Usage for hash tag: پارت122

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    کامل شده رمان موقعیت صفر | زینب گرگین کاربر انجمن تک رمان

    #پارت122 وسایل حامی را درون باکس می‌گذارم و با چند نفس عمیق، برای کنترل کمر درد وحشت‌ناکم به چشم‌های بسته حامی نگاه می‌کنم. غم عظیمی، به دلم سرازیر می‌شود. انچنان که به یک‌باره نفس در س*ی*نه‌ام گیر کند و بغض سد راهش شود. دستم اهسته به طرف صورت زرد رنگش سُر می‌خورد. نوک انگشت‌های یخ زده‌ام، از...
  2. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    #شایراد دیگه نمی تونستم بیشتر از این بودن گیلدا رو کنار امیر طاقت بیارم! جلوی فرودگاه پیاده شدم و به سمت باجه رفتم، یه بلیط به مقصد کرج گرفتم.به سمت سالن انتظار رفتم و نشستم. تمام فکر و ذکرم گیلدا شده بود، نمی تونستم از توی فکرش در بیام؛ قلبم، عقلم، جسمم، زندگیم، همشون باهم خواستار حضور بی ریا...
  3. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    #گیلدا با احساس صدایه ناله ای اروم چشمام رو باز کرد. با اخم نگاهی به دور و اطرافم انداختم و به زور سعی داشتم متوجه اطرافم بشم، نگاهی به خان زاده غرق خواب کرد، چشمام رو مالیدم و اهسته به حالت نیم خیز روی تخت نشستم، صدای ناله های خفیف هنوزم به گوش می رسید. ساعت حدودا 2یا 3 شب بود. پتو رو کنار زدم...
بالا