Usage for hash tag: پارت68

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    حرفه‌ای رمان میقات | zeynab کاربر انجمن تک رمان

    *** #پارت68 سرم سنگین است و به هر جان کندنی که هست، تلاش می‌کنم تا دوباره خواب نروم. با دست بی‌جان و سنگینم، پلکم را بالا گرفته‌ام تا بسته نشود. به‌شدت به خواب نیاز داشتم! خیلی شدید تر از آن‌که فکرش را بکنید. خستگی و کوفتگی وافری را در تک تک اندام هایم حس می‌کردم. نگاه تار و پر از خوابم، به...
  2. .zeynab.

    کامل شده رمان مستعمره | امـیر والا؏ کاربر انجمن تک رمان

    #پارت68 با نیم نگاهی به فاصله اپن تا پنجره قدی کلبه، نفس عمیقی می‌کشم. باید سوار شایا به‌شوم و بی توجه به مسیر فقط بتازم و از او فاصله بگیرم. حاضرم بمیرم اما با آبرویم بازی نشود. و باید گور پدر پایم را هم بگویم! واقعا الان وقت چلاق شدن بود؟ همچنان که با قدم های اهسته به طرف اپن می‌رفتم، او را...
  3. .zeynab.

    کامل شده رمان موقعیت صفر | زینب گرگین کاربر انجمن تک رمان

    #پارت68 بی حوصله مشغول خرد کردن هویج های تازه ام. یزدان مانند همیشه، سرش در لپ تاپش است و غرق کار های بی سر و ته حامی...نمی توانم تصاویر را از ذهنم پاک کنم! انگار یکی با مته انها را در ذهنم حک کرده. عصبی و کلافه چاقو را به هویج می فشارم که نوک چاقو از ان طرف در انگشتم فرو می رود. با سوزشش تازه...
بالا