من نه حواییام که از گوشهی جسم آدم جایی بیآفرینم بر خود، نه بهشتی زیر پای دارم که از آن رانده میشوم با یک فتوا!
من نه پری، نه حورزادم! من آفرودیتیام در بند سخنانی پوچ!
میگویند ما تو را دوست داریم، عجیب است!
صبر کنید تا این دوست داشتن را برایتان شرح دهم.
اصلاً آدم مگر اسمش آدم نیست؟ آدم به معنای انسان است و آدم مرد بود.
فرهنگی از لغت در دست دارم که به جمع انسان میگوید: مردها! مردمان!
من یک فضانورد در سیارهای دیگرم، سیارهای که مرا به رسمیت نشناخته.
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان