برگزیده دلنوشته‌ی من نفرین‌شده|catbird کاربر تک‌رمان

  • نویسنده موضوع ساعت دار
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 21
  • بازدیدها 1K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

نظرتون درباره سطح دلنوشته " من نفرین‌شده" چیست؟


  • مجموع رای دهندگان
    3

ساعت دار

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
نوشته‌ها
2,276
لایک‌ها
13,073
امتیازها
243
سن
15
محل سکونت
بیشه‌ی فراموشی
کیف پول من
354
Points
472
نام دلنوشته: من نفرین‌شده
دل‌نویس: catbird
ژانر: تراژدی
مقدمه: من در یک خانه‌ی سحرآمیز زندگی می‌کنم. یک کلبه‌ی چوبی و متروک در اعماق یک بیشه‌ی بکر. داخل این خانه مملو از پری‌ها و جادوگرها نیست. در واقع حتی یک انسان هم این‌جا نیست. این‌جا عروسک‌ها چشم‌های شیشه‌ای و رنگی‌شان را با نخ و سوزن به حرکات بدنت می‌دوزند. این‌جا تابلوها مجددا زنده می‌شوند و با تو به پای صحبت می‌شینند. این‌ کلبه‌ی نفرین‌شده آن‌قدر انسان، گل و شکوفه را به چشم ندیده اشیا را زنده می‌کند. این‌جا محل زیست من نفرین‌شده است.
1643733270462_c6bj.png

کد:
نام دلنوشته: من نفرین‌شده

دل‌نویس: catbird

ژانر: تراژدی

مقدمه: من در یک خانه‌ی سحرآمیز زندگی می‌کنم. یک کلبه‌ی چوبی و متروک در اعماق یک بیشه‌ی بکر. داخل این خانه مملو از پری‌ها و جادوگرها نیست. در واقع حتی یک انسان هم این‌جا نیست. این‌جا عروسک‌ها چشم‌های شیشه‌ای و رنگی‌شان را با نخ و سوزن به حرکات بدنت می‌دوزند. این‌جا تابلوها مجددا زنده می‌شوند و با تو به پای صحبت می‌شینند. این‌ کلبه‌ی نفرین‌شده آن‌قدر انسان، گل و شکوفه را به چشم ندیده اشیا را زنده می‌کند. این‌جا محل زیست من نفرین‌شده است
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : ساعت دار

ساعت دار

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
نوشته‌ها
2,276
لایک‌ها
13,073
امتیازها
243
سن
15
محل سکونت
بیشه‌ی فراموشی
کیف پول من
354
Points
472
در این بیشه‌ی نفرین‌شده تمام درخت‌ها به چند چوب خشک بدل شده‌اند. گل‌ها پژمرده و بیشه خالی از هر گونه جانداری است. گاهی با چشم دوختن عروسک‌ها به حرکات‌ام و سکوت‌شان معنی کلماتی که ادا می‌کنند را در همین سکوت می‌یابم. انگار زبان خاصی دارند که زبان از ادای آن قاصر است‌. تا هزار فرسنگی هیچ آوایی در تارهای صوتی‌ام نمی‌پیچد جز وزش و هوهوی باد که گاهی همان چوب‌های خشک را تکان می‌دهد و گلبرگ‌های پژمرده و از رنگ و رو رفته را نوازش می‌کند.
کد:
در این بیشه‌ی نفرین‌شده تمام درخت‌ها به چند چوب خشک بدل شده‌اند. گل‌ها پژمرده و بیشه خالی از هر گونه جانداری است. گاهی با چشم دوختن عروسک‌ها به حرکات‌ام و سکوت‌شان معنی کلماتی که ادا می‌کنند را در همین سکوت می‌یابم. انگار زبان خاصی دارند که زبان از ادای آن قاصر است‌. تا هزار فرسنگی هیچ آوایی در تارهای صوتی‌ام نمی‌پیچد جز وزش و هوهوی باد که گاهی همان چوب‌های خشک را تکان می‌دهد و گلبرگ‌های پژمرده و از رنگ و رو رفته را نوازش می‌کند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : ساعت دار

ساعت دار

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
نوشته‌ها
2,276
لایک‌ها
13,073
امتیازها
243
سن
15
محل سکونت
بیشه‌ی فراموشی
کیف پول من
354
Points
472
با صدای هر وزش آرام باد به خویش می‌لرزم. انگار آن‌قدر در سکوت و تنهایی زیستم که صداها برایم عادی نیست. برخی اوقات در این سکوت عروسک‌ها جوری آن چشم‌های شیشه‌ای‌شان را به من می‌دوزند که باورم می‌شود واقعا نفس می‌کشند. در اعماق نگاه‌شان هراسی است که انگار آن‌ها هم از من نفرین‌شده می‌ترسند. برخی اوقات هم خانه‌ی سحرآمیز من آن‌قدر در سکوت فرو می‌رود که احساس می‌کنم صدای نفس‌هایشان نیز بسیار رسا به گوش‌هایم می‌رسد.
کد:
با صدای هر وزش آرام باد به خویش می‌لرزم. انگار آن‌قدر در سکوت و تنهایی زیستم که صداها برایم عادی نیست. برخی اوقات در این سکوت عروسک‌ها جوری آن چشم‌های شیشه‌ای‌شان را به من می‌دوزند که باورم می‌شود واقعا نفس می‌کشند. در اعماق نگاه‌شان هراسی است که انگار آن‌ها هم از من نفرین‌شده می‌ترسند. برخی اوقات هم خانه‌ی سحرآمیز من آن‌قدر در سکوت فرو می‌رود که احساس می‌کنم صدای نفس‌هایشان نیز بسیار رسا به گوش‌هایم می‌رسد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : ساعت دار

ساعت دار

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
نوشته‌ها
2,276
لایک‌ها
13,073
امتیازها
243
سن
15
محل سکونت
بیشه‌ی فراموشی
کیف پول من
354
Points
472
درختان خشک‌شده، گل‌های پژمرده و عروسک‌های بی‌جان یک به یک زنده می‌شوند؛ همانند یک پدیده‌ی ماورایی! این تصاویر ماورایی برایم سخت آشنا هستند؛ گویا رنگ منطق‌شان وضوح بیشتری دارد. ناگهان کهن‌سالی جای خود را به جوانی می‌دهد و پژمردگی جای خود را به طراوت. تمام مرده‌ها با باران سحرآمیز این بیشه‌ی نفرین‌شده در مقابل تیله‌هایم جان می‌‌گیرند. انگار که یک پری بیشه را با سِحر و جادو به اسارت می‌گیرد و ل*ب‌های دوخته‌شده‌ی عروسک‌ها را به سخن باز می‌کند.
کد:
درختان خشک‌شده، گل‌های پژمرده و عروسک‌های بی‌جان یک به یک زنده می‌شوند؛ همانند یک پدیده‌ی ماورایی! این تصاویر ماورایی برایم سخت آشنا هستند؛ گویا رنگ منطق‌شان وضوح بیشتری دارد. ناگهان کهن‌سالی جای خود را به جوانی می‌دهد و پژمردگی جای خود را به طراوت. تمام مرده‌ها با باران سحرآمیز این بیشه‌ی نفرین‌شده در مقابل تیله‌هایم جان می‌‌گیرند. انگار که یک پری بیشه را با سِحر و جادو به اسارت می‌گیرد و ل*ب‌های دوخته‌شده‌ی عروسک‌ها را به سخن باز می‌کند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : ساعت دار

ساعت دار

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
نوشته‌ها
2,276
لایک‌ها
13,073
امتیازها
243
سن
15
محل سکونت
بیشه‌ی فراموشی
کیف پول من
354
Points
472
در این بیشه فرقی میان من و عروسک‌ها نیست. روح‌ام به پرواز مرگ رفته است و مرده‌ای هستم که روحی در تن ندارد. خرده‌های قلب‌اش روی زمین ریخته است و خون روی زمین‌ها می‌چکد. گل‌های پژمرده با خون قلب مرده‌ی من جان می‌گیرند و عروسک‌ها زنده می‌شوند. با مرگ من نفرین‌شده تمام پژمردگی‌ها تازگی میابند؛ تمام خشکی‌ها طراوات میابند و تمام مرده‌ها زندگی میابند.
کد:
در این بیشه فرقی میان من و عروسک‌ها نیست. روح‌ام به پرواز مرگ رفته است و مرده‌ای هستم که روحی در تن ندارد. خرده‌های قلب‌اش روی زمین ریخته است و خون روی زمین‌ها می‌چکد. گل‌های پژمرده با خون قلب مرده‌ی من جان می‌گیرند و عروسک‌ها زنده می‌شوند. با مرگ من نفرین‌شده تمام پژمردگی‌ها تازگی میابند؛ تمام خشکی‌ها طراوات میابند و تمام مرده‌ها زندگی میابند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : ساعت دار

ساعت دار

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
نوشته‌ها
2,276
لایک‌ها
13,073
امتیازها
243
سن
15
محل سکونت
بیشه‌ی فراموشی
کیف پول من
354
Points
472
گویا برای من نفرین‌شده حرکت عروسک‌‌ها ترسناک و جزء ماورا نیست. از تماشای ل*ب‌های دوخته‌شده و چشمان دکمه‌ای آن‌ها رنج می‌برم. آن‌ها از تماشای پیرامون خود عاجز هستند؛ اجازه‌ی نفس کشیدن ندارند و حتی زبان‌های پارچه‌ای‌شان را با نخ و سوزن دوخته‌اند تا قدرت صحبت نداشته باشند. عروسک‌ها بسیار تنها به نظر می‌رسند؛ عروسک‌های تنهایی که دیوی بی‌رحم با دوختن ل*ب‌های‌شان و دکمه‌ای کردن چشمان تیله‌ای‌شان آن‌ها را به اسارت خویش درآورده است.
کد:
گویا برای من نفرین‌شده حرکت عروسک‌‌ها ترسناک و جزء ماورا نیست. از تماشای ل*ب‌های دوخته‌شده و چشمان دکمه‌ای آن‌ها رنج می‌برم. آن‌ها از تماشای پیرامون خود عاجز هستند؛ اجازه‌ی نفس کشیدن ندارند و حتی زبان‌های پارچه‌ای‌شان را با نخ و سوزن دوخته‌اند تا قدرت صحبت نداشته باشند. عروسک‌ها بسیار تنها به نظر می‌رسند؛ عروسک‌های تنهایی که دیوی بی‌رحم با دوختن ل*ب‌های‌شان و دکمه‌ای کردن چشمان تیله‌ای‌شان آن‌ها را به اسارت خویش درآورده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : ساعت دار

ساعت دار

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
نوشته‌ها
2,276
لایک‌ها
13,073
امتیازها
243
سن
15
محل سکونت
بیشه‌ی فراموشی
کیف پول من
354
Points
472
در این جهان بی‌رحم تمام حق‌ها را از عروسک‌ها گرفته‌اند؛ روی آن‌ها نام عروسک خیمه شب‌بازی گذاشته‌اند و به اسارت خود درآورده‌اند. چشمان‌شان را با دکمه دوخته‌اند تا قادر به تماشا نباشند‌. د*ه*ان‌شان را با نخ دوخته‌اند تا از سخن گفتن قاصر باشند‌. حرکت‌شان را هم که با نخ‌های خیمه شب‌بازی کنترل می‌کنند. بی هیچ رحمی عروسک‌ها را کاملاً اسیر و عاجز کرده‌اند و کنون من نفرین‌شده چون عروسک‌ها ناتوان شده‌ام از انجام هر کاری.
کد:
در این جهان بی‌رحم تمام حق‌ها را از عروسک‌ها گرفته‌اند؛ روی آن‌ها نام عروسک خیمه شب‌بازی گذاشته‌اند و به اسارت خود درآورده‌اند. چشمان‌شان را با دکمه دوخته‌اند تا قادر به تماشا نباشند‌. د*ه*ان‌شان را با نخ دوخته‌اند تا از سخن گفتن قاصر باشند‌. حرکت‌شان را هم که با نخ‌های خیمه شب‌بازی کنترل می‌کنند. بی هیچ رحمی عروسک‌ها را کاملاً اسیر و عاجز کرده‌اند و کنون من نفرین‌شده چون عروسک‌ها ناتوان شده‌ام از انجام هر کاری.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : ساعت دار

Ermia_9

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-15
نوشته‌ها
184
لایک‌ها
1,701
امتیازها
73
محل سکونت
دنیای ماگاترا(فعلا)
کیف پول من
4,247
Points
36
گویا برای من نفرین‌شده حرکت عروسک‌‌ها ترسناک و جزء ماورا نیست. از تماشای ل*ب‌های دوخته‌شده و چشمان دکمه‌ای آن‌ها رنج می‌برم. آن‌ها از تماشای پیرامون خود عاجز هستند؛ اجازه‌ی نفس کشیدن ندارند و حتی زبان‌های پارچه‌ای‌شان را با نخ و سوزن دوخته‌اند تا قدرت صحبت نداشته باشند. عروسک‌ها بسیار تنها به نظر می‌رسند؛ عروسک‌های تنهایی که دیوی بی‌رحم با دوختن ل*ب‌های‌شان و دکمه‌ای کردن چشمان تیله‌ای‌شان آن‌ها را به اسارت خویش درآورده است.
کد:
گویا برای من نفرین‌شده حرکت عروسک‌‌ها ترسناک و جزء ماورا نیست. از تماشای ل*ب‌های دوخته‌شده و چشمان دکمه‌ای آن‌ها رنج می‌برم. آن‌ها از تماشای پیرامون خود عاجز هستند؛ اجازه‌ی نفس کشیدن ندارند و حتی زبان‌های پارچه‌ای‌شان را با نخ و سوزن دوخته‌اند تا قدرت صحبت نداشته باشند. عروسک‌ها بسیار تنها به نظر می‌رسند؛ عروسک‌های تنهایی که دیوی بی‌رحم با دوختن ل*ب‌های‌شان و دکمه‌ای کردن چشمان تیله‌ای‌شان آن‌ها را به اسارت خویش درآورده است.
وای مثل کورالینGj5£;
خیلی زیبا بود خسته نباشید😍
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

ساعت دار

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
نوشته‌ها
2,276
لایک‌ها
13,073
امتیازها
243
سن
15
محل سکونت
بیشه‌ی فراموشی
کیف پول من
354
Points
472
می‌دانی دلیل وحشتناک بودن عروسک‌ها و من نفرین‌شده چیست؟ سکوت! د*ه*ان‌مان را با نخ دوخته‌اند تا وحشتناک باشیم. تا در ذهن خردسالان با شنیدن نام‌مان تصوری وحشتناک جان بگیرد و با ملاقات‌مان جیغ‌های گوش‌خراش بکشند. عروسک‌ها و من نفرین‌شده محکوم به سکوت ابدی هستیم و برای اجرای حکم د*ه*ان‌مان را با نخ و سوزن دوخته‌اند. کنون بیشه‌ی نفرین‌شده‌ی ما در اوج سکوت رنگ وحشت به خود گرفته و ما با لبخندهای اجباری‌مان که درد در آن‌ها نهفته است؛ سخن می‌گوییم. اما در سکوت مطلق!
کد:
می‌دانی دلیل وحشتناک بودن عروسک‌ها و من نفرین‌شده چیست؟ سکوت! د*ه*ان‌مان را با نخ دوخته‌اند تا وحشتناک باشیم. تا در ذهن خردسالان با شنیدن نام‌مان تصوری وحشتناک جان بگیرد و با ملاقات‌مان جیغ‌های گوش‌خراش بکشند. عروسک‌ها و من نفرین‌شده محکوم به سکوت ابدی هستیم و برای اجرای حکم د*ه*ان‌مان را با نخ و سوزن دوخته‌اند. کنون بیشه‌ی نفرین‌شده‌ی ما در اوج سکوت رنگ وحشت به خود گرفته و ما با لبخندهای اجباری‌مان که درد در آن‌ها نهفته است؛ سخن می‌گوییم. اما در سکوت مطلق!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : ساعت دار

Diyar♡

مدیر بازنشسته
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-14
نوشته‌ها
3,004
لایک‌ها
7,913
امتیازها
243
محل سکونت
از دیار خیال
کیف پول من
19,493
Points
1,627
می‌دانی دلیل وحشتناک بودن عروسک‌ها و من نفرین‌شده چیست؟ سکوت! د*ه*ان‌مان را با نخ دوخته‌اند تا وحشتناک باشیم. تا در ذهن خردسالان با شنیدن نام‌مان تصوری وحشتناک جان بگیرد و با ملاقات‌مان جیغ‌های گوش‌خراش بکشند. عروسک‌ها و من نفرین‌شده محکوم به سکوت ابدی هستیم و برای اجرای حکم د*ه*ان‌مان را با نخ و سوزن دوخته‌اند. کنون بیشه‌ی نفرین‌شده‌ی ما در اوج سکوت رنگ وحشت به خود گرفته و ما با لبخندهای اجباری‌مان که درد در آن‌ها نهفته است؛ سخن می‌گوییم. اما در سکوت مطلق!
خیلی خوب
خسته نباشی عزیزم🌹
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Diyar♡
بالا