عباس و سردارانش ۱۰ مرتبه به گرجستان حمله کرده و (طبق منابع فارسی) طی این حملات ۹۰٬۰۵۰ یا ۱۰۰٬۰۵۰ گرجی را قتلعام کرده و ۱۸۱٬۵۰۰ گرجی را به اسارت گرفته و به ایران تبعید کردند؛ که ۷۰٬۰۰۰ یا ۸۰٬۰۰۰ تَن از کشتهها و ۱۳۰٬۰۰۰ تَن از اسرای تبعید شده به ایران مربوط به حملهٔ شاه عباس به گرجستان در سال ۱۰۲۵ هجری/۱۶۱۶ میلادی است. (در منابع گرجی، تعداد کشتهها ۱۰۰٬۰۰۰ و تعداد اسرا ۱۵۰٬۰۰۰ ذکر شدهاست)
اسکندر بیک ترکمان دربارهٔ حملهٔ سال ۱۶۱۶ میلادی اینگونه نوشتهاست: «آنچه از قتل و غارت و نهب اسرا و خرابی الکائ و ویرانی بیوت و مساکن بر سر نصاری کاخت آمد معلوم نیست که از ظهور اسلام الی الان در زمان هیچیک از پادشاهان ذیشوکت دیار اسلام ایشان را چنین حادثه پیش آمده باشد و آن ملک بدینسان ویران شده باشد.
گارسیا د سیلوا در سفرنامهٔ خود اینگونه نوشتهاست: «این پادشاه به هیچ دینی پایبند نیست زیرا اوست که پس از ویران کردن گرجستان ساکنان بینوای آن را به بردگی اینچنین رسوا کشانیدهاست.»
پیترو دلاواله نیز در سفرنامهٔ خود نوشتهاست: «حقیقتاً مشاهدهٔ سرنوشت مردمان بیچارهای که از هر دو طرف (ایران و عثمانی) دائماً کشته میشوند یا به اسارت میروند و وجود این همه بدبختی و بیچارگی موجبات کمال تأثر انسان را فراهم میکند.»
اسکندر بیک ترکمان دربارهٔ حملهٔ سال ۱۶۱۶ میلادی اینگونه نوشتهاست: «آنچه از قتل و غارت و نهب اسرا و خرابی الکائ و ویرانی بیوت و مساکن بر سر نصاری کاخت آمد معلوم نیست که از ظهور اسلام الی الان در زمان هیچیک از پادشاهان ذیشوکت دیار اسلام ایشان را چنین حادثه پیش آمده باشد و آن ملک بدینسان ویران شده باشد.
گارسیا د سیلوا در سفرنامهٔ خود اینگونه نوشتهاست: «این پادشاه به هیچ دینی پایبند نیست زیرا اوست که پس از ویران کردن گرجستان ساکنان بینوای آن را به بردگی اینچنین رسوا کشانیدهاست.»
پیترو دلاواله نیز در سفرنامهٔ خود نوشتهاست: «حقیقتاً مشاهدهٔ سرنوشت مردمان بیچارهای که از هر دو طرف (ایران و عثمانی) دائماً کشته میشوند یا به اسارت میروند و وجود این همه بدبختی و بیچارگی موجبات کمال تأثر انسان را فراهم میکند.»