متفرقه نقد خودمونی شعر و دلنوشته | سری دوم

[فلورا.]

...به نام یکتای بی‌همتا...
اول از همه باید بگم دلنوشته اونقدری نیست که بشه نقد کرد ولی...
مقدمه:

مقدمه‌ای وجود نداشت و این باعث شده بود احساس اصلی متن را نشان ندهد و موضوع اصلی را به اشتراک نگذارد.
انتقال احساسات:
یک نکته قابل تاسف این است که متاسفانه، شما با این دلنوشته زیبا و مفهومی نه تنها انتقال احساسات را درست انجام ندادید، بلکه در زیمه انتخاب واژگان و استفاده از آرایه هم ضعف بزرگی دارید!
متون تاپیک، خیلی بی‌خود و بی‌جهت بلند می‌شدند. درواقع شما نویسنده با استعداد، لقمه را به قول قدیمی‌ها دور دهانتان می‌پیچاندید و به زور به مخاطب انتقال می‌دادید.
همچنین انتخاب واژگان دچار مشکل بود. چراکه ممکن بود یک فعل یا یک واژه چند بار در یک پاراگراف تکرار شود و این تکرار دلنشین نبود.
نگارش:
نویسنده در تمام متن از علائم نگارشی استفاده کرده بود و در این قسمت به خوبی عمل کرده
متن محاوره‌ای بود، اما از ادبی در اواسط برخی پست‌ها استفاده شده بود
ایده و پردازش:
نویسنده تلاش کرده است راجب مسائل احساسی مختلف که در جامعه است صحبت کند و چون در ابراز احساسات و انتخاب واژگان مشکل داشته است خیلی زیاد ندرخشیده و در ادامه نیاز به پیشرفت بیشتر دارد.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[آوا اسدی]

سلام وقت بخیر با تشکر از عزیزان
نقد بعدی دلنوشته خلوت گزین به قلم Nasrin.J هست

دلنوشته - دلنوشته خلوت گزین | Nasrin.J کاربر انجمن تک رمان

نام دلنوشته: خلوت گزین نویسنده: Nasrin.J ژانر: عاشقانه، اجتماعی

forums.taakroman.ir

---

دلم می‌خواست مثل او باشم
در بی‌سامانی طیور، او به‌سانِ طاووس بود
شیدایش شدم و در مسیر دلدادگی پیش‌تر رفتم
بالاخره به حال زارم نظری انداخت
مغرور و خودپسند بود
در نظرش موجود پست و بی‌ارزشی بودم
به راستی که لایق صفت طاووس بود
و در نهایت من، خود را به‌سانِ کلاغی یافتم که، راه رفتنِ خویش را هم از یاد برده بود

---

لطفا نقدتون رو در یک پیام بفرستید
تا جمعه برای نقد فرصت دارید

سلام
شبه همگیتون بخیر

به نظر من هنوز کار داشت برای جا افتادن میتونست جا افتاده تر باشه
ولی در عین حال برام جالب و جذاب بود
قلمشون روان و خوانا بود
تشبیه هاش برام جالب بود
قطعا که جای پیشرفت داشت و میتونست بهتر باشه ولی در کل راضی کننده بود و از خوندنش ل*ذت بردم

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.zeynab.]

سلام وقت بخیر با تشکر از عزیزان
نقد بعدی دلنوشته خلوت گزین به قلم Nasrin.J هست

دلنوشته - دلنوشته خلوت گزین | Nasrin.J کاربر انجمن تک رمان

نام دلنوشته: خلوت گزین نویسنده: Nasrin.J ژانر: عاشقانه، اجتماعی

forums.taakroman.ir

---

دلم می‌خواست مثل او باشم
در بی‌سامانی طیور، او به‌سانِ طاووس بود
شیدایش شدم و در مسیر دلدادگی پیش‌تر رفتم
بالاخره به حال زارم نظری انداخت
مغرور و خودپسند بود
در نظرش موجود پست و بی‌ارزشی بودم
به راستی که لایق صفت طاووس بود
و در نهایت من، خود را به‌سانِ کلاغی یافتم که، راه رفتنِ خویش را هم از یاد برده بود

---

لطفا نقدتون رو در یک پیام بفرستید
تا جمعه برای نقد فرصت دارید

سلام وقت بخیر.
سبک نوشتن یکم ترکیبی بود، یعنی یه کم از ادبی و یه کم از محاوره، اما سطح قلم نسبتا بالا و جذاب بود. و در عین حال ساده و بی غل و غش!
اون انسی که باید رو بنظرم مخاطب میگیره، و سیر روند نوشتن به خوبی با حس قاطی شده.
و در کل، من نکته منفی خاصی ندیدم، پر از حس خوب و عاشقانه های لطیف بود، خسته نباشند

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[zahra jafarian]

سلام دوستان عزیزم
با تشکر از همراهی شما
دلنوشته بعدی آمین به قلم فلورا. جان هست

در حال پیشرفت - آمین | فلورا کاربر انجمن تک رمان

به نام یکتای بی‌همتا نام دلنوشته:‌ آمین نویسنده: فلورا ژانر: تراژدی مقدمه: پیشانی بر مهر و سر بر سجده نهاد. این روزها دخترک ساعت‌ها از کم لطفی دنیایش زار می‌زد و از بی‌ثمری تمام بذر‌های کاشته شده‌ی زندگی‌اش می‌نالید. دست بی‌رمقش را به سوی قبله گرفت و از معبودش طلب صبر کرد. ناگه زمین ساکت شد...

forums.taakroman.ir

---

چه معنی دارد وقتی او هر صبح با شدت بیشتری می‌تابد و جان از کف می‌دهد تا فقط روشنی را به ما هدیه دهد یا این‌که غروب با دلی پر اندوه خداحافظی می‌کند آیا نباید زندگی را به خاطر او از سر نوشت؟!
به درخت همیشه سبزش خیره می‌شود.

---

لطفا نقد رو در یک پیام بفرستید
تا جمعه فرصت دارید

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[zahra jafarian]

سلام دوستان عزیزم
با تشکر از همراهی شما
دلنوشته بعدی آمین به قلم فلورا. جان هست

در حال پیشرفت - آمین | فلورا کاربر انجمن تک رمان

به نام یکتای بی‌همتا نام دلنوشته:‌ آمین نویسنده: فلورا ژانر: تراژدی مقدمه: پیشانی بر مهر و سر بر سجده نهاد. این روزها دخترک ساعت‌ها از کم لطفی دنیایش زار می‌زد و از بی‌ثمری تمام بذر‌های کاشته شده‌ی زندگی‌اش می‌نالید. دست بی‌رمقش را به سوی قبله گرفت و از معبودش طلب صبر کرد. ناگه زمین ساکت شد...

forums.taakroman.ir

---

چه معنی دارد وقتی او هر صبح با شدت بیشتری می‌تابد و جان از کف می‌دهد تا فقط روشنی را به ما هدیه دهد یا این‌که غروب با دلی پر اندوه خداحافظی می‌کند آیا نباید زندگی را به خاطر او از سر نوشت؟!
به درخت همیشه سبزش خیره می‌شود.

---

لطفا نقد رو در یک پیام بفرستید
تا جمعه فرصت دارید

به نظر من احساسات قوی هست و کلا با خوندن دلنوشته مخصوصا پارت های جدید یه حس خاصی من رو در بر می گیره
تفکر نويسنده جالبه و خاص، نگاه متفاوتی داره به زندگی
فکر میکنم توصیفات باید یکم قوی تر شه
همچنین سبک نگارش اگر یکم تغییر کنه مخاطب بیشتر جذب میشه مثلا منظورم اینه که این طوری نوشته میشد چون مخاطب معمولا متن یکنواخت رو دوست نداره

چه معنی دارد وقتی او هر صبح با شدت بیشتری می‌تابد و جان از کف می‌دهد تا فقط روشنی را به ما هدیه دهد؟
یا این‌که غروب با دلی پر اندوه خداحافظی می‌کند؟
آیا نباید زندگی را به خاطر او از سر نوشت؟!
به درخت همیشه سبزش خیره می‌شود...

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.zeynab.]

سلام دوستان عزیزم
با تشکر از همراهی شما
دلنوشته بعدی آمین به قلم فلورا. جان هست

در حال پیشرفت - آمین | فلورا کاربر انجمن تک رمان

به نام یکتای بی‌همتا نام دلنوشته:‌ آمین نویسنده: فلورا ژانر: تراژدی مقدمه: پیشانی بر مهر و سر بر سجده نهاد. این روزها دخترک ساعت‌ها از کم لطفی دنیایش زار می‌زد و از بی‌ثمری تمام بذر‌های کاشته شده‌ی زندگی‌اش می‌نالید. دست بی‌رمقش را به سوی قبله گرفت و از معبودش طلب صبر کرد. ناگه زمین ساکت شد...

forums.taakroman.ir

---

چه معنی دارد وقتی او هر صبح با شدت بیشتری می‌تابد و جان از کف می‌دهد تا فقط روشنی را به ما هدیه دهد یا این‌که غروب با دلی پر اندوه خداحافظی می‌کند آیا نباید زندگی را به خاطر او از سر نوشت؟!
به درخت همیشه سبزش خیره می‌شود.

---

لطفا نقد رو در یک پیام بفرستید
تا جمعه فرصت دارید

سلام.
خسته نباشید خدمت نویسنده عزیز.
ادبیات غنایی جای خیلی کمی بین دلنوشته نویسی داره و از این جهت تازگی و ابتکار این اثر رو دوست داشتم.
متن ساده و روان بود و مشکلی از جهت علائم نگارشی و املایی من مشاهده نکردم.
اخت گیری که باید رو نسبتا می‌رسوند اما از جهت ابتکار موضوعی کمی برام عجیب بود و جالب!
موفق باشند.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[ahmad .azr]

با سلام و وقت بخیر خدمت دوستان
و عرض خسته نباشید خدمت نویسنده عزیز..

خب من دلنوشته ها رو خوندم .. بنظر من بیان ساده و دلنشین داشتن و مشکل خاصی ندیدم ولی میتونست بعنوان دلنوشته پر احساس تر و تأثیر گذارتر باشند ولی خب چون ببشتر یک سبک روایی و توصیفی که با مفهوم پدیده های طبیعی و معنوی داشتن خیلی خوشم اومد و چون بنده هم داستان می‌نویسم بنظرمن چون نوشته‌های شما روایی بودند و به داستان خیلی نزدیک بودن شما حتی میتونید کل این اثر را با رعایت اصول به داستان کوتاه تبدیل کنید ..‌‌‌‌‌‌‌‌مقدمه.. طرح و درونمایه حتی دیالوگ و تعلیق اضافه کنید و در آخر یک پایان بندی و نتیجه خوب بنویسید هم دلنوشته هاتون دارید هم یک داستان کوتاه شیرین و جذاب از پدیده‌های طبیعی و درونمایه معنوی و فلسفی..
آفرین به شما ، با تجربه در نوشتن حتماً پیشرفت می‌کنید و موفق باشید

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Nasrin.J]

سلام دوستان عزیزم
با تشکر از همراهی شما
دلنوشته بعدی آمین به قلم فلورا. جان هست

در حال پیشرفت - آمین | فلورا کاربر انجمن تک رمان

به نام یکتای بی‌همتا نام دلنوشته:‌ آمین نویسنده: فلورا ژانر: تراژدی مقدمه: پیشانی بر مهر و سر بر سجده نهاد. این روزها دخترک ساعت‌ها از کم لطفی دنیایش زار می‌زد و از بی‌ثمری تمام بذر‌های کاشته شده‌ی زندگی‌اش می‌نالید. دست بی‌رمقش را به سوی قبله گرفت و از معبودش طلب صبر کرد. ناگه زمین ساکت شد...

forums.taakroman.ir

---

چه معنی دارد وقتی او هر صبح با شدت بیشتری می‌تابد و جان از کف می‌دهد تا فقط روشنی را به ما هدیه دهد یا این‌که غروب با دلی پر اندوه خداحافظی می‌کند آیا نباید زندگی را به خاطر او از سر نوشت؟!
به درخت همیشه سبزش خیره می‌شود.

---

لطفا نقد رو در یک پیام بفرستید
تا جمعه فرصت دارید

یه مقدار کوتاه‌تر از حالت نرمال هست و من دوست داشتم کمی بلندتر باشه
من آرایه یا تشبیه خاصی ندیدم واقعیتش خیلی ساده بود و ازش حس خاصی نگرفتم
متن روانی داشت
جمله آخر به نظرم جالب بود
موفق باشید

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[ملیکا توسلی]

در بعضی جاها قافیه رو مرتب نزاشته بود
به خوبی مکان ها و دیدنی های شیراز را در شعرش جای داده بودبه
خوبی از آرایه های ادبی چون(تشبیه، اضافه استعاری و..) استفاده کرده بود.
در کل شعرش خوب بود

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[zahra jafarian]

در بعضی جاها قافیه رو مرتب نزاشته بود
به خوبی مکان ها و دیدنی های شیراز را در شعرش جای داده بودبه
خوبی از آرایه های ادبی چون(تشبیه، اضافه استعاری و..) استفاده کرده بود.
در کل شعرش خوب بود

البته دلنوشته هست برای همین قافیه رو رعایت نکردن

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان