Usage for hash tag: الهه_کریمی

ساعت تک رمان

  1. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...ل*ذت ببره. - یعنی میشه؟ - آره، معلومه که میشه، یه جا خونده بودم یه روز یکی میاد تو زندگیت که لیاقت عشقت رو داشته باشه. جوری عاشقت میشه که تا حالا کسی نبوده، جوری بغلت میکنه که تیکه های شکسته قلبت دوباره بهم پیوند بخوره، فقط باید منتظر اون روز باشی. #رمان_خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی...
  2. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...قرار دارین اومدم دنبالت، حالا می‌بینم خوب مغزت رو شسته اشکان، آخه مگه این دختره نکبت چی داره که من ندارم؟ اشکان به خدا من عاشقتم بهم بگو چیکار کنم که دوستم داشته باشی چیکار کنم هان؟ من که همه جوره ثابت کردم دوستت دارم آخه چرا کوری اشکان چرا؟! #رمان_خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی #انجمن_تک_رمان
  3. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...قبل هم می‌دونستم بهم علاقه‌مند شده چون رفتارهاش عین رفتار‌های من بود وقتی اون رو می‌دیدم. یه لحظه از ته قلبم آرزو کردم که الان اون جای اشکان، رو به روم نشسته بود و بهم پیشنهاد ازدواج داده بود. قبل از اینکه بغضم به اشک تبدیل بشه سریع گفتم: - نه! #رمان_خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی #انجمن_تک_رمان
  4. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...رمان: آرزو که سال آخر دانشگاه است، عاشق پسری به نام معراج می‌شود که هیچ توجهی به او ندارد، آرزو با دوستانش نقشه‌ای می‌چیند که معراج را وابسته به خود کند و موفق هم می‌شود، اما نقشه جایی به‌هم می‌ریزد که دوست آرزو هم دلباخته‌ی معراج می‌شود و ... #رمان_خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی #انجمن_تک_رمان
  5. الهه کریمی

    کامل شده اِلف‌ها در باد نمی‌رقصند | الهه‌ کریمی

    ...باش رمی. قطعا فارغ از هر جوابی به پیشنهادت، من و تو برای همیشه دوتا دوست صمیمی می‌مونیم. - مطمئنا همین‌طوره. ازش خدافظی کردم و بعدش با هیرو حرکت کردم سمت جنگل الف‌ها که انگار هر کدومشون بلند اسمم رو صدا می‌زدن تا زودتر برگردم. خصوصا ملکه‌شون. #اِلف‌ها_در_باد_نمی‌رقصند #الهه_کریمی #انجمن_تک_رمان
  6. الهه کریمی

    کامل شده اِلف‌ها در باد نمی‌رقصند | الهه‌ کریمی

    ...یاد دادین فرشته‌ها بدون بال هم می‌تونن وجود داشته باشن. خیلی ازتون ممنونم. آدری دستام رو لمس کرد و با بغض گفت: - من این کار رو واسه عزیزترین اشخاص زندگیم انجام دادم. پس بابتش ازم ممنون نباش، من وظیفه‌ام بود برادرم ادوارد و پسرش رو درمان کنم. #الف‌ها_در_باد_نمی‌رقصند #الهه_کریمی #انجمن_تک_رمان
  7. الهه کریمی

    کامل شده اِلف‌ها در باد نمی‌رقصند | الهه‌ کریمی

    ...توجه به یک نکته‌ای که رمی لابه‌لای حرفاش گفت، یک حدسایی می‌زنم اما خب مطمئن نیستم. اگه اونی که فکر می‌کنم باشه، من نابود میشم. یا مسیح! دعا می‌کنم اون نباشه. اون شخص تنها کسیه که من توی زندگیم دارم. خدا کنه ببرینه‌ی اصلی، اون شخص نباشه! #اِلف‌ها_در_باد_نمی‌رقصند #الهه_کریمی...
  8. الهه کریمی

    کامل شده رمان ققنوس نحس|الهه کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...سیروس که بلند شد و از پشت میز اومد بیرون و به بادیگارد نزدیک شد. نگاهی توی صورتش کرد و گفت: -حالت از چی به‌هم خورد؟ بادیگارد با کمی ترس گفت: -از غذایی که می‌خوردین، از گوشتِ مار! سیروس پوزخندی زد و گفت: - از گوشت مار بدت میاد؟ بادیگارد با ترس سرش رو تکان داد. #ققنوس_نحس #الهه_کریمی...
بالا