#پارت_بیست
ساحل با حرفم به هم چشمکی زد و گفت:
- حتماً.
بعد از رفتن ساحل استارت ماشین رو زدم و به سمت خونه راه افتادم که سر راه چشمهام به قنادی بزرگ افتاد و تو فکر فرو رفتم. اوم، بد نیست به مناسبت امروز یک کیک خوشمزهایی بگیرم و دورهمی یک جشنی کوچولویی بگیریم! با این فکر از ماشین پیاده شدم و...