Usage for hash tag: پارت134

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    کامل شده رمان موقعیت صفر | زینب گرگین کاربر انجمن تک رمان

    #پارت134 *** سه سال بعد... اهسته می‌خندم و روی نوک پا می‌پرم تا روسری را از دستش بگیرم: - اهورا اذیت نکن، بده دیرم شده. ماهور با خنده به ما دوتا نگاه می‌کند و روزنامه را ورق می‌زند: - اهورا بهش ندی. چشم غره‌ی غلیظی به ماهور می‌روم و سرم را بلند می‌کنم تا به چشم‌های عسلی خندان و لَب‌های کش امده...
  2. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    #گیلدا پاهام رو دور شکمش حلقه کردم و خودم رو محکم بهش فشار دادم، امیر با خنده ی مردونه ای به این حرکات بچه گانم نگاه می کرد، با ترس و گریه ظاهری جیغ کشیدم: -امیـــــــــــــــــــر ترو خدا بُکُشش، یا حضرت عباس بالدار نباشه، امیر اگه پروازی باشه چی؟! امیر قه قه ای زد و سعی کرد من رو از خودش جدا...
  3. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    #شایراد شهرزاد دیگه داشت دیونم می کرد. صبح با سر و صداش از خواب بیدار شدم و نزدیک یک ساعتی بود که توی اتاق نشینمن بودیم. حرفهایی می زد که ادم شاخ در می اورد، تهمتایی به ساواش می زد که از عقل ادمی زاد به دور بود. نگاهی به صورتش کردم، از بس صورتش رو با ناخونش خراش داده بود، که رد خون روش مونده...
بالا