Usage for hash tag: دلنوشته‌ی_خاطرات

ساعت تک رمان

  1. .Sarina.

    دلنوشته خاطرات|سارینا الماسی کاربر تک رمان

    ...تهی‌ات غرق می‌شوی. می‌دانی قسمت تلخ این حقیقت، چیست؟ آن قسمتی که به نبودنت اشاره دارد؛ آن قسمتی که هرچه دستم را به انتظار کمک تو بیرون نگه دارم، انگشتانم در انگشت‌هایت گره نمی‌خورند و مرا از دردسر بیرون نمی‌کشی. آری! کمک‌هایت هم خاطره‌ای بیش نیستند... . #دلنوشته‌ی_خاطرات #سارینا...
  2. .Sarina.

    دلنوشته خاطرات|سارینا الماسی کاربر تک رمان

    ...به راستی که چرا فرهنگ لغاتمان تا به این‌ حد مشکل دارد؟ خاطره‌های تو، همان چیزهایی هستند که مغزم را روز و شب به فکر وادار می‌کنند. چرا هیچ‌گاه به معنای سخنی که می‌گوییم دقت نمی‌کنیم؟ چرا به جای این جمله، نگفتیم: «بیا تا آینده‌مان را با یکدیگر بسازیم.» #دلنوشته‌ی_خاطرات #سارینا #انجمن_تک_رمان
  3. .Sarina.

    دلنوشته خاطرات|سارینا الماسی کاربر تک رمان

    آیا عاشقانه‌های نجوا گونه‌ات که پروانه‌هایی رنگی را در قلب من به پرواز درمی‌آوردند، همان زمزمه‌های پر معنا که تنها ماه میان شب‌های تار من بودند؛ تنها توهماتی هستند که مغز بداهه پرداز من، در رویاهایم به جلوی چشمانم می‌آورد؟ #دلنوشته‌ی_خاطرات #سارینا #انجمن_تک_رمان
  4. .Sarina.

    دلنوشته خاطرات|سارینا الماسی کاربر تک رمان

    ...لمس دست‌های مردانه‌ی تو، خاطراتی بیش نباشند و عطر شیرینت که هنوز هم در مشامم است؛ مال گذشته باشد؟ مهربانی‌هایت چه؟ آن‌ها هم خیال‌های واهی مغزم هستند که هنوز هم فراموششان نکرده است؟ دل و دین و ایمانم که ربوده شده است چه؟ حکم باقی اتفاقات برایش صادر می‌شود؟ #دلنوشته‌ی_خاطرات #سارینا...
بالا