- تاریخ ثبتنام
- 2020-07-12
- نوشتهها
- 1,767
- لایکها
- 22,009
- امتیازها
- 138
- سن
- 18
- کیف پول من
- 7,178
- Points
- 124
شاه شجاع کرمانى ، از صوفیان قرن سوم. در برخى منابع او را شاهِ شجاع کرمانى نامیدهاند (عطار، ص ۳۷۷؛ جامى، ص ۸۴). وى به ابوالفوارس ملقب بود که احتمالا نشانهاى از بزرگزادگى یا مهارت او در اسب سوارى بوده است (هجویرى، ص ۲۱۱؛ همان، تعلیقات عابدى، ص ۷۵۲). گفتهاند او ملکزادهاى بود که بعدها زهد پیشه کرد (ابونعیم، ج ۱۰، ص ۲۳۷؛ ابنجوزى، ج ۴، ص ۶۷). مؤلف مزارات کرمان (خطیب، ص ۱۹۰)، روایات افسانه گونهاى درباره پادشاهى و توبه او نقل کرده است.
سلمى (ص ۱۹۲) و انصارى (ص ۲۳۶) او را اهل فتوت دانستهاند؛ اما چون وى با برخى از ملامتیه، مانند ابوحفص حداد و یحییبن معاذ، مصاحبت و مکاتبه داشته (سراج، ص ۲۳۸؛ عطار، ص ۳۷۹) و نیز مانند ملامتیه از پوشیدن خرقه صوفیه و عباى زاهدان خوددارى میکرده و قباى عامه را میپوشیده است، میتوان او را واسطهاى میان اهل فتوت و اهل ملامت دانست (جامى، همانجا؛ زرینکوب، ۱۳۵۷ش، ص ۳۵۰).
شاه با مشایخى همچون ابوتراب نَخَشْبى و ابوعبید بُسْرى نیز مصاحبت داشت (سلمى؛ جامى، همانجاها). برخى او را مرید ابوحفص حداد دانستهاند (شیروانى، ص ۵۳۷؛ لاهورى، ج ۲، ص ۱۵۸)، حال آنکه از ماجراى سفر او به نیشابور و صحبتها و مکاتبات این دو، بیشتر مناسبات دوستانه استنباط میشود تا ر*اب*طه مریدى و مرادى (رجوع کنید به هجویرى، ص ۲۰۴؛ عطار، ص ۳۷۹، ۴۷۷). اما مشرب عرفانى آنها چندان به هم نزدیک بوده است که وقتى شاه شجاع به همراه شاگردش، ابوعثمان حِیرى، براى دیدار ابوحفص به نیشابور سفر کرد، ابوعثمان را براى شاگردى نزد ابوحفص حداد باقى گذاشت (هجویرى، همانجا؛ عطار، ص ۴۷۶ـ۴۷۷).
از زندگى شاه شجاع حکایاتى نقل شده که نشاندهندۀ بیاعتنایى وى به جمع ظاهرى طاعات و عبادات و توجه به باطن و حقایق معنوى آن است. از جمله گفته شده است که پنجاه حج خود را، در ازاى نان دادن به درویشى، فروخت (انصارى، ص ۲۳۷؛ جامى، ص ۸۵).
سلمى (ص ۱۹۲) و انصارى (ص ۲۳۶) او را اهل فتوت دانستهاند؛ اما چون وى با برخى از ملامتیه، مانند ابوحفص حداد و یحییبن معاذ، مصاحبت و مکاتبه داشته (سراج، ص ۲۳۸؛ عطار، ص ۳۷۹) و نیز مانند ملامتیه از پوشیدن خرقه صوفیه و عباى زاهدان خوددارى میکرده و قباى عامه را میپوشیده است، میتوان او را واسطهاى میان اهل فتوت و اهل ملامت دانست (جامى، همانجا؛ زرینکوب، ۱۳۵۷ش، ص ۳۵۰).
شاه با مشایخى همچون ابوتراب نَخَشْبى و ابوعبید بُسْرى نیز مصاحبت داشت (سلمى؛ جامى، همانجاها). برخى او را مرید ابوحفص حداد دانستهاند (شیروانى، ص ۵۳۷؛ لاهورى، ج ۲، ص ۱۵۸)، حال آنکه از ماجراى سفر او به نیشابور و صحبتها و مکاتبات این دو، بیشتر مناسبات دوستانه استنباط میشود تا ر*اب*طه مریدى و مرادى (رجوع کنید به هجویرى، ص ۲۰۴؛ عطار، ص ۳۷۹، ۴۷۷). اما مشرب عرفانى آنها چندان به هم نزدیک بوده است که وقتى شاه شجاع به همراه شاگردش، ابوعثمان حِیرى، براى دیدار ابوحفص به نیشابور سفر کرد، ابوعثمان را براى شاگردى نزد ابوحفص حداد باقى گذاشت (هجویرى، همانجا؛ عطار، ص ۴۷۶ـ۴۷۷).
از زندگى شاه شجاع حکایاتى نقل شده که نشاندهندۀ بیاعتنایى وى به جمع ظاهرى طاعات و عبادات و توجه به باطن و حقایق معنوى آن است. از جمله گفته شده است که پنجاه حج خود را، در ازاى نان دادن به درویشى، فروخت (انصارى، ص ۲۳۷؛ جامى، ص ۸۵).