فرا اخلاق
فرا اخلاق، به تحلیل فلسفی در باب تعابیر اخلاقی، مانند «خوب» و «بد» و «باید» و «نباید» میپردازد؛ از این رو، اخلاق، ناظر به اخلاق دستوری، و در پی آن است که واژهها و مفاهیمی را که در آن بکار رفته بفهمد. آیا «خوبی» واقعیت خارجی دارد با مفهوم انتزاعی است؟ آیا خوبی چیزی مانند رنگ است کهمیتوانیم ببینیم یا چیزی مانند درد است که آن را میتوانیم احساس کنیم. در سالهای اخیر، به دلیل دلمشغولی فزایندة فلسفه به تحلیل زبان، این شاخه از فلسفة اخلاق، ظهور و بروز بیشتری یافته است. (پالمر، همان: ص 11)
در حوزة فرا اخلاق، نظریات متفاوتی مطرح شده است که ابتدا به صورت خلاصه به این نظریات اشاره کرده؛ سپس دیدگاه شهید مطهری را مطرح میکنیم. این نظریات را میتوان تحت سه عنوان کلّی گنجاند:
1. طبیعتگرایی اخلاقی(Ethical Naturalism)؛
2. غیرطبیعتگرایی اخلاقی یا شهودگرایی ( Ethical non ـ naturalism or intutionalism)؛
3. غیر شناختگرایی اخلاقی(Ethical non ـ cognitivism).
1. طبیعتگرایی اخلاقی: این نظریه بر آن است که تمام گزارههای اخلاقی میتوانند به گزارههای غیراخلاقی به ویژه به گزارههای واقعی، تحقیقپذیر یا اثباتپذیر تعبیر بشوند. این دو گزاره را در نظر بگیرید:
أ. هیتلر در سال 1945 مرتکب خودکشی شد؛
ب. هیتلر انسان بدی بود.
نخستین گزاره، یک گزارة واقعی است و صدق و کذب آن با شاهد و دلیل اثبات میشود. طبیعتگرایان اخلاقی برآنند که گزارة دوم نیز مانند گزاره اوّل اثباتپذیر یا ابطالپذیر است. ما میتوانیم با اثبات این که او در رفتار شخصیاش ظالم، فریبکار و ترسو بوده یا با اثبات این که اعمال او نتایج بدی داشته، مشخّص کنیم که هیتلر انسان بدی بوده است.
شکل دیگر طبیعتگرایی، این است که تمام گزارههای اخلاقی به احساس (یا اظهار) رضایت یا عدم رضایتشخصی یا جمعی برگردانده میشود. اگر گفته میشود: فلانی فرد خوبی است، در مورد ماهیت او چیزی نمیگوییم؛ بلکه صرفاً احساس رضایت خود را از او بیان میداریم یا این که منظور آن است که اکثر مردم از او احساسرضایت میکنند؛ بنابراین، بازگزارههای اخلاقی اثباتپذیر یا ابطالپذیرند؛ یعنی از طریق واکنش روانشناختی خود یا مردم، به کمک مشاهده یا بیان آماری، رضایت یا عدم رضایت را آشکار میسازیم.
روشنترین اشکال طبیعتگرایی اخلاقی این است که این نظریه، از حلّ و فصل منازعات اخلاقی ناتوان است. اگر شخصی اظهار بدارد بردهداری باطل و نادرست است و شخص دیگر بگوید: بردهداری درست است، هر دو نگرش صحیح است و معیاری برای حلّ و فصل آنها وجود ندارد.
فرا اخلاق، به تحلیل فلسفی در باب تعابیر اخلاقی، مانند «خوب» و «بد» و «باید» و «نباید» میپردازد؛ از این رو، اخلاق، ناظر به اخلاق دستوری، و در پی آن است که واژهها و مفاهیمی را که در آن بکار رفته بفهمد. آیا «خوبی» واقعیت خارجی دارد با مفهوم انتزاعی است؟ آیا خوبی چیزی مانند رنگ است کهمیتوانیم ببینیم یا چیزی مانند درد است که آن را میتوانیم احساس کنیم. در سالهای اخیر، به دلیل دلمشغولی فزایندة فلسفه به تحلیل زبان، این شاخه از فلسفة اخلاق، ظهور و بروز بیشتری یافته است. (پالمر، همان: ص 11)
در حوزة فرا اخلاق، نظریات متفاوتی مطرح شده است که ابتدا به صورت خلاصه به این نظریات اشاره کرده؛ سپس دیدگاه شهید مطهری را مطرح میکنیم. این نظریات را میتوان تحت سه عنوان کلّی گنجاند:
1. طبیعتگرایی اخلاقی(Ethical Naturalism)؛
2. غیرطبیعتگرایی اخلاقی یا شهودگرایی ( Ethical non ـ naturalism or intutionalism)؛
3. غیر شناختگرایی اخلاقی(Ethical non ـ cognitivism).
1. طبیعتگرایی اخلاقی: این نظریه بر آن است که تمام گزارههای اخلاقی میتوانند به گزارههای غیراخلاقی به ویژه به گزارههای واقعی، تحقیقپذیر یا اثباتپذیر تعبیر بشوند. این دو گزاره را در نظر بگیرید:
أ. هیتلر در سال 1945 مرتکب خودکشی شد؛
ب. هیتلر انسان بدی بود.
نخستین گزاره، یک گزارة واقعی است و صدق و کذب آن با شاهد و دلیل اثبات میشود. طبیعتگرایان اخلاقی برآنند که گزارة دوم نیز مانند گزاره اوّل اثباتپذیر یا ابطالپذیر است. ما میتوانیم با اثبات این که او در رفتار شخصیاش ظالم، فریبکار و ترسو بوده یا با اثبات این که اعمال او نتایج بدی داشته، مشخّص کنیم که هیتلر انسان بدی بوده است.
شکل دیگر طبیعتگرایی، این است که تمام گزارههای اخلاقی به احساس (یا اظهار) رضایت یا عدم رضایتشخصی یا جمعی برگردانده میشود. اگر گفته میشود: فلانی فرد خوبی است، در مورد ماهیت او چیزی نمیگوییم؛ بلکه صرفاً احساس رضایت خود را از او بیان میداریم یا این که منظور آن است که اکثر مردم از او احساسرضایت میکنند؛ بنابراین، بازگزارههای اخلاقی اثباتپذیر یا ابطالپذیرند؛ یعنی از طریق واکنش روانشناختی خود یا مردم، به کمک مشاهده یا بیان آماری، رضایت یا عدم رضایت را آشکار میسازیم.
روشنترین اشکال طبیعتگرایی اخلاقی این است که این نظریه، از حلّ و فصل منازعات اخلاقی ناتوان است. اگر شخصی اظهار بدارد بردهداری باطل و نادرست است و شخص دیگر بگوید: بردهداری درست است، هر دو نگرش صحیح است و معیاری برای حلّ و فصل آنها وجود ندارد.
انجمن رمان نویسی تک رمان
انجمن رمان نویسی تک رمان تایپ رمان شعر و دلنوشته خود را به صورت آنلاین منتشر کنید و با نويسندگان در ارتباط باشید
forums.taakroman.ir
آخرین ویرایش: