Usage for hash tag: پارت۳۷

ساعت تک رمان

  1. Paryzad

    درحال تایپ رمان جان | paryzad کاربر انجمن تک رمان

    #پارت۳۷ خودکارم رو توی دستم جابه‌جا کردم و خواستم کلمه‌ی بعدی رو بنویسم که صدای ویبره‌ی گوشیم از توی کیفم بلند شد. منم که اصلاً انتظارشو نداشتم، تو همون حالت نوشتن خشکم زد و مثل بز زل زدم به معلم. بهزاد هول زده یه نگاه به معلم، یه نگاه به من کرد و شروع کرد به سرفه کردن. راوی هم که جلوی ما...
  2. mizzle✾

    VIP رمان بطن دالان تاریکی(جلداول) | فاطمه فتاحی کاربر انجمن تک رمان

    #پارت۳۷ عجیبه که ویلیام امروز مهربون‌تر و صمیمی شده. چون ارتباطش با من و خواهرام در حد سلام و خداحافظی بود. لیزا اشاره‌ای به لباس‌های تو تنش کرد و گفت: - نمی‌بینی خیس‌خیسم؟ همش تقصیر اینه. وبعد به من اشاره کرد. با عصبانیت رو بهش گفتم: - کی اول شروع کرد؟ قبل از اینکه لیزا جواب بده ویلیام با خنده...
  3. mizzle✾

    در حال ویرایش رمان ساغر خونین | فاطمه فتاحی کاربر انجمن تک رمان

    #پارت۳۷ اشاره کرد که بشینم، نشستم روی صندلی رو به روش، اتاق رو از نظر گذروندم، یه اتاق بزرگ که هم اتاق کار بود هم اتاق خواب، دیزاین اتاق تماما ترکیبی از رنگ‌های قهوه‌ای کرم بود. یه میز بزرگ چوبی که عنایت پشتش روی صندلی جاخوش کرده بود. اون طرف‌تر یه دراور چوبی هم قرار داشت و دیوار سفید اتاق با...
بالا