...این اتفاق را هضم کند. خان کالین فریلز از شدت غصه و اینکه دیگر آدلاید کین را ندارد. گوشهای از محلهی هوبارت مینشیند و بلند فریاد میزند. کووپر کالین را در آ*غ*و*ش میگیرد و هر دو میگریستند.
سینره دست سولینا را میگیرد و میگوید:
- بلندشو دخترم، گریه نکن!
#نبرد_کریستین_بایتگها
#زری
#انجمن_تک_رمان