• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان عاشقانه و جنایی کاراکال به قلم حدیثه شهبازی کلیک کنید
  • خرید رمان عاشقانه، غمگین، معمایی دلداده به دلدار فریبا میم قاف کلیک کنید

معرفی کتاب قلعه حیوانات|اثری از جورج ارول

  • نویسنده موضوع kiyan
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 117
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

kiyan

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-28
نوشته‌ها
5,179
لایک‌ها
23,493
امتیازها
178
محل سکونت
فارگو:)
کیف پول من
19,035
Points
1,893
کتاب قلعه حیوانات، داستانی هیجان‌انگیز و شجاعانه از جورج اورول است. گروهی شجاع از حیوانات اهلی طی یک اقدام آرمان‌گرایانه و انقلابی، اداره مزرعه را به‌ دست می‌گیرند تا برابری، رفاه و عدالت را در آن برقرار سازند.

اینبار خوک‌‌های مزرعه دست به کار شده و رهبری این جنبش را به‌ دست گرفته‌اند. اما باز هم طبق روال همیشه گروه جدید نیز به رهبری خوکی به نام ناپلئون ناخواسته راه صاحب سابق مزرعه را پیش گرفته و از باقی حیوانات سوء استفاده می‌کنند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

امضا : kiyan

kiyan

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-28
نوشته‌ها
5,179
لایک‌ها
23,493
امتیازها
178
محل سکونت
فارگو:)
کیف پول من
19,035
Points
1,893
در کتاب قلعه حیوانات (Animal farm)، شاهد این اتفاقات جالب هستیم. اما با وجود این انقلاب عظیم و شجاعانه، زندگی سایر حیوانات تا آن‌جا که یادشان بود همان بود که همیشه بود. به طور معمول گرسنه بودند، روی مشتی کاه می‌خوابیدند، از استخر آب می‌نوشیدند، در مزرعه کار می‌کردند، در زمستان از سرما و در تابستان از مگس در رنج بودند. آن‌ها که پیرتر بودند گاه سعی می‌کردند به خاطر بیاورند که روزهای اول انقلاب زمانی که آقای جونز تازه اخراج شده بود اوضاع از امروز بهتر بود یا نه. ولی چیزی به خاطرشان نمی‌آمد و معیاری نداشتند که زندگی جدید خود را با آن قیاس کنند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : kiyan

kiyan

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-28
نوشته‌ها
5,179
لایک‌ها
23,493
امتیازها
178
محل سکونت
فارگو:)
کیف پول من
19,035
Points
1,893
به هر تقدیر آن‌ها فرصت تفکر نداشتند. تنها بنجامین مدعی بود که جزئیات زندگی طولانی‌اش را به خاطر دارد و می‌داند که همه چیز همان است که همیشه بوده و بعدها نیز به همین شکل خواهد ماند، زندگی نه بدتر می‌شود، نه بهتر و می‌گفت گرسنگی و مشقت و حرمان از قوانین لایتغیر زندگی‌ست.

با تمام این احوال هیچ‌گاه حیوانات نا امید نشدند، حتی برای یک لحظه هم احساس افتخارآمیز و امتیاز عضو مزرعه‌ حیوانات بودن را از یاد نبردند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : kiyan

kiyan

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-28
نوشته‌ها
5,179
لایک‌ها
23,493
امتیازها
178
محل سکونت
فارگو:)
کیف پول من
19,035
Points
1,893
جورج اورول (George Orwell) در آثار خود همه‌ وسایل و ابزار و عناصر داستان‌های علمی - تخیلی را به کار می‌گیرد، اما در واقع تالیفات او بیش از هر چیز تبلیغاتی‌ است: تبلیغات بر ضد کمونیسم و شیوه‌ حکومت استالین، و اصولا هر نوع رژیم استبدادی. هر چند که آثار خود را بر اساس اعتقادات سیاسی‌اش پایه‌گذاری می‌کند، از جنبه‌های هنری آن‌ها نیز غافل نمی‌ماند. او رمان‌نویسی را عالم اخلاق می‌دانست و از همین رو بود که راه سیاسی خود را در طغیان علیه‌ بی‌رحمی‌ها و سنگدلی‌های طرفداران فرانکو و استالین پیدا کرد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : kiyan

kiyan

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-28
نوشته‌ها
5,179
لایک‌ها
23,493
امتیازها
178
محل سکونت
فارگو:)
کیف پول من
19,035
Points
1,893
در بخشی از کتاب قلعه حیوانات می‌خوانیم:

در ماه آوریل در مزرعه‌ حیوانات، اعلام جمهوریت شد و بنابراین برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری برای انتخاب رییس‌جمهور منتخب حیوانات واجب شد. جز ناپلئون نامزدی برای انتخابات ریاست‌جمهوری نبود و او هم به اتفاق آرا انتخاب شد. در همان روز انتخابات شایع شد اسناد جدیدی درباره‌ همکاری‌های سنوبال با آقای جونز به دست آمده است و تازه معلوم شده که سنوبال فقط قصد نداشته است که جنگ گاودانی را با شکست مواجه سازد، بلکه سنوبال در سنگرِ آقای جونز می‌جنگیده است. در حقیقت او به عنوان سرکرده‌ قوای آدم‌ها با شعار «زنده باد آدمیزاد» وارد جنگ گاودانی شده و زخمی که - هنوز هم معدودی به خاطر داشتند - بر پشت‌اش وارد آمده جای دندان‌های ناپلئون بوده است.

در اواسط تابستان موزز، زاغ اهلی، پس از چندین سال باز در قلعه‌ حیوانات پیدایش شد. هیچ تغییری نکرده بود. باز کار نمی‌کرد و هنوز با همان آهنگ از سرزمین شیر و عسل صحبت می‌کرد. بر تنه‌ درختی می‌نشست، بال‌های سیاه‌اش را بر هم می‌زد و با هرکس که میدان می‌داد حرف می‌زد. با منقار بزرگ‌اش به آسمان اشاره می‌کرد و با طمطراق می‌گفت: «رفقا، آن بالا، آن بالا درست پشت آن ابر سیاه، سرزمین شیر و عسل است. همان سرزمینی که ما حیوانات بدبخت در آن برای همیشه از رنج کار آسوده می‌شویم.» حتی مدعی بود که در یکی از پروازهای دور و درازش آن‌جا را دیده است: جایی پر از مزارع جاودانی شبدر و پرچین‌هایی که روی آن‌ها قند و کلوچه می‌روید.
خیلی از حیوانات گفته‌های او را باور می‌کردند، و منطق‌شان هم این بود که زندگی اکنون پر مشقت است، انصاف در این است که دنیای بهتری در جای دیگری وجود داشته باشد. موضوعی که درک‌اش سخت و مشکل بود. رویه‌ خوک‌ها در مقابل موزز این بود که گفته‌های او را درباره‌ی سرزمین شیر و عسل با طرز اهانت‌آمیزی تکذیب می‌کردند، اما با این حال به او اجازه می‌دادند بی‌ آن‌که کاری انجام دهد در مزرعه بماند و حتی روزانه یک ته استکان آ*بجو هم برایش منظور کرده بودند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : kiyan
بالا