گفتگو آزاد گفتمان رمان ققنوس آتش| مونا کاربر انجمن تک رمان

[Lunika✧]

عسل کورکور

سلام
خوبین؟
میتونم یه سوال ازتون بپرسم؟
چطوری توی مونولوگ رمان همش از فعل تکراری استفاده نکنیم؟
مثلا بعد توضیح ها همش نگیم فلانی می‌گوید می‌گوید می‌گوید
؟

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[عسل کورکور]

عسل کورکور

سلام
خوبین؟
میتونم یه سوال ازتون بپرسم؟
چطوری توی مونولوگ رمان همش از فعل تکراری استفاده نکنیم؟
مثلا بعد توضیح ها همش نگیم فلانی می‌گوید می‌گوید می‌گوید
؟

سلام عزیزم
مرسی تنکیو شما چطوری؟

از اونجایی که منم سه زمانی همچین مشکلی داشتم
تجربه شخصی میگه که می‌تونی کلمات مترادفشون رو بیان کنی
یا مثلا حالتی کع اون حرف رو می‌زند

مثلا:
آهو با حالت گرفته‌ و بغض آلودی می‌گوید!

می‌تونی اینجا به جای می‌گوید از کلمات مترادف مثلا گفت، نالید،بیان کرد ، حرف زد، ل*ب به سخن گشود،

اون حالت رو می‌تونس بیان کنی و از می‌گوید دیگه استفاده نکنی
مثلا بگی اون عصبی و خشمگین بود و با صدای عصبی غرید یا همون اولی که گفتی مثلا با صورتی که غم درونش هویدا بود.
به جای می‌گوید ادامه نی‌تونی هیچی نگی و از - استفاده کنی

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Lunika✧]

سلام عزیزم
مرسی تنکیو شما چطوری؟

از اونجایی که منم سه زمانی همچین مشکلی داشتم
تجربه شخصی میگه که می‌تونی کلمات مترادفشون رو بیان کنی
یا مثلا حالتی کع اون حرف رو می‌زند

مثلا:
آهو با حالت گرفته‌ و بغض آلودی می‌گوید!

می‌تونی اینجا به جای می‌گوید از کلمات مترادف مثلا گفت، نالید،بیان کرد ، حرف زد، ل*ب به سخن گشود،

اون حالت رو می‌تونس بیان کنی و از می‌گوید دیگه استفاده نکنی
مثلا بگی اون عصبی و خشمگین بود و با صدای عصبی غرید یا همون اولی که گفتی مثلا با صورتی که غم درونش هویدا بود.
به جای می‌گوید ادامه نی‌تونی هیچی نگی و از - استفاده کنی

خیلی ممنون از کمکت

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

پارت 76 فوق العاده بود خیلی با احساس نوشتی

همه این‌هایی که میگی درست! ولی من از هفت سالگی برای شما کار کردم! هرجوری دلتون خواست من رو آموزش دادین و ازم یه قاتل بی‌رحم ساختید! فکر کنم کارهای شما کارهای من رو خنثی می‌کنه.

واقعا خشمشو حس کردم

و دارک اخرش چه حرف باحالی زد، من بودم خر میشدم خیلی صادقانه گفت

میرم بقیشو بخوننم

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

دیالوگاات داره فوق العاده میشه
چون من جز آدم کشتن چیزی بلد نیستم که شغل دیگه‌ای داشته باشم.


پارت اخر خیلی خوب دستشو رو کردی

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Lunika✧]

پارت 76 فوق العاده بود خیلی با احساس نوشتی

همه این‌هایی که میگی درست! ولی من از هفت سالگی برای شما کار کردم! هرجوری دلتون خواست من رو آموزش دادین و ازم یه قاتل بی‌رحم ساختید! فکر کنم کارهای شما کارهای من رو خنثی می‌کنه.

واقعا خشمشو حس کردم

و دارک اخرش چه حرف باحالی زد، من بودم خر میشدم خیلی صادقانه گفت

میرم بقیشو بخوننم

دیالوگاات داره فوق العاده میشه
چون من جز آدم کشتن چیزی بلد نیستم که شغل دیگه‌ای داشته باشم.


پارت اخر خیلی خوب دستشو رو کردی

فدات
مرسی میخونی فقط تویی میخونی
من از زندگی لف میدم

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

فدات
مرسی میخونی فقط تویی میخونی
من از زندگی لف میدم

خداانکنه
نههه
میخونن صبر داشته باش
یه سورپرایزم برات دارم

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Lunika✧]

خداانکنه
نههه
میخونن صبر داشته باش
یه سورپرایزم برات دارم

چی؟

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

چی؟

به زودی معلوم میشه

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

- معجونی نداریم که ققنوس رو عاشق کنه؟ یا تحت فرمان در بیاره!
- همچین معجونی داریم ولی متأسفانه روی ققنوس‌ها جواب نمیده! ارباب روی ققنوس یخ تستش کرده بود.
چیزی نمی‌گوید که به مقصد می‌رسند.


این تیکش چه باحال بود
دلم میخواد ققنوس باشم🫠

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان