دلنوشته ماهی قرمز | نیکو تهرانی کاربر انجمن تک رمان

  • نویسنده موضوع niko golman
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 7
  • بازدیدها 328
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

niko golman

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-24
نوشته‌ها
11
لایک‌ها
143
امتیازها
28
محل سکونت
تیمارستان=/
کیف پول من
104
Points
0
دلنوشته: ماهی قرمز
دلنویس: نیکو تهرانی
مقدمه:
قبل از تو هم اینگونه بود؟
سیب به همین اندازه شیرین بود؟
اسمان به این اندازه پاک و ابی بود؟
بوی بهار نارنج ها مرا م*ست می کرد؟
یا نه،کمی به عقب برگردیم!
اصلا قبل از تو من، من بودم؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

niko golman

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-24
نوشته‌ها
11
لایک‌ها
143
امتیازها
28
محل سکونت
تیمارستان=/
کیف پول من
104
Points
0
امدی و همه غم هایم را به تاراج بردی
اما به جز جای خالی غم هایم گویی ماهی کوچکی که درون قلبم بود کارایی اش دو چندان شده!
محکم تر میکوبد، بزرگ تر شده است می خواهد جا باز کند
بی بهانه می شوم برای دردش برای ناگهان بزرگ شدنش ربطش می دهم به بیماری!
پیش طبیب می روم نگاهی به حال زارم می اندازد و چشمانت را تجویز میکند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

niko golman

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-24
نوشته‌ها
11
لایک‌ها
143
امتیازها
28
محل سکونت
تیمارستان=/
کیف پول من
104
Points
0
محکم روی ماهی قرمز میکوبم
نمی توانی ساکت شوی؟
اوهم می داند تو امدی و رفتی
ادم ماندن نبودی، لامروت تو هم میدانستی ماهی قرمز محتاج تو است رفتی؟
حال من دیگر شده ام یک عدد در طومار عشاق تو؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

niko golman

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-24
نوشته‌ها
11
لایک‌ها
143
امتیازها
28
محل سکونت
تیمارستان=/
کیف پول من
104
Points
0
من که روز واژه ی عشق را به سخره میگرفتم
حال شده ام اسیری در صید تو میان هزاران ماهی رنگارنگ زیبا تر از من!
عشق را باور کردم!باشد همین که طبیب گفت همین که ماهی کوچک میگوید همین که چشمانم می گویند!
فقط می شود برگردی و بمانی؟
من دیگر ان ادم تخس نیستم که با لجبازی و انکار تو از دست بدهم دلبر!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

niko golman

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-24
نوشته‌ها
11
لایک‌ها
143
امتیازها
28
محل سکونت
تیمارستان=/
کیف پول من
104
Points
0
ز نگاه کردن به آدم ها هراس دارم
میترسم نگاه بر چشمانم کنند و نقش چشمانت را که حک کرده ام ببینند و من رسوا شوم!
سرم را پایین می اندازم تا اشتیاقشان را هویدا نکنند
همه این ها تقصیر این ماهی قرمز است می داند چگونه با من و چشمانم بازی کند
ماهی کوچولوی تخس!
این عشق اخر مرا رسوا خواهد کرد!
ولی اخر دیدند و فهمیدند، تقصیر من نیست!
تقصیر من نبود این دو گوی زیادی به تو مشتاق اند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

niko golman

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-24
نوشته‌ها
11
لایک‌ها
143
امتیازها
28
محل سکونت
تیمارستان=/
کیف پول من
104
Points
0
چشمانم را بستم که تصویر تو نقش بست!
این چه حکمتیست که چشم باز می‌کنم هستی، چشم می‌بندم باز هم هستی؟
به مغز فرمان می‌دهم تو را از یاد ببرد و برایم نقش چشمانت را خالکوبی نکند!
مغز هم از من حساب نمی‌برد و می‌گوید این حکم ماهی قرمز است، ماهی قرمز او را می‌خواهد که تو باشی...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

niko golman

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-24
نوشته‌ها
11
لایک‌ها
143
امتیازها
28
محل سکونت
تیمارستان=/
کیف پول من
104
Points
0
دستت را گرفتم و روی ماهی قرمز گذاشتم که آرام گرفت همانند آن کودک گشنه که به آن شیر می‌دهی آرام شد!
هرچه دستت را دور تر می‌کردی بیشتر می‌کوبید،ای لجباز می خواهی آبرویم را بیشتر ببری؟هیس!ساکت باش بگذار همین گونه او را داشته باشم،کاری نکنی که نتوانم ببینمش؟عشق که گفتن ندارد...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

niko golman

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-24
نوشته‌ها
11
لایک‌ها
143
امتیازها
28
محل سکونت
تیمارستان=/
کیف پول من
104
Points
0
میدانی؟
تو همه بودنت را از نبودن من داری مثلا
غرورت را
اخمت را
یا حتی لبخند کج ماهی قرمزت را
میدانی؟
من از بودن تو هر گونه ای خوشحال می‌شوم و تو از شکستن من و تخریبم تا جایی که دیگر چیزی از این ماهی نماند خوشحال!
فرق من و تو این است که تو برای آزادی از اتاق تاریک دست به کشتن من می‌زنی و من در فکر باز کردن در اتاقم...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا