Usage for hash tag: پارت157

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    حرفه‌ای رمان میقات | zeynab کاربر انجمن تک رمان

    #پارت157 قفل کرده‌ام. اگر ساوان این‌قدر خشک و جدی نگاهم نمی‌کرد از این جوک بی‌معنی تا ابد قهقهه می‌زدم اما انگار واقعاً برنامه‌اش این است! تا جایی که من سراغ دارم خون بند ناف آن‌چنان هم کاری به خون و هم‌خون بودن ندارد. خود خون بند ناف سرشار از سلول‌های بنیادیست. درست است که از اعضای خانواده که...
  2. .zeynab.

    کامل شده رمان موقعیت صفر | زینب گرگین کاربر انجمن تک رمان

    #پارت157 دست می‌اندازم چادرم را بردارم که پر حرص مچم را می‌گیرد و می‌فشارد: - با توام یاس، هانی چه گهی خورده؟ قلبم سرسام‌اور می‌کوبد. مغز لعنتی‌ام به تکاپو افتاده تا محملی ببافد که با فریادش همه چیز یادش می‌رود: - واسه دروغ دادن به من فکر نکن. نفس‌نفس می‌زنم. دَهانم تلخ و گس می‌شود. استرس،...
  3. Saba.N

    کامل شده رمان واژگون | @Saba.N (صبا نصیری) کاربر انجمن تک رمان

    هُوالحق! #پارت157 #واژگون #صبا_نصیری #انجمن_تک_رمان *** Hidden text: You do not have sufficient rights to view the hidden text. Visit the forum thread! *** https://dls.music-fa.com/tagdl/NEW2022/Asef%20Aria%20-%20Hamsafar%20(320).mp3
  4. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    #گیلدا کلافه و حراصون به بچه ام نگاه می کردم، چیشد که کارم به اینجا رسید، کی فکرش رو می کردم که سال دیگه این موقعه اینجوری بشه!امیر ازم بگذره، بچه ای داشته باشم که با کلی زجر فقط بتونم چند روز ببینمش. با شنیدن صدای پایی سرم رو بلند کردم و نگاهم رو به امتداد کفش های چرم مردونه ی قهوه ایش بالا...
  5. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    دستاش رو گرفتم و با خودم می کشیدمش صدای ناله هاش و التماساش رو نمی شنیدم،شک مثل کَنه به جونم افتاده بود و از درون روحم رو می جوید، صداش برام حکم ناقوس مرگ رو داشت: -شایراد تورو به حضرت عباس صبر کن، داری چیکار می کنی شایا، ابرومون رو می بری همه تورو می شناسن. دستاش رو کشیدم و با چشم های یخ زده به...
بالا