• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان عاشقانه و جنایی کاراکال به قلم حدیثه شهبازی کلیک کنید
  • خرید رمان عاشقانه، غمگین، معمایی دلداده به دلدار فریبا میم قاف کلیک کنید

کامل شده لحظه وصال | زهرا جعفریان کاربر تک رمان

ساعت تک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,171
لایک‌ها
13,900
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,437
Points
8,551

آخرین ویرایش توسط مدیر:

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,171
لایک‌ها
13,900
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,437
Points
8,551
خوبی بهار این است که تکلیفش با خودش مشخص می باشد
آدم را دق می دهد تا بله بدهد
ولی وقتی می گوید بله، دیگر خیالت راحت می شود...
تمام است، سر حرفش می ماند... کنارت خواهد ماند...
کد:
خوبی بهار این است که تکلیفش با خودش مشخص می‌باشد.
آدم را دق می‌دهد تا بله بدهد.
ولی وقتی می‌گوید بله؛ دیگر خیالت راحت می‌شود... .
تمام است، سر حرفش می‌ماند... کنارت خواهد ماند... .
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,171
لایک‌ها
13,900
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,437
Points
8,551
میدانی، اصلا اگر هم خیلی پولمان نمی رسید
نمی خواهد خیلی غوغا کنیم
لازم نیست تالار بگیریم
دعوت میکنیم خانه مان دوست ها و فامیل های تو را اگر خواستی
کیک و غذا هم از بیرون می گیریم، کمک می کنند مهمان ها یک جوری پیش می رود
لباس عروس هم نمی خواهد، با آن همه سنگینی و تنگی و... نمی خواهم شب عروسی خفه شوی، لباس شب قرمز می گیریم برایت، قرمز خیلی به پو*ست سفیدت می نشیند
بعد کلی در خانه می زنیم و می رقصیم
کیک هم می خوریم
شاید پیانو بزنی و من برقصم...
یا من بنوازم و تو برقصی
خوب پیش می رود
سخت گیری نمی کنم به قول خودت، می شود یک عروسی جمع و جور و صمیمی، مهمان ها هم انقدر برای ما خوشحالند که دیگر حوصله غیبت کردن در مورد کیفیت مراسم را نخواهند داشت...
کد:
میدانی؛ اصلاً اگر هم خیلی پول‌مان نمی‌رسید.
نمی.خواهد خیلی غوغا کنیم.
لازم نیست تالار بگیریم.
دعوت می‌کنیم خانه‌مان؛ دوست‌ها و فامیل‌های تو را اگر خواستی
کیک و غذا هم از بیرون می‌گیریم، کمک می‌کنند مهمان‌ها یک جوری پیش می‌رود
لباس عروس هم نمی‌خواهد، با آن همه سنگینی و تنگی و... نمی‌خواهم شب عروسی خفه شوی، لباس شب قرمز می‌گیریم برایت، قرمز خیلی به پو*ست سفیدت می‌نشیند.
بعد کلی در خانه می‌زنیم و می‌رقصیم
کیک هم می‌خوریم
شاید پیانو بزنی و من برقصم... .
یا من بنوازم و تو برقصی
خوب پیش می‌رود
سخت گیری نمی‌کنم به قول خودت، می‌شود یک عروسی جمع و جور و صمیمی، مهمان‌ها هم آن‌قدر برای ما خوشحالند که دیگر حوصله غیبت کردن در مورد کیفیت مراسم را نخواهند داشت... .
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,171
لایک‌ها
13,900
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,437
Points
8,551
آخرین ویرایش توسط مدیر:

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,171
لایک‌ها
13,900
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,437
Points
8,551
آخرین ویرایش توسط مدیر:

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,171
لایک‌ها
13,900
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,437
Points
8,551
من رازهایش را در آ*غ*و*ش کشیدم
یک جورهایی با غمش عجیب گریستم
گویا فرزند خودم را از دست داده بودم...
کد:
من رازهایش را در آ*غ*و*ش کشیدم.
یک جورهایی با غمش عجیب گریستم.
گویا فرزند خودم را از دست داده بودم... .
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,171
لایک‌ها
13,900
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,437
Points
8,551
ای کاش برعکس بود
من استاد تو بودم
نه این که تو چیزی یادم نداده باشی ها، اتفاقا از تو خیلی چیزها یاد گرفتم، خیلی خیلی زیاد...
ولی خب احساس می کنم هنوز خیلی چیزها هست که تو یادشان نگرفتی
توانایی حل کردن مسائل به شکل صحیح
توانایی آسان تر گرفتن دنیا
توانایی رها کردن
توانایی رویا پردازی
توانایی رهایی
و توانایی ل*ذت بردن از زندگی...

کد:
ای‌کاش برعکس بود.
من استاد تو بودم.
نه این که تو چیزی یادم نداده باشی‌ ها، اتفاقاً از تو خیلی چیزها یاد گرفتم، خیلی خیلی زیاد... .
ولی خب احساس می‌کنم هنوز خیلی چیزها هست که تو یادشان نگرفتی.
توانایی حل کردن مسائل به شکل صحیح.
توانایی آسان تر گرفتن دنیا.
توانایی رها کردن.
توانایی رویا پردازی.
توانایی رهایی.
و توانایی ل*ذت بردن از زندگی... .
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,171
لایک‌ها
13,900
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,437
Points
8,551
ساده ای
مثل آب
اما وجودت شدیدا حیاتی است...
کد:
ساده‌ای
مثل آب
اما وجودت شدیداً حیاتی است... .
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,171
لایک‌ها
13,900
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,437
Points
8,551
من بهترین چیزیم که تا حالا شنیدی
بهترین رقصیم که دیدی
و بهترین نوازشیم که روی تنت احساس کردی...
تو اگه بخوای از من فاصله بگیری
سلول های تنت نمیذارن
من آبم و تو یه انسانی که برای زنده موندن، به نوشیدن ازم احتیاج داری...
کد:
من بهترین چیزیم که تا حالا شنیدی
بهترین رقصیم که دیدی
و بهترین نوازشیم که روی تنت احساس کردی... .
تو اگه بخوای از من فاصله بگیری
سلول‌های تنت نمیذارن
من آبم و تو یه انسانی که برای زنده موندن، به نوشیدن ازم احتیاج داری... .
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,171
لایک‌ها
13,900
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,437
Points
8,551
گفت من لیاقت این شعرها را ندارم

و گفتم بهار!

اگر بحث لیاقت بود

هیچ کس به بهشت راه نمیافت

این ها همه اش هدیه است

تازه اصلا چیزی نیست...

وظیفه من است برای تو شعر بگویم


هدیه ها را قبول کن، روحت روشن تر می شود، نرم می شوی، بهار می شوی و صعود می کنی به جایی که فکرش را هم نمی کنی


من و تو توانایی ساخت بهشت را نداریم، تنها خداست که می تواند...
کد:
گفت من لیاقت این شعرها را ندارم
و گفتم بهار!
اگر بحث لیاقت بود
هیچ کس به بهشت راه نمیافت
این ها همه‌اش هدیه است
تازه اصلاً چیزی نیست... .
وظیفه من است برای تو شعر بگویم
هدیه‌ها را قبول کن، روحت روشن‌تر می‌شود، نرم می‌شوی، بهار می‌شوی و صعود می‌کنی به جایی که فکرش را هم نمی‌کنی
من و تو توانایی ساخت بهشت را نداریم، تنها خداست که می تواند... .
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا