن.
اونا بهش حمله میکنن و کریستا سعی میکنه با بند کفشش پاتریشیارو خفه کنه ولی نگهبان‌ها میرسن و مانع میشن.
کریستا توی سال 2004 بخاطر این کار یه حکم اعدام به قتل درجه یک میگیره و ناتاشا هیچ حکمی نمیگیره.
میرسیم به مارچ 2012، در این سال پلیسا متوجه میشن کریستا برنامه فرار از زندان ریخته، حالا چطوری؟یه مردی به اسم دانولد که در دهه 30سالگیش بوده برای کریستا نامه مينويسه و بعد ماه
#پرونده_قتل
#پرونده_جنایی
#کریستا_پایک
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:

Halcyon

مترجم + مدرس ادبیات
پرسنل مدیریت
مترجم انجمن
مدرس انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
2,237
لایک‌ها
6,454
امتیازها
113
محل سکونت
میلان
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
185,619
Points
3,582
دوبار میرفته ملاقات‌ کریستا، بعد دانولد، کریستا و یکی از نگهبان‌های زندان شروع میکردن برنامه ریزی برای فرار، زندان زیاد درباره این فرار به کسی نمیگه چون نقشه‌ی قوی‌ای بوده و بقیه‌ی زندانیا ایده میگرفتن و اینجور که من فهمیدم کریستا فقط یه قدم تا فرار فاصله داشته‌.
بعد از رو شدن این نقشه نگهبان زندان از کارش اخراج و دانولد 7سال زندان میگیره ولی کریستا هیچ حکمی نمیگیره.
درحال حاضر کریستا تنها زن تو صف اعدام بعد از تموم شدن برده‌داری امریکاست‌.
و از روزی که حکم اعدامشو گرفته هر دوسال یه بار به حکمش اعتراض میکنه.
و کریستا چون تنها زن توی لیست اعدامه نمیتونن خیلی زود اعدامش کنن و کریستا اینو میدونه واسه همین هر دوسال یک بار اعتراض میزنه.
و درحال حاضر تاریخ دقیقی برای اعدام کریستا در دستمون نیست ولی اگه اعدام بشه، میشه اولین زنی که بعد از 200 سال توی امریکا اعدام شده.
#پرونده_قتل
#پرونده_جنایی
#کریستا_پایک
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:

Halcyon

مترجم + مدرس ادبیات
پرسنل مدیریت
مترجم انجمن
مدرس انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
2,237
لایک‌ها
6,454
امتیازها
113
محل سکونت
میلان
وب سایت
forums.taakroman.ir
کیف پول من
185,619
Points
3,582
بالا