• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان عاشقانه و جنایی کاراکال به قلم حدیثه شهبازی کلیک کنید
  • خرید رمان عاشقانه، غمگین، معمایی دلداده به دلدار فریبا میم قاف کلیک کنید

کتاب آخرین کوچ از شارلوت مک کاناگی

ساعت تک رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,153
لایک‌ها
13,863
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,233
Points
8,500
در جهانی که زیبایی‌هایش، یک‌به‌یک در حال نابودی است، تنها سفر و جست‌وجوی آخرین نشانه‌های حیات می‌تواند روح یک عاشق طبیعت را آرام ‌کند. در کتاب آخرین کوچ داستان زنی را خواهید خواند که همچون درناهای مهاجر، به سفر و رفتن می‌اندیشد و روح پرسشگرش برای رکود و ماندن ساخته نشده است. این رمان نوشته‌ی نویسنده‌ی پرفروش بین‌المللی، شارلوت مک کاناگی است و در فهرست نامزدهای بهترین کتاب سایت گودریدز در سال 2020 بوده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,153
لایک‌ها
13,863
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,233
Points
8,500
درباره‌ی کتاب آخرین کوچ
«فرانی»، شخصیت اصلی رمان آخرین کوچ، زنی‌ ماجراجوست که بیشتر عمرش را به سفر و دیدن طبیعت گذرانده. او در استرالیا متولد شده و مادری ایرلندی دارد. عشق و دلبستگی فرانی به طبیعت، خصوصاً دریا، سبب می‌شود این‌بار سفری به قطب جنوب داشته باشد. او به گرینلند سفر می‌کند تا رد آخرین درناهای قطبی جهان را بگیرد و شاهد جزئیات ماجرای مهاجرت آن‌ها باشد. در رمان آخرین کوچ (Migrations)، نوشته‌ی شارلوت مک کاناگی (Charlotte McConaghy) با زنی هم‌سفر و همراه خواهید شد که عمیقاً از انهدام نشانه‌های حیات در محیط پیرامونش اندوهگین است و ناگهان همه‌ی دلبستگی‌های خود را رها می‌کند تا به سوی ناشناخته‌ها سفر کند.

فرانی با تجهیزات تحقیقاتی خود به جایی مهاجرت می‌کند که رویدادهای غیر منتظره و ماجراهای هیجان‌انگیزی را برای او در پی دارد. سفری که می‌تواند جوانه‌های امید را در کنار یأس و اندوهی عمیق به تصویر بکشد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,153
لایک‌ها
13,863
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,233
Points
8,500
همان‌طور که در ابتدای داستان از زبان فرانی می‌خوانیم، پرندگان مهاجر می‌توانند یک استعاره از وجود خود فرانی باشند که به‌دنبال معنای حقیقی زندگی خود می‌گردند. او می‌خواهد سهم خود را از زندگی بداند و مأموریت ویژه‌اش درحقیقت، نه‌تنها به نیت جستجوی موجودات زنده، بلکه به‌نوعی جستجوی جوانه‌های زندگی در وجود خودش است. سبک نوشتاری رمان آخرین کوچ به‌گونه‌ای‌ست که مدام در زمان حال، گذشته و آینده حرکت می‌کند و همین مسئله به روایت داستان تنوع بخشیده است.

در مجموع شارلوت مک کاناگی توانسته با بیانی صادقانه، تلخ و صمیمانه حقایقی را به تصویر بکشد که انسان امروز با اندیشیدن به آن‌ها می‌تواند از خودمحوری و باور مغرورانه به مرکز عالم بودن نجات پیدا کند. به بیان بهتر، با خواندن این اثر می‌توانیم بار دیگر سهم خود را در تخریب جهان پیرامونمان ردیابی کنیم و برای ساعاتی به سرنوشت پیش روی زمین و حیات موجوداتی که به دست انسان به خطر افتاده است، بیندیشیم. در کنار این بازاندیشی، توجه به حقیقت مرگ و نیستی در خلال خواندن داستان، مقدمه‌ای برای تولد دوباره خواهد بود.

کتاب آخرین کوچ ترجمه‌ی میلاد بابانژاد و الهه مرادی است که نشر نون آن را منتشر کرده و در دسترس علاقمندان به رمان‌ معاصر قرار داده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,153
لایک‌ها
13,863
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,233
Points
8,500
جوایز و افتخارات کتاب آخرین کوچ
کتاب پرفروش ملی
بهترین کتاب آمازون، آگوست سال 2020
نامزد جایزه‌ی گودریدز در بخش داستان، سال 2020
کتاب منتخب سردبیران آمازون در بخش بهترین داستان سال
نامزد جایزه‌ی Lovelybooks Leserpreis در بخش رمان، سال 2020
نکوداشت‌های کتاب آخرین کوچ
رمانی دردناک و تلخ (گاردین)
آخرین کوچ اثری زنده و فراموش‌نشدنی است. (نیویورک تایمز)
از بهترین کتاب‌هایی که امسال خوانده‌ام. (آل وودورث، نقد کتاب آمازون)
کتاب آخرین کوچ مناسب چه کسانی است؟
دوستداران رمان‌های خارجی و کسانی که دغدغه‌ی محیط‌زیست را دارند، با خواندن این کتاب تجربه‌ی متفاوتی خواهند داشت.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,153
لایک‌ها
13,863
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,233
Points
8,500
با شارلوت مک کاناگی بیشتر آشنا شویم
شارلوت مک کاناگی، نویسنده‌ی رمان پرطرفدار آخرین کوچ است که تاکنون به بیش از بیست زبان ترجمه شده. از دیگر آثار او باید به کتاب «Once There Were Wolves» اشاره کرد. او در سیدنی استرالیا زندگی می‌کند.

در بخشی از کتاب آخرین کوچ می‌خوانیم
من با نام فرانی استون متولد شدم. مادر ایرلندی‌ام مرا در شهر کوچکی در استرالیا به دنیا آورد، همان جایی که تنها شد، بی‌پول ماند و تنهایی ادامه داد. نزدیک بود موقع تولدم جانش را از دست بدهد، نزدیک‌ترین بیمارستان به خانه‌مان راه طول‌ودرازی داشت.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,153
لایک‌ها
13,863
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,233
Points
8,500
اما مادرم زنده ماند، ذاتش این‌گونه بود که از پس هر چیزی برمی‌آمد. نمی‌دانم از کجا پول می‌آورد، اما خیلی نگذشته بود که ما به گالوِی برگشتیم و دهه اول زندگی‌ام را در خانه‌ای چوبی سپری کردم که خیلی نزدیک به دریا بود و توانستم بچگی‌ام را با صدای فرازوفرود موج‌ها هماهنگ کنم. به‌نظرم، به این خاطر اسم استون را برایمان انتخاب کردند که شهرمان با دیوارهای سنگیِ نه‌چندان بلندی احاطه شده بود، دیوارهایی که رگه‌های نقره‌ای را به پستی‌وبلندی‌های زمین‌های کهربایی وصله می‌کرد.

از همان زمانی که توانستم راه بروم، به‌سمت این دیواره‌های پرپیچ‌وخم کشیده شدم، انگشتانم را روی لبه‌های پر از پستی‌وبلندی و تیز آن کشیدم و خوب می‌دانستم گذر از آن‌ها باید مرا به جایی برساند که واقعاً به آن احساس تعلق کنم. چون یک چیز از همان ابتدا برایم روشن و واضح بود: من به اینجا تعلق نداشتم. زیاد این‌ور و آن‌ور می‌رفتم. از میان جاده‌های سنگی و خاکی، از میان علف‌های بلندی که وقتی بینشان حرکت می‌کردم صدای هیششش می‌دادند. اغلب همسایه‌ها مرا میان گل‌های باغشان پیدا می‌کردند، یا روی تپه‌ها بودم و از درختانی که باد آن‌قدر خمشان کرده بود که شاخه‌هایشان به ن*زد*یک*ی زمین می‌رسیدند، بالا می‌رفتم.

همسایه‌ها می‌گفتند: «خیلی مواظب این باش، آیریس، اون پاهاش یه جا بند نمی‌شن و این خیلی فاجعه‌باره.» مامان همیشه از اینکه این‌جوری به او انتقاد کنند، متنفر بود، اما درباره اینکه پدرم ترکش کرده همیشه صادقانه و بدون پنهان‌کاری برخورد می‌کرد. جوری از این داستان استفاده می‌کرد که انگار نشان افتخار است. تمام زندگی‌اش همین بود: آدم‌هایی که ترکش کردند و تنها راهی که می‌شد این وضعیت را تحمل کرد این بود که با افتخار از کنار آمدنش یاد کند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا