Usage for hash tag: پارت69

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    کامل شده رمان مستعمره | امـیر والا؏ کاربر انجمن تک رمان

    #پارت69 #عماد با دیدن صدرایی که در ویلا ایستاده و موبایل در گوشش است بی توجه به ماشین روشن و در حال حرکت، در ماشین را باز می‌کنم و با ول کردن فرمان، به طرف صدرا یورش می‌برم. او را می‌کُشم، به گونه که در تاریخ ثبت کنند. با دیدن من متعجب تماسش را خاتمه می‌دهد و من بی‌توجه به "چه شده؟" نصفه نیمه...
  2. .zeynab.

    کامل شده رمان موقعیت صفر | زینب گرگین کاربر انجمن تک رمان

    #پارت69 چهار روزی از سفر پر ماجرای مان می گذرد. حامی و یزدان در دو روز اخیر، مجاب شده بودند که من، پَر ندارم تا از پنجره فرار کنم، برای همین مرا در خانه می گذاشتند و به معاملات شان می رسیدند. اصلا دوست ندارم باور کنم؛ اما متاسفانه، امشب، حامی می خواهد به دیدن مادرش برود و من باید خواهر افریته...
  3. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    خانزاده دختره رو از بغلش کند و زمین گذاشتش، و رو به من که سرم رو دلخور انداخته بودم زمین نگاه کرد: -گیلدا این همکلاسی منه وقتی فرنگ بودم .بهاره اینم گیلدا می شه گفت دوست من. از اینکه من رو خدمتکارش معرفی نکرده بود، همه ی اون دلخوری که گرفتم بر باد رفت. بهاره امد بسمتم و دستاش رو دراز کرد: -به به...
بالا