Usage for hash tag: پارت41

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    کامل شده رمان مستعمره | امـیر والا؏ کاربر انجمن تک رمان

    #پارت41 مسیر امده تا اتاق را لام تا کام د*ه*ان بسته بود اما خشم را از فشردن بازویم بین پنجه هایش می‌شد فهمید. در اتاق را باز می‌کنم و سعی می‌کنم خودم را به ان راه بزنم شاید سوال پیچم نکند! - از معاد بدم میاد یه بار تو بچگیم منو زد بعد از اون ازش متنفرم، کی میره؟ صدای پوزخند تلخ عماد می‌اید. کمکم...
  2. .zeynab.

    کامل شده رمان کوتاه سناريوی جایگزین | امـیر والا؏ کاربر انجمن تک رمان

    #پارت41 "حامی" به مواج دریا خیره می‌شوم و دود تیره‌ی سیگار. حالم از خودم بهم می‌خورد. می‌خواهم خودم را میان ک*ثافت پنهان کنم تا فراموش کنم ذات کثیفم را... من باعث و بانی این اتفاق بودم؟ من خواستم ثمره‌ی زندگی ام بمیرد؟ چه دروغ مزخرفی... محال است شیر مرد من مرده باشد. پیک کوچک را، که روی میز...
  3. .zeynab.

    کامل شده رمان موقعیت صفر | زینب گرگین کاربر انجمن تک رمان

    #پارت41 نگاهش هنوز هم پر از دودلی خیره در چشم هایم مانده و من با هزاران خدا خدا خیره به لَب های خاموشم که بلاخره تکان می خورد. - پدرم اجازه نمی دهد ما تلفنی داشته باشیم، می گوید فساد می اورد. اما مردی به تازگی همسایه ما شده که بسیار مهربان است؛ همکار پدرم است اما مانند او نیست. دیر زمان است اما...
  4. Saba.N

    کامل شده رمان واژگون | @Saba.N (صبا نصیری) کاربر انجمن تک رمان

    هُوالحق! #پارت41 #واژگون #صبا_نصیری #انجمن_تک_رمان *** Hidden text: You do not have sufficient rights to view the hidden text. Visit the forum thread! ***
بالا