عشق پیروز است یا عقل؟ کلیشهای ترین سوال ممکن بعد از علم بهتر است یا ثروت میتواند همین عشق و عقل باشد! اما آنقدر جواب دادناش سخت است که هرگز از دور خارج نمیشود. در سکانس ماقبل پایان، جول به صراحت میگوید تصمیمگیری را برعهدهی عشق میگذارد نه عقل! این سکانس تدوین بینظیری هم دارد که بهشدت با فرم حال و هوایاش جور درمیآید. بگذارید کمی چکشاش بزنیم. جول الی را که بیهوش است در آ*غ*و*ش گرفته و دارد به سمت پارکینگ میآید که در آنجا “مارلین” جلویاش را میگیرد تا جول را منصرف کند. مارلین ابتدا با اسلحه وارد عمل میشود و سپس حرفهای تاثیرگذاری میزند. میگوید این چیزی بود که خود الی میخواست (البته تهیه واکسن نه مردناش) و هیچ دردی حس نمیکند و ما میتوانیم دنیا را با تهیهی واکسن نجات دهیم و از این حرفها. درست همینجا که جول به فکر فرو رفته بود یک تدوین عالی داریم. ناگهان او را در حال رانندگی میبینیم که کنارش هم کسی نیست! چه بخواهید چه نخواهید این سوال در ذهنتان میآید که “آیا جول الی را به مارلین تحویل داده و خودش دارد به خانه بازمیگردد؟” اما بعد از چند لحظه با دیدن الی در صندلی عقب که تازه دارد بههوش میآید جوابتان را میگیرید و یک نفس راحت هم میکشید و قربان صدقهی جول میروید که عشق را انتخاب کرده نه عقل! بعد دوباره در ادامهی تدوین خوب این سکانس فلشبکی میبینیم که جول در پارکینگ “مارلین” را کشته تا دیگر دنبال الی نگردد و آب پاکی را در دستانمان میریزد.
انجمن رمان نویسی | تک رمان
انجمن تک رمان...انجمن رمان نویسی تک رمان با ارائه محیطی امن و صمیمی فعالیت خود را در راستای ترویج کتابخوانی آغاز کرده است.
forum.taakroman.ir