معرفی کتاب کتاب دختر خوب بد آلیس فینی

[zahra jafarian]

کتاب دختر خوب بد، نوشته‌ی نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز، آلیس فینی، و پرفروش‌ترین کتاب روزنامه‌ی USA TODAY، رمانی در ژانر جنایی روانشناختی است که داستان پرکشش و هیجان‌انگیز زندگی چهار زن را روایت می‌کند. چهار زن این کتاب در فاصله‌های زمانی طولانی درگیر جنایاتی می‌شوند که حل معماهای این جنایات، شما را شدیداً درگیر و غافلگیر می‌کند.

درباره‌ی کتاب دختر خوب بد
آلیس فینی (Alice Feeney) نویسنده‌ی کتاب‌های محبوبی مانند «پیدایت کردم» و «سنگ، کاغذ، قیچی»، این بار با کتابی غافلگیرکننده در ژانر رمان‌های جنایی برگشته است. کتاب دختر خوب بد (Good Bad Girl)، همانطور که از نامش پیداست، داستان جنایی آدم‌های خوبی را روایت می‌کند که مجبور می‌شوند دست به کارهای غیراخلاقی بزنند!

در یک روز ملال‌انگیز، وقتی مادری خسته با دختر شش‌ماهه‌اش برای خرید به سوپرمارکت می‌رود، در یک لحظه در می‌یابد که دخترش درون کالسکه نیست، دخترش را دزدیده‌اند. زن درحالی‌که می‌تواند حدس بزند دزد دخترش چه کسی است، همانجا روی زمین می‌افتد. بیست سال بعد از آن روز، زنی در خانه‌ی سالمندان به قتل می‌رسد. ارتباطی که این دو جنایت با هم دارند، هسته‌ی مرکزی کتاب دختر خوب بد را تشکیل می‌دهد.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[zahra jafarian]

داستانِ کتاب دختر خوب بد، با قلمی شیوا و از زبان چهار زن در سنین مختلف بیان می‌شود. در نظر اول زندگی این چهار زن ارتباطی با هم ندارد، اما هر چه جلوتر می‌روید و پرده از لایه‌های مختلف معمای رمان بر می‌دارید، ارتباط این چهار زن آشکارتر می‌شود. احساسات عمیق زنانه در سطرهای این رمان موج می‌زند و تا آنجایی پیش می‌رود که از احساسات مگویی سخن می‌گوید که کمتر مادری به زبان می‌آورد؛ ملغمه‌ای از عشق و نفرت و گناه که هر مادری شاید در اثر خستگی ناشی از مراقبتِ تمام وقت از نوزاد خود، دچارش شود.

کتاب دختر خوب بد، داستان پرکشش یک جنایت پر از رمز و راز را با رویکردی روانشناختی باز می‌گوید. دو قتل، یک قربانی و سه مظنون، معادله‌ی پیچیده‌ی معمای این کتاب است که در هر قسمت، شما را از نو غافلگیر می‌کند. در عین حال، درباره‌ی معیار قضاوت خوب یا بد بودن آدم‌ها پرسش‌هایی اخلاقی پیش می‌کشد که حتی وقتی کتاب را بستید، ذهنتان همچنان درگیر این پرسش‌ها خواهد بود. از این جهت، کتاب دختر خوب بد یک سر و گر*دن از رمان‌های جنایی دیگر بالاتر است.

کتاب دختر خوب بد از پرفروش‌ترین کتاب‌های جهان به شمار می‌رود. این کتاب را فروزان صاعدی به فارسی برگردانده و نشر گویا به انتشار رسانده است.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[zahra jafarian]

نکوداشت‌های کتاب دختر خوب بد
آلیس فینی نویسنده‌ای است که نباید او را از قلم بیندازید. (هارلن کوبن، نویسنده‌ی امریکایی)
من از همان جمله‌ی اول مسخ کتاب شدم. (پیتر جیمز، نویسنده‌ی پرفروش)
آلیس فینی یکی از بهترین نویسندگان ژانر جنایی روانشناختی است. (روزنامه‌ی د سان)
کتاب دختر خوب بد، جذاب، حیرت‌انگیز و بسیار دلپذیر است. (لیزا جول، نویسنده‌ی کتاب پیدایت کردم (I Found You))
در تمام طول مدتی که این کتاب را می‌خواندم، سر جایم میخکوب شده بودم. (تیلور جنکینز رید، نویسنده)
کتاب دختر خوب بد مناسب چه کسانی است؟
مطالعه‌ی این کتاب را به تمامی کسانی که به مطالعه‌ی رمان‌های جنایی و روانشناختی علاقه دارند توصیه می‌کنیم. همچنین علاقه‌مندان به کتاب‌هایی با محوریت احساسات زنانه و مادرانه، شیفته‌ی این کتاب می‌شوند.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[zahra jafarian]

در بخشی از کتاب دختر خوب بد می‌خوانیم
همیشه می‌دانستم که مادرم بیش از سهم خودش راز دارد. او یک زن بسیار گوشه‌گیر بود که هیچ دوست واقعی‌ای نداشت. به‌نظر می‌رسید دنیای او حول من می‌چرخد که من او را به همین خاطر دوست داشتم و در عین حال از او متنفر بودم. ظاهراً کسی یا چیز دیگری را نمی‌خواست و به کسی یا چیزی نیازی نداشت و نمی‌خواست که من هم چیزی یا کسی بخواهم یا به چیزی یا کسی نیاز داشته باشم. در خانه درس خوانده بودم. هر زمان که احساس می‌کردم در مکانی مستقر شده بودم یا دوست پیدا می‌کردم، اصرار می‌کرد که مکانمان را تغییر دهیم. از نو. انگار مدام در حال فرار بودیم، گاهی اوقات در نیمه‌های شب. با وجود همه‌ی این‌ها، دوران کودکی من شاد بود، شادتر از احتمال زیاد، اما همیشه احساس می‌کردم که چیزی کم است. می‌دانستم که زیاد جابه‌جا شدن عادی نیست. مطمئن بودم که ربطی به پدرم دارد، اما به من نمی‌گفت که او کیست. اصلاً از گفتن چیزی به من درباره‌ی او امتناع کرد، اما قول داد وقتی هجده‌ساله شدم بگوید. بعد قولش را زیر پا گذاشت.

مادرم اسرار خود را در یک قوطی چای ژاپنی کوچک، قدیمی، سیاه و طلایی نگه می‌داشت. آن را پشت قرنیز چوبی شُلی در آشپزخانه پنهان کرد. گفت فقط در مواقع اضطراری باز می‌شود، اما من با عصبانیت بعد از تولد هجده‌سالگی‌ام آن را باز کردم و محتوای آن غافلگیرکننده بود. یک رول پول نقد بزرگ‌تر از آنچه تا به حال دیده بودم و یک پاکت خطاب به من در آن بود. در داخل پاکت یادداشتی پیدا کردم:

اگر هرگز به خانه نیامدم، این پول را بردار و جایی امن برای ماندن پیدا کن. هر وقت بتوانم پیدایت می‌کنم. بدان که من تو را بیشتر از آنچه می‌دانستم ممکن است دوست داشته باشم دوست دارم.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان