Usage for hash tag: پارت126

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    کامل شده رمان موقعیت صفر | زینب گرگین کاربر انجمن تک رمان

    #پارت126 پشت چراغ قرمز می‌ایستم. نیم‌نگاهی به پلاستیک غذاهای دست نزده‌ای که روی صندلی ب*غ*ل دستم گذاشته می‌اندازم و چادرم را در اینه مرتب می‌کنم. هوا، تقریبا سرد شده؛ اما خب من از سوز ساعت چهار عصر و افتاب لِذت می‌برم، برای همین شیشه را پایین کشیده‌ام. ماشین مدل بالایی، با اهنگ رپ تندی کنارم...
  2. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    #گیلدا با مشت شدن دستهای امیر می تونستم بفهمم چقد عصبیه! چهره اش خیلی عادی و خونسرد بود حتی لبخند محوی داشت؛ ولی دستهای مشت شده و رگ های بیرون زده اش خبر از طغیان امیر می داد.اب دهنم رو با استرس قورت دادم، از این که تونسته بودم کاری کنم که خان زاده از اون حالت خارج بشه خوشحال بودم،اگر با اون...
  3. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    #گیلدا در اتاق رو بستم بل کل گیج شده بودم. مطمعنم خان باجی از همه چیز خبر داره! شک ندارم! بلاخره باید سر در بیارم تا بتونم به خان زاده و امیر کمکی بکنم، دوس ندارم این بار رو به تنهایی به دوش بکشن! _☆_☆_☆_☆_☆_☆_☆_☆ به سمت اتاق خان باجی حرکت کردم. الان برای نماز توی اتاقشه بهترین فرصت برای حرف...
بالا