عروسک قشنگ من، قرمز پوشیده
تو رختخواب مخمل، آبی خوابیده
یه روز مامان رفته بازار، اونو خریده
قشنگتر از عروسکم، هیچکس ندیده
عروسک من، چشماتو وا کن
وقتی که شب شد، اونوقت لالا کن
بیا بریم توی حیاط با من بازی کن
توپبازی و شنبازی و طناببازی کن
عروسک قشنگ من، قرمز پوشیده
تو رختخواب مخمل، آبی خوابیده
تو رختخواب مخمل، آبی خوابیده
یه روز مامان رفته بازار، اونو خریده
قشنگتر از عروسکم، هیچکس ندیده
عروسک من، چشماتو وا کن
وقتی که شب شد، اونوقت لالا کن
بیا بریم توی حیاط با من بازی کن
توپبازی و شنبازی و طناببازی کن
عروسک قشنگ من، قرمز پوشیده
تو رختخواب مخمل، آبی خوابیده