یکی از فیلمهای در حال حاضر اکران سینماهای کشور، آبجی ساخته مرجان اشرفیزاده است. فیلمی با موضوع و دغدغه اجتماعی که با عموم فیلمهای درام و اجتماعی کشور تفاوت دارد و آن عبارت است از نگاه متفاوت و بدور از چالشزدگی و آزار مخاطب.
گلاب آدینه بازیگر این فیلم قصه و فیلمنامه خوب این فیلم را عاملی برای حضور خود در این فیلم عنوان کرده است، چیزی که امروز کمتر در سینما و تلویزیون کشور شاهد آن هستیم. این بازیگر در گفتگو با مؤسسه هنر و تجربه میگوید: "خانم مرجان اشرفیزاده فیلمنامه را برایم فرستاد و زمانی که آن را خواندم، متوجه شدم با فیلمنامه بسیار خوبی روبهرو هستم همین موضوع انگیزهای برایم ایجاد کرد که پیشنهاد بازی در «آبجی» را بپذیرم."
آدینه در ادامه اشتراک موضوعی فیلمنامه با زندگی خود را زمینهای برای بازی در این فیلم عنوان میکند و حتی میگوید که شاید این زمینه باعث شده است که نام فیلم از آن اقتباس شود: "از سوی دیگر من خواهری داشتم که در اثر ضایعهای در کودکی اصطلاحا عقب مانده ذهنی بود پس با تمام آنچه که در فیلمنامه «آبجی» آمده بود، آشنا بودم چراکه تجربههایی در این زمینه داشتم و حتی توانستم تجربههایم را به مرجان اشرفیزاده نیز منتقل کنم. زمانی که همراه با خواهرم وارد دفتر کارگردان شدیم و او را دیدیم، به ایشان گفتم: «سلام خانم اشرفیزاده این هم آبجی من». به یاد دارم خانم مرجان اشرفیزاده هم تعجب کرد و به نوعی شگفت زده شد که چگونه انقدر همه موارد با هم یکدست و هماهنگ شده بود و پیش میرفت حتی باید بگویم شاید نام فیلم نیز از همین قرار ملاقات انتخاب شد."
گلاب آدینه بازیگر این فیلم قصه و فیلمنامه خوب این فیلم را عاملی برای حضور خود در این فیلم عنوان کرده است، چیزی که امروز کمتر در سینما و تلویزیون کشور شاهد آن هستیم. این بازیگر در گفتگو با مؤسسه هنر و تجربه میگوید: "خانم مرجان اشرفیزاده فیلمنامه را برایم فرستاد و زمانی که آن را خواندم، متوجه شدم با فیلمنامه بسیار خوبی روبهرو هستم همین موضوع انگیزهای برایم ایجاد کرد که پیشنهاد بازی در «آبجی» را بپذیرم."
آدینه در ادامه اشتراک موضوعی فیلمنامه با زندگی خود را زمینهای برای بازی در این فیلم عنوان میکند و حتی میگوید که شاید این زمینه باعث شده است که نام فیلم از آن اقتباس شود: "از سوی دیگر من خواهری داشتم که در اثر ضایعهای در کودکی اصطلاحا عقب مانده ذهنی بود پس با تمام آنچه که در فیلمنامه «آبجی» آمده بود، آشنا بودم چراکه تجربههایی در این زمینه داشتم و حتی توانستم تجربههایم را به مرجان اشرفیزاده نیز منتقل کنم. زمانی که همراه با خواهرم وارد دفتر کارگردان شدیم و او را دیدیم، به ایشان گفتم: «سلام خانم اشرفیزاده این هم آبجی من». به یاد دارم خانم مرجان اشرفیزاده هم تعجب کرد و به نوعی شگفت زده شد که چگونه انقدر همه موارد با هم یکدست و هماهنگ شده بود و پیش میرفت حتی باید بگویم شاید نام فیلم نیز از همین قرار ملاقات انتخاب شد."