شايد به همين سبب بود که کم کَمَک رژيم قبل چندان دلخوشي به اين هنر اصيل و نجيب نشان نداد تا آنجا که او را هنري اصيل و کاتب را هنرمند نمي ديدند. و آنجا که مي خواستند پز خطي هم بدهند چيزهايي من دراري و لوسبازي به نام فانتزي تحويل مردم و بيننده مي دادند خودسري و خودکامگي و نادانيهاي مسئولين امور در رژيم گذشته در تحميل اشکال من دراري و فانتزنگري با اختلاط فرهنگ هاي جوراجور خط را به جاهاي بي ارزشي سوق داد که اگر کسي دنبال خوشنويسي مي رفت از قافله جماعت شتابنده به سوي تمدن بزرگ وامانده محسوب و رسوا و خجل به گوشه اي مي خزيد.