• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان ترسناک.فانتزی.عاشقانه‌ مَسخِ لَطیف به قلم کوثر حمیدزاده کلیک کنید

کامل شده کوچه ی عاشقی، پلاک تو... | قسم همدم کاربر انجمن تک رمان

  • نویسنده موضوع Ghasam.H
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 21
  • بازدیدها 2K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Ghasam.H

سرپرست بازنشسته بخش عکس
داستان‌نویس
مجله نویس
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-11
نوشته‌ها
5,344
لایک‌ها
26,746
امتیازها
168
محل سکونت
جایی میون خلسه‌ی مستور:)
کیف پول من
22,913
Points
251
18660


دل‌نوشته: کوچه‌ی عاشقی، پلاک تو...
دل‌نویس: قسم همدم
ژانر: عاشقانه
ویراستار: یسنا


تقدیم‌نامه:
تقدیم به محمد حسن، داداشی مهربون و با معرفتم، که با وجود اینکه برادر خونیم نیست، اما از صد تا برادر واقعی بیشتر پشتم بوده. اولین اثر منتشر شده‌م تقدیم به تو، تقدیم به تویی که از جونم هم عزیزتری برام!
مقدمه:
سال‌ها بود که ناآرام بودم
در به درِ ذره‌ای آرامش.
هیچ کس آدرسی از آرامش نداشت!
تا این‌که تو را دیدم و بالاخره آرامش را در قلبم یافتم.
قلبم آرام گرفت.
آدرس آرامش را از قلبم که پرسیدم،
جوابم داد:
کوچه‌ی عاشقی، پلاک تو!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

آخرین ویرایش:
امضا : Ghasam.H

Ghasam.H

سرپرست بازنشسته بخش عکس
داستان‌نویس
مجله نویس
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-11
نوشته‌ها
5,344
لایک‌ها
26,746
امتیازها
168
محل سکونت
جایی میون خلسه‌ی مستور:)
کیف پول من
22,913
Points
251
امضا : Ghasam.H

Ghasam.H

سرپرست بازنشسته بخش عکس
داستان‌نویس
مجله نویس
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-11
نوشته‌ها
5,344
لایک‌ها
26,746
امتیازها
168
محل سکونت
جایی میون خلسه‌ی مستور:)
کیف پول من
22,913
Points
251
عاشق تو بودن برایم مثل یک راز بود!
رازی شیرین و بزرگ،
میان من و دل دیوانه‌ام!
قرار نبود تو بفهمی،
نمی‌خواستم که بفهمی!
من نمی‌خواستم این عشق را فاش کنم؛
اما ناگاه به خود آمدم،
دیدم همه‌ی کلمات راز مرا می‌دانند.
این است که این روز‌ها،
هر چه می‌نویسم،
می‌شود عاشقانه‌ای برای تو.
#قسم_همدم
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : Ghasam.H

Ghasam.H

سرپرست بازنشسته بخش عکس
داستان‌نویس
مجله نویس
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-11
نوشته‌ها
5,344
لایک‌ها
26,746
امتیازها
168
محل سکونت
جایی میون خلسه‌ی مستور:)
کیف پول من
22,913
Points
251
می‌گویی دوستم نداری!
می‌گویی من عشقت نیستم؛
اما،
خیره می‌شوی،
دنبالم می‌گردی،
با شنیدن اسمم چشم‌هایت گرد می‌شود،
با نبودنم دلتنگم می‌شوی،
برایم بداهه‌های عاشقانه می‌گویی.
خودت بگو!
جان دلم!
قسم حضرت عباست را باور کنم،
یا دم خروس را؟!

#قسم_همدم
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : Ghasam.H

Ghasam.H

سرپرست بازنشسته بخش عکس
داستان‌نویس
مجله نویس
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-11
نوشته‌ها
5,344
لایک‌ها
26,746
امتیازها
168
محل سکونت
جایی میون خلسه‌ی مستور:)
کیف پول من
22,913
Points
251
من چگونه عاشقت شدم؟
تو چگونه این همه خواستنی شدی برای دلم؟
اصلا چرا؟!
یعنی این همه سادگی‌ات اسیرم کرد؟
و یا شاید تمام مجهول حل نشده‌ی تویی که
فقط مهربانی معلومت حل مسئله است.
تو!
هر چه می‌خواهی باشی،
هر چه می‌خواهی بمانی،
من تمام مجهول‌هایت را معلوم می‌کنم!

#قسم_همدم
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : Ghasam.H

Ghasam.H

سرپرست بازنشسته بخش عکس
داستان‌نویس
مجله نویس
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-11
نوشته‌ها
5,344
لایک‌ها
26,746
امتیازها
168
محل سکونت
جایی میون خلسه‌ی مستور:)
کیف پول من
22,913
Points
251
زندگیم بد نیست.
راستش را بخواهی، در احوال خوب و بد این روزهایم،
تو بهترین قسمت زندگی‌ای!
تو مانند اوج یک داستانی،
اوج داستان زندگی من؛
اما از تو که بگذریم...
صبر کن! گفتم از تو بگذریم؟!
آخر مگر می‌شود از تو گذشت؟
مرا همان چشمان تو که تمام زندگیم شد کافیست،
دیگر چگونه از خود تو بگذرم؟!
از لبخندت،
از صدایت،
از نگاهت.
من یک بار از تو گذشتم، تا ته دنیا هم رفتم؛
اما همه‌اش تو بودی!
فقط تو!
آخر خودت بگو، چگونه می‌شود از همه‌ی دنیا گذشت؟
که تو تمام دنیای منی و بس.
#قسم_همدم
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : Ghasam.H

Ghasam.H

سرپرست بازنشسته بخش عکس
داستان‌نویس
مجله نویس
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-11
نوشته‌ها
5,344
لایک‌ها
26,746
امتیازها
168
محل سکونت
جایی میون خلسه‌ی مستور:)
کیف پول من
22,913
Points
251
زندگی یه بازیه!
اگه هم‌بازی درستت رو پیدا نکنی،
و یاد هم نگیری که تنها بازی کنی،
برای ادامه‌ی بازی زندگیت
دست به دامن هر کس و ناکسی ‌میشی!
و اون وقته که بازی رو می‌بازی.
من تنهایی بازی کردن رو یاد گرفته بودم.
تا اینکه تو ناگهان اومدی و
سرخود و بی‌اراده‌ی من،
هم‌بازی قلبم شدی!
تو هم‌بازی درست زندگیمی!
آدم با تو بازی رو نمی‌بازه.

#قسم_همدم
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : Ghasam.H

Ghasam.H

سرپرست بازنشسته بخش عکس
داستان‌نویس
مجله نویس
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-11
نوشته‌ها
5,344
لایک‌ها
26,746
امتیازها
168
محل سکونت
جایی میون خلسه‌ی مستور:)
کیف پول من
22,913
Points
251
گاهی دردها هم شیرین می‌شوند!
زخم‌ها هم دوست داشتنی می‌شوند،
اشک‌ها هم دلخواه می‌شوند.
اصلا گاهی ضربه دیدن می‌شود زیباترین عمل دنیا!
عجیب است، نه؟
آخر بعضی‌ها لایق آن هستند
که به خاطرشان درد بکشی.
برای همین است که آن درد جانکاه، شیرین می‌شود؛
چون کسی که به خاطرش اشک ریختی،
ارزشش را دارد
که برایش حتی بمیری.
بعضی‌ها لیاقت زخم خوردن را دارند،
مثل تو!
که صدمه زدی به من؛ اما،
ارزش صدمه دیدن را داشتی.

#قسم_همدم
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : Ghasam.H

Ghasam.H

سرپرست بازنشسته بخش عکس
داستان‌نویس
مجله نویس
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-11
نوشته‌ها
5,344
لایک‌ها
26,746
امتیازها
168
محل سکونت
جایی میون خلسه‌ی مستور:)
کیف پول من
22,913
Points
251
آخرین ویرایش:
امضا : Ghasam.H

Ghasam.H

سرپرست بازنشسته بخش عکس
داستان‌نویس
مجله نویس
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-11
نوشته‌ها
5,344
لایک‌ها
26,746
امتیازها
168
محل سکونت
جایی میون خلسه‌ی مستور:)
کیف پول من
22,913
Points
251
با هم قدم بر می‌داریم.
اصلا این شانه به شانه‌ی هم راه رفتن هم فلسفه‌ی خودش را دارد!
آدم یکهو دلش بهاری می‌شود،
یکهو دلت ضربان می‌گیرد،
یکهو دلت خیلی چیزها می‌خواهد!
مثل یک تکه یخ،
که قل بخورد تا تهِ تهِ دلت
و تمام وجودت را خنک کند،
از خنکای خود
و از شیرینی عشق!
وقتی با هم قدم بر می‌داریم،
وجودم را نسیمی خنک فرا می‌گیرد،
و ته دلم را قرص می‌کند به این بودن‌های قشنگ!

#قسم_همدم
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : Ghasam.H

Ghasam.H

سرپرست بازنشسته بخش عکس
داستان‌نویس
مجله نویس
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-11
نوشته‌ها
5,344
لایک‌ها
26,746
امتیازها
168
محل سکونت
جایی میون خلسه‌ی مستور:)
کیف پول من
22,913
Points
251
تو همان اتفاقی بودی که وسط زندگی من افتاد!
اتفاقی که برایش رویا ساختم،
همراهش گریه کردم،
خندیدم.
بزرگ شدم،
یاد گرفتم صبور باشم،
یاد گرفتم حرف مردم،
همیشه حرف مردم باقی می‌ماند!
تو همان اتفاقی بودی،
که مرا به مهم‌ترین مرحله‌ی زندگی‌ام رساندی!
تو همانی بودی،
که مرا به دنیای عاشقی کشاندی!

#قسم_همدم
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : Ghasam.H
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا