Usage for hash tag: صبر

...تا به آرزوهایمان برسیم. اما برای رسیدن به هدف، باید پشتکار و اراده قوی داشته باشیم و هرگز ناامید نشویم. حالا که دلنوشته‌ی من به پایان رسید، به شما پیشنهاد می‌دهم که به خودتان بگویید: من تنها نیستم، من هنوز برای رسیدن به هدفم تلاش می‌کنم و هرگز ناامید نمی‌شوم. #علی_خسروشاهی #انجمن_تک_رمان #صبر

...برگردد به سال‌های گذشته و من مجددا با تو باشم اما اکنون این دلتنگی درون من همان دلتنگیست که هر شب با من بود من زندگی را بدون تو پیش خواهم برد اما این قلب شکسته همیشه به یاد تو خواهد بود گریه‌هایی که هر شب با من می‌ریزد همان گریه‌هاییست که هر شب با من بود #علی_خسروشاهی #انجمن_تک_رمان...

...نمی‌توانند درد و رنجم را از بین ببرند، فقط می‌توانند به دلیل آغاز شدن یک فرآیند شفابخشی، مرا به دنبال خود بکشانند. همیشه وقتی کاغذ و قلم را در دست می‌گیرم، احساس تنهایی بیشتری می‌کنم. کاغذ و قلم هیچ‌گاه نمی‌توانند جای کسی را که از دست رفته است، پر کنند. ... #علی_خسروشاهی #صبر #انجمن_تک_رمان

...بیشتر جاری شوند، اما در دلم هیچ چیز تغییر نکرده است. درد همچنان با من است و احساس تنهایی همچنان درونم را فراگرفته است. باران و اشک‌هایم همزمان جاری می‌شوند، و من امیدوارم که با این همه درد و رنج، یک روزی خورشید بازگردد و دوباره شادی و خوشبختی به زندگی‌ام بازگردد #علی_خسروشاهی #صبر...

...حس تلخ را از من بگیرد. در این سکوت تاریک، دلم به دنبال کسی است که بتواند من را از این درد و غم نجات دهد، اما هیچ کس نیست که به اینجا بیاید و به من کمک کند. به نظر می‌رسد که همه چیز برای من به پایان رسیده است و من به تنهایی در این سرزمین غم و درد گرفتار شده‌ام #انجمن_تک_رمان #علی_خسروشاهی #صبر

...سخت و ناامیدکننده است و دلم از این وضعیت خسته شده است. امیدوارم یک روزی این درد به پایان برسد و دوباره بتوانم به زندگی با امید نگاه کنم. اما در حال حاضر، باید برای زندگی و مقابله با این درد تلاش کنم، هر چند که به نظر نمی‌رسد که قوت کافی برای این کار داشته باشم #انجمن_تک_رمان #صبر #علی_خسروشاهی

...سخت باشد، اما فردا با شروع یک روز جدید، چیزهای بهتری نیز رخ خواهد داد. باید به خودمان قول دهیم که هرگز امید را از دست نخواهیم داد و به دنبال راه حل های جدید بگردیم. تا زمانی که هنوز دمی از زندگی باقی است، باید تلاش کنیم که هر روزمان را با شادی و امید شروع کنیم. #صبر #علی_خسروشاهی...

...کند، دلم به یاد او می افتد. چه کنم؟ چگونه این درد را بکاهم؟ هیچکس نمی تواند درک کند که چقدر دلم درد دارد. اما با این همه، من به امید روزی زندگی می کنم که او را دوباره ببینم و دوستش داشته باشم. تنها فکر به این که شاید همیشه تنها باشم، مرا از دردم فراتر می راند. #علی_خسروشاهی #انجمن_تک‌_رمان...

دگر صبر ایوب هم به درد ما نمیخورد این روز ها درد‌های ما را کسی نمیفهمد این روزها همه چیز را با چشممان میبینیم … . نمیدانیم که از کجا شروع کنیم … . با دلهایمان شروع کنیم … . یا با زبانمان … یا با قلبهایمان … من با قلمم شروع کردم … . قلمم که به سختی مینویسد … . قلمم که سخت مینوازد … . قلمم که...

صبر برای من چیز ارزشمندی است صبر کردم برای دیدنت وبه انتظار برای آمدنت نشستم تمام لحظه‌های بی کسی ام را به انتظار نشستم امّا نیامدی نیامدی … . #علی_خسروشاهی #صبر #انجمن_تک_رمان