با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترینها را تجربه کنید.☆
همین حالا عضویتت رو قطعی کن!جووون
چقد این پارت غمگین بود قلبم یه جوری شد
من ذوققققققق^^چقد این پارت غمگین بود قلبم یه جوری شد
خیلی خوب توصیف میکنی حس میکنم قوی تر شدی
این خیلی خوب بود:
ابرهای تیره و روشن، همچون کلاویههای پیانو روی هم قرار گرفته بودند و نور ملیح درهم ریخته را منعکس میدادند.
.
مر*تیکه بیشعور به چه حقی زدش خشمشو خیلی خوب نشون دادی حسش کردم
به نظر من که عالی بود کهمن ذوققققققق^^
پارتش یکم ویرایش میخواد زود زود ب عشق تو پارتو گذاشتم
قلبممممم.
خیلی بیشعورهبراش دارم..
zahra jafarian
تازه صفحه اول رو تموم کردم. بابا دمت گرم. هم داستانت خوبه هم قلمت. کم پیش میاد از صفحات اول رمانی ازش خوشم بیاد؛ ولی این خیلی خوب بود
مارتین بچم اتیش زداماندا اتیش زد اره؟